به همین جهت اغلب طرحهایی که در دستگاههای دولتی تدوین و اجرا میشود، پیشوند «ساماندهی» را بر خود دارد. ازجمله ساماندهی وب سایتها و وبلاگها که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت گذشته سعی در اجرای آن داشت و بهرغم همه تدابیری که بهکار بست، با موفقیت همراه نبود چون ساماندهی فضای مجازی امری سخت و پیچیده است و ورود به این عرصه میتواند ابعاد تازهای به این مسئله بدهد.
اخیرا و در پی رخدادهای مرتبط با شبکههای اجتماعی مجازی و فیلتر شدن اغلب آنها، خبری منتشر شده مبنی بر اینکه «ساماندهی شبکههای اجتماعی در دستور کار مرکز ملی فضای مجازی قرار گرفته است». در نگاه اول، این خبر بسیار مثبت و خوب جلوه میکند؛ بهویژه اینکه تاکنون در مورد شبکههای اجتماعی مجازی هیچ سیاست راهبردی مشخصی در کشور وجود نداشته و این پدیده اغلب با فیلتر مواجه بوده و حداکثر توصیهای که در این حوزه شده استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی بوده است. حتی از نگاه خوشبینانه میتوان این حرکت را تلاشی در جهت خروج از انفعال دولت در برابر اقدامات روزمره کمیته فیلترینگ تلقی کرد که انتقادات فراوانی از سوی محافل دولتی به آن وارد شده است.
اما اقدام احتمالی شورایعالی فضای مجازی بهمنظور ساماندهی این شبکهها میتواند مخاطرات عمدهای در بر داشته باشد؛ چرا که این شبکهها چیزی جز فناوریهای وب 2نیستند؛ فناوریهایی که امکان تعامل میان کاربران اینترنت و تلفن همراه را فراهم کرده و تولید محتوا را به جای سازمانها بر دوش مردم گذاشتهاند؛ فناوریهایی که مشارکتپذیر بوده و فضای گفتمان بین مردم را فراهم میکنند و البته در هر فضای گفتمان و گفتوگویی ممکن است آسیبهایی نیز وجود داشته باشد.
براساس آمارهای موجود در دنیا و ایران، بیش از 85درصد کاربران اینترنت، عضو یکی از شبکههای اجتماعی مجازی هستند. دلیل رویکرد اغلب کاربران به این شبکهها، پیشرفتهبودن این فناوری است. این فناوری، همه نیازهای کاربران اینترنت را برآورده میکنند؛ از ایمیل و وب سایت و جستوجو گرفته تا چت و گفتوگو و تالارهای بحث و وبلاگ و اشتراک اطلاعات و دانش و تعامل با دیگران. شبکههای اجتماعی مجازی ادامه روند طبیعی رشد وب به شمار میروند و بازگشت به عصر وب یک اساسا امکانپذیر نیست.
نه وب، نه شبکههای اجتماعی و نه بهطور کلی اینترنت را نمیتوان بومی کرد؛ مفهوم بومیسازی بهمعنایی که برخی تصور میکنند، نیست. بومیسازی بهمعنای محدودساختن کاربر اینترنت برای فعالیت در محیط داخل کشور نیست؛ چه اینکه اساسا در محیط اینترنت مرز و جغرافیا حذف شده و این فناوری کاملا بینالمللی و جهانی است و مدل بومی اینترنت یا نامهایی مانند اینترنت ملی، بیمعنا و خندهدار است. ساماندهی شبکههای اجتماعی نیز در همین چارچوب تحلیل و نقد میشود. این شبکهها چیزی جز یک سکو برای انتشار دادههای کاربران نیستند.
شبکههای اجتماعی چیزی جز مردم نیستند. ساماندهی شبکهها در معنایی دیگر به مفهوم ساماندهی مردم است. بهترین تدبیر این است که طبق اصل آزادی ارتباطات، مردم را در این فضا راحت بگذارید. در عوض با تدابیری، سطح دانش و سواد اطلاعاتی و دیجیتال آنها را افزایش دهید. آنها خود بهترین مدیر برای خویشتن هستند.