جامعیت علمی علامه طباطبایی و تخصص در رشتههای مختلف بیانگر صاحبنظربودن وی در عرصههای مختلف است و این در حالی است که آگاهی داشتن به جز صاحبنظر بودن در رشته است؛ علامه علاوه بر آگاهی در رشتههای مختلف صاحبنظر و مجتهد بود و مطالب را با نگاهی تحلیلی و با نگاه نقد و بررسی نظر میکرد.
علامه طباطبایی در علوم مختلف نگاه تحلیلی داشت و به خوبی میتوانست از آیات مختلف بهرههای متفاوت و متناسب با رشتههای مختلف علمی ببرد.
بسیاری مفسران در تفسیر و برداشت از قرآن فهم خود را به قرآن تحمیل میکنند و این در حالی است که افراد در برداشت از قرآن نباید تخصص خود را تحمیل کرده و معلومات خود را معیار قرار دهند بلکه باید محوریت حق را قرآن قرار داده و حقانیت مطالب علمی را بر محوریت قرآن بسنجند.
برخی مفسران مطالب مسلم ذهن خود را به عنوان معیار و مبنا قرار میدهند اما علامه این هنر را داشت که در عین تخصص در علوم مختلف و رابطه او با علوم دیگر باعث نمیشد که مسائل علمی را مسجل تلقی کند و مسائل علمی را در تفسیر قرآن معیار قرار دهد.
علامه در بررسی آیات فهمهای مختلفی به مناسبت مطرح میکرد و بسیاری از گرههای علمی را از آیات استخراج کرده و بهصورت مستقل بحثهای علمی را مطرح میکرد به این ترتیب مسائل علمی در مناسبتی که مطرح میشود بهصورت جداگانه است. به این دلیل که نمیخواهد مطالب علمی ثابت شده علوم دیگر را بر قرآن تحمیل کند. این بحثهای مستقل گرهگشای بسیاری از پیچیدگیهای علمی است و تفسیرالمیزان در راستای جامعیت علامه است که در مباحث معقول صاحب نظر بوده و قدرت تحلیل داشت و صاحب نظر بودن بهمعنای تشخیص سره از ناسره است. او میتوانست نظرات و افکار دیگران را تشخیص دهد که درست یا غلط است.
نقد مناسب از کسی برمیآید که صاحبنظر باشد و صحیح و غلط را تشخیص دهد و علامه طباطبایی تعصبی در مسائل علمی نداشت و از تحمیل مطالب علمی بر قرآن اجتناب میکرد.
علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان در بسیاری از مسائل علمی وارد نقد و تحلیل میشود . از دیگر ویژگیهای المیزان این است که در مباحث مختلف مربوط به مسائل کلامی و امامت علامه در دفاع خود نگاه تعصبی نداشت و با یک تحلیل عالمانه و دقیق وارد مباحث میشد.هر منصفی که مطالب را مطالعه کند به این نتیجه میرسد که این استدلال در حدی از اتقان است که میتواند مدعای موردنظر را ثابت کند نه اینکه تعصب علامه وی را به اعتقاداتش در زمینه امامت و ولایت کشانده باشد و اتقان استدلال است که خواننده منصف را مجاب میکند.
درتفسیر علمی قرآن مهم است که اگر میخواهیم مسئله علمی را از قرآن استفاده کنیم با توجه به قواعد عربی گزارههای علمی را از قرآن استنتاج کنیم. علامه توانست با تأویلها و خروج از ظواهر الفاظ در برخی مواقف این کار را انجام دهد.چون گاهی اوقات در برخی آیات مبارکه دلیل قطعی و مسلم داریم که ظاهر لفظ مراد نیست و ظاهر نمیتواند مراد باشد و نباید ظاهر لفظ را مراد ذات مقدس دانست اما در جایی که دلیلی قطعی برخلاف ظاهر نداریم باید ظهور الفاظ را حفظ کنیم و مرحوم علامه این خصوصیت را در تفسیرالمیزان داشت.