آمار کشتهها و مجروحان تأسفآور است. همه برای امداد دست بهکار شدهاند و مدیریت خانه سینما هم در شرایطی که فعالیت رسمی آن به دستور وزارت ارشاد متوقف شده بود، تصمیم گرفت جذب کمکهای مردمی به هموطنان آذری را با کمک سینماگران و اعضای خانه سازماندهی کند. یکیدو روز بعد پرویز پرستویی، فرهاد توحیدی، کمال تبریزی و سیدرضا میرکریمی با تشکیل یک ستاد داوطلبانه در مقابل سینما آزادی اقدام به جمعآوری کمکهای مردمی برای کمک به زلزلهزدگان کردند.
دوم: ششم شهریور است و گروه سینماگران داوطلب که نفرات بیشتری مثل رضا کیانیان، مازیار میری ورؤیا تیموریان را کنار خود میبیند برای همدردی و البته جذب کمکهای بیشتر ابتدا به تبریز و بعد مناطق زلزلهزده میروند.
سوم: بیش از یک هفته از سفر هنرمندان به مناطق زلزلهزده گذشته است که ستاد تصمیم میگیرد با توجه به میزان کمکهای نقدی و امکانات ویژه هنرمندان، کار ساختن یک مجتمع فرهنگی هنری را در منطقه در دستور کار قرار دهد؛ تصمیمی که چندی بعد براساس موافقت مسئولان محلی با در اختیار گذاشتن زمینی به مساحت 2000مترمربع برای پروژه، وارد فاز جدیتر شد.
چهارم: 19آذر 1392مراسم رونمایی از طرح معماری خانه هنر هریس در خانه سینما با حضور رئیس سازمان سینمایی و جمعی از هنرمندان و سینماگران برگزار میشود. یک تصویر از سازهای که قرار است از دل آوارها سر برآورد، روی دیوار جا خوش میکند و خیلیها امیدشان را گره میزنند به فرارسیدن لحظه افتتاح پروژهای که خشت اول آن انساندوستی و کمک به همنوع است.
پنجم: ششم دی 1382بم با لرزه زمین در آغوش فاجعه فرورفته است. هنوز کسی با قطعیت خبری دقیق درباره تعداد کشتهها و حتی نجات قطعی همه گرفتاران آوار اعلام نکرده است که محمدرضا شجریان ایده احداث باغ هنر را در این شهر زلزلهزده مطرح میکند؛ طرحی که با کوشش مجموعهای از هنرمندان و معماران و حمایتهای خصوصی و دولتی قرار بود تا 3سال بعد از زلزله بهرهبرداری شود، اتفاقی که شاید بدبینترین آدمها هم فکر نمیکردند به خاطرهها بپیوندد و برای همیشه در انبار تلخیهای روزگار زندگی یک هنرمند بایگانی شود.
ششم: شالوده خانه هنر هریس با امید و مهربانی ریخته شده است. کاش هیچ رسانهای در ماهها و سالهای آینده مجبور نباشد خبر کملطفی، کمکاری، اعمال سلیقه شخصی و کجسلیقگی عدهای را پوشش دهد. تکیدن یک جوانه امید در صحرایی زلزلهزده به هر دلیل بسیار هولناک است.