چنین افرادی با همین بهاصطلاح آیندهنگری، خانوادگی سوار بر موتورسیکلتشده و پای در راه سرنوشت میگذارند.
بهنظر میرسد تعداد سرنشینها که بههیچوجه اهمیتی ندارد؛ کمی مهربانتر بنشینند همهشان جا میشوند. بچه هم که سبک است و جایی نمیگیرد، میتوان آنرا مانند لباس از جایی آویزان کرد.
اگر این عکس نبود همه این چند خط را میشد یک خیالبافی قلمداد کرد که فقط میتوان از آن انیمیشنهای تلویزیونی هشدارآمیز ساخت.
حال آنکه مشاهدات هر شهروندی از آنچه در خیابانهای شهر میگذرد نشان از این دارد که حرکت به سوی قطعهخانوادگی واقعیت دارد و هر روز چندتایی از آنها را در انواع گوناگون میبینیم.