این پدیده ملیت و اقتصاد هر کشوری را تحتتأثیر قرار میدهد، بهگونهای که برخی از ملیتها با ماشینهایشان شناخته میشوند و در برخی از کشورها اقتصاد با ساخت اتومبیل بهشدت گره خورده است و شاید یکی از معیارهای رشد اقتصادی در جوامع، ساخت اتومبیل باشد. در حال حاضر به جرأت میتوان گفت که بسیاری از انسانها حداقل یک اتومبیل دارند و این روند بهصورت صعودی در حال افزایش است. در واقع مردم ماشینها را جنبهای اجتنابناپذیر در زندگیشان میدانند، بهگونهای که بدون ماشین انگار زندگی امکانپذیر نیست.
اما ماشینها جدا از راحتترکردن زندگی ما تأثیرات و هزینههایی نیز دارند که همراه با رشد شکل و بهینهشدن ساختار آنها، این هزینهها بالا میروند. تأثیرات محیطی و اجتماعی ماشینها امروزه مباحثاخلاقی جدیدی را گشوده است مبنی بر اینکه آیا استفاده از ماشین شخصی اخلاقا امری پسندیده است؟ شاید این سؤال در وهله اول بیمعنا بهنظر بیاید اما با تدقیق اثرات و هزینههایی که ماشینها بر زندگی ما دارند، میتوان به این سؤال نگاهی عمیقتر داشت.
اجازه دهید ابتدا برخی از آثار محیطی و اجتماعی ماشینها را برشمریم. اتومبیلها روی محیط تأثیراتی دارند که از 3 جنبه قابل بررسی است:
1- کارخانههای خودروسازی
2- استفاده از ماشین
3- صاحبان خودرو
کارخانههای خودروسازی نیازمند مواد خام بسیاری مانند فلزات، پلاستیک، لاستیک، شیشه و نظایر آن هستند که استفاده از آنها درنهایت با تولید مواد آلودهکننده همراه خواهد بود. از سوی دیگر استفاده از اتومبیل نیازمند نفت و مشتقات آن مانند بنزین و نظایر آن است که به هر حال موجب آلودگی محیطزیست میشود و نیازمند حفاری، استخراج و پالایشگاه است که خود میتواند مشکلات بسیاری به همراه داشته باشد. برخی اذعان دارند که استفاده از اتومبیل با تولید بیش از 1000ماده آلوده همراه است که مهمترین آنها مونواکسیدکربن، اکسیدهای گوگرد و اکسیدهای نیتروژن هستند که همه این مواد هم به محیطزیست آسیب میزنند و هم به سلامت انسانها.
استفاده از اتومبیل برای مالکان آن نیز مشکلات و مسائلی به همراه دارد که گاه جبرانناپذیر است. تلفات و مرگومیر ناشی از اتومبیل که به کرات در اخبار میشنویم نمونهای از این آسیبهاست. هزینههایی که در هر کشوری بابت تصادفات ناشی از اتومبیل و تبعات آن صرف میشود قابل بیان نیست و معمولا قشر آسیبپذیر در این نوع آسیبها کودکان و افراد سالمند هستند.در حال حاضر برخی ادعا دارند که استفاده از خودرو آثار مثبت کمی بر زندگی ما دارد و اثرات مخرب آن تمام جنبههای زندگی امروز ما را تحتتأثیر قرار داده است؛ جنبههای شخصی، اجتماعی و محیطزیستی؛ به ایندلیل سؤال میکنند که آیا استفاده از خودرو اخلاقا مجاز است؟
بهنظر میرسد یکی از مهمترین جنبههای بحث اخلاقی استفاده از خودرو، تقابل بین نفع شخصی و آسیب اجتماعی است. آشکار است که خودروها برای صاحبان خود آثار مثبتی به همراه دارند و نفعی که افراد از استفاده از ماشین میبرند گاه بر آثار مخرب شخصی آن برتری دارد. تقابل میان نفع شخصی و آسیب اجتماعی یک بحث اساسی است که یکی از جنبههای آن استفاده از خودرو است. یکی از استدلالات جالب در این زمینه استدلال معروفی است که توسط گرت هاردین در سال 1968در مجله «علم» (science) با عنوان The Tragedy of the Commons منتشر شد. هاردین استدلال میکند که رفاه اجتماعی توسط افرادی که در پی به حداکثر رساندن منافع خودشان هستند، ایجاد نمیشود چون اگر افراد بخواهند منافع خودشان را بهینه سازند ناگزیرند که به اعمال دیگران توجه کنند. در واقع اگر افراد بخواهند آزادانه در پی به حداکثر رساندن منافع خودشان باشند باید با افراد دیگر رقابت کنند و تأثیر کلی این رقابت و اعمال هر فرد، باعث میشود رفاه اجتماعی کاهش یابد. هاردین از این استدلال نتیجه میگیرد برای آنکه رفاه اجتماعی بالا برود باید بر منافع شخصی افراد کنترل اجتماعی داشته باشیم.
با گسترش این استدلال میتوان گفت که استفاده از خودرو توسط افراد اگرچه با نفع شخصی آنها همراه است، تأثیرات اجتماعی مخربی دارد که باید تحت کنترل درآید. برخی معتقدند که دولت باید استفاده شخصی از خودروها را محدود کند.
برخی بر استدلال بالا ایراد گرفتهاند که کنترل دولت و اجتماع، آزادی شخصی افراد را نقض میکند و نقض آزادی افراد اخلاقا امری نادرست است اما میتون و موریس در مقاله جالبی با عنوان «آزادی فردی و اخلاق استفاده از اتومبیل شخصی» که در سال 2001در مجله Ethics for Everyday منتشر شد، با استفاده ازنظریه جان استوارت میل در زمینه آزادی، استدلال میکنند که منع استفاده از اتومبیل شخصی اخلاقا موجه است و منافاتی با آزادی افراد ندارد.
بر مبنای نظریه میل باید میان «آسیب بهخود» و «آسیب به دیگران» تمایز قائل شد. حالت «آسیب بهخود» فعالیتهایی هستند که تنها بهخود فرد آسیب میزنند؛ بنابراین نیازمند کنترل اجتماعی نیستند اما حالت «آسیب به دیگران» فعالیتهایی به شمار میروند که به دیگران آسیب وارد میکند (ممکن است بهخود فرد نیز آسیب بزند)، در این وضعیت کنترل اجتماعی لازم است. چون استفاده از اتومبیل هم در کوتاهمدت و هم در دراز مدت علاوه بر خود فرد به دیگران نیز آسیب میزند، پس باید استفاده شخصی از خودروها محدود شود. استدلال جذاب دیگری که منع استفاده از خودروهای شخصی را اخلاقا موجه میسازد، استدلالی است که آن را «نتایج منفی عمل» مینامند. بر مبنای این استدلال اگر فردی عملی را داوطلبانه انجام داد و از نتایج عملش مطلع و آگاه بود، به شرطی که آن عمل قابل اجتناب باشد، او در برابر نتایج منفی اعمالش اخلاقا مسئول است. افرادی که از اتومبیل استفاده میکنند اگر از نتایج ناگوار استفاده از اتومبیل آگاه باشند اخلاقا کاری نادرست انجام دادهاند چون آنها آگاهانه به تخریب محیطزیست و آسیب زدن به سلامت دیگران کمک میکنند.
اما در پاسخ به استدلال بالا میتوان استدلال کرد که امور به این سادگی نیست. در دنیای امروز اتومبیل در جوامع نقشی انکارناپذیر دارد و اتومبیلها جامعه را تحت سیطره خودشان دارند و بدون داشتن اتومبیل فرد در انجام کارهایش ناموفق خواهد بود و شاید اصلا نتواند کار خود را به خوبی انجام دهد. در واقع استفاده از اتومبیل در دنیای امروز امری ضروری و غیرقابل اجتناب شده است. بنابراین داشتن یک ماشین نه امری داوطلبانه است و نه امری اجتنابپذیر بلکه انسانهای امروز ناگزیرند ماشین داشته باشند.
در پاسخ به استدلال بالا میتوان گفت که اگرچه استفاده از اتومبیل در دنیای امروز نقشی انکارناپذیر دارد و بدون آن نمیتوان بهطور مناسبی که با شرایط امروز جهان سازگار باشد، زندگی کرد، میتوان به جای استفاده از خودروی شخصی از وسایل حملونقل عمومی استفاده کرد. در واقع برخی استدلال میکنند که استفاده بیش از حد افراد از خودروهای شخصی با آسیبهای اجتماعی و محیطزیستی همراه است؛ حال اگر افراد بهجای استفاده از خودروهای شخصی از وسایل حملونقل عمومی یا حتی دوچرخه استفاده کنند ، آسیبهای ناشی از خودروها را به حداقل میرسانند. از سوی دیگر کارخانهها نیز باید درپی ساخت اتومبیلهایی باشند که تأثیرات محیطی آنها حداقل باشد.
استدلال استفاده از خودروهای عمومی به جای خودروهای شخصی وقتی کارآمد است که شرایط و زیرساختهای اجتماعی آن فراهم شده باشد. اگر شرایط بهگونهای باشد که افراد برای انجام کارهای روزانهشان مستلزم اتلاف وقت زیادی باشند آیا استفاده از خودرو عمومی اخلاقا درست است؟ اگر انجام کاری با اتلاف وقت جبرانناپذیر همراه باشد آیا انجام آن کار اخلاقا درست است؟ این سؤال و سؤالات مشابه در زمینه اخلاق اتومبیل گاه ما را با دوراهیهایی همراه میکند که پاسخ به آنها مشکل است. اگر کسی بداند که استفاده از اتومبیل چه نتایج ناگواری دارد آیا او اخلاقا مجاز است از اتومبیل خود استفاده کند؟ اگر فردی بهدلیل عدماستفاده از اتومبیل شخصی در امور زندگیاش ناکام بماند آیا او اخلاقا مجاز است از اتومبیل استفاده شخصی کند؟ شما چه فکر میکنید؟