این خبری بود که چندی پیش توسط دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس در جریان میزبانی از مجمع اقتصاد دنیای اسلام در لندن اعلام شد. دولت انگلیس قصد دارد انتشار اوراق قرضه اسلامی، موسوم به صکوک را آغاز کند و به این ترتیب امکان قرض گرفتن از سرمایهگذاران مسلمان برای انگلیسیها فراهم خواهد شد. بازار لندن همچنین شاخص سهامی اسلامی ایجاد خواهد کرد که به سرمایهگذاران امکان میدهد پولشان را به سمت بازارهای جهاناسلام سوق دهند. انگیزه این کار مشخص است. میزان پولی که کشورها و شرکتهای مسلمان میتوانند سرمایهگذاری کنند براساس آمار دفتر کامرون، به 1/3 تریلیون پوند میرسد. انگلیس میخواهد که سهمی قابل توجه از این پول نصیب خودش کند.
این دومین بار در هفتههای اخیر است که دولت انگلیس در تلاش برای جذب سرمایه خارجی بر آمده است. جورج آزبورن، وزیر دارایی انگلیسماه گذشته به چین رفت و بعد از انجام مذاکراتی در این کشور، اعلام کرد که تغییرات مهم و فنی در قوانین مالی انگلیس ایجاد میشود تا بانکهای چینی بتوانند راحتتر در داخل انگلیس فعالیت کنند. در اینجا هم انگیزه دولت انگلیس معلوم است. بانک مرکزی چین قصد دارد بازارهای سرمایه این کشور را به جهان بگشاید. این هم کیک بزرگی است که انگلیسیها بهدنبال سهم خود از آن هستند و میخواهند تا آنجا که ممکن است سهم بزرگتری بهدست آورند. چنین اقدامات و تحرکاتی از سوی انگلیس جدید نیست. لندن قرنهاست که خود را در جایگاه مجمعی برای تجارت جهانی قرار دادهاست. پولهای خارجی، لندن را به مرکزی برجسته و شهری متفاوت و جداشده از دیگر نقاط انگلیس تبدیل کردهاند. استفاده از بازارهای لندن بهعنوان مکانی برای جذب و کسب سرمایه هم رویداد جدیدی نیست. در حال حاضر بورس لندن را شرکتهای خارجی پر کردهاند.
انگلیسیهای زیادی نیستند که بتوانند نام اعضای این بورس را حدس بزنند. نامهایی مانند بریتیش پترولیوم، وودافون و بارکلیز ممکن است به ذهن همه برسد اما کسی نمیداند که شرکتهایی مانند آنتوفاگاستا، فرسنیلو و ودانتا هم در فهرست بزرگترینهای بورس لندن هستند. بنابراین استقبال از سرمایههای کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس و چین موضوع جدیدی نیست و بخشی از روند جهانیشدن است؛ این از نظر مالی درست است. همانطور که آمریکاییها هم میگویند همه دلارها سبز هستند و پول پول است مهم نیست از کجا میآید اما نکتهای که در اینجا وجود دارد میزان رضایت رایدهندگان انگلیسی از این وضعیت است. انگلیسیها سالهاست در کشوری زندگی میکنند که شرکتها و سرمایهگذاران خارجی، بسیاری از خدمات شهری و زیرساختی آن را اداره میکنند یا مالک آن هستند؛ اسپانیاییها مالک فرودگاهها و بانکها هستند، فرانسویها برق انگلیس را تولید میکنند، هلندیها خطوط اتوبوس را اداره میکنند و آلمانیها خطوط موبایل را. این فهرست به اینجا ختم نمیشود و همینطور ادامه دارد. اخیرا هم که چینیها ورود تازهای به انگلیس داشتهاند و با سرمایهگذاری در نیروگاههای هستهای، جایگاه جدیدی در این کشور برای خود بهدست آوردهاند. این وضعیت برای انگلیسیهایی که زمانی به حضور شرکتهای آمریکایی هم حساسیت داشتند چندان خوشایند نیست.
نظرسنجیها نشان میدهد که رایدهندگان انگلیسی از ورود سیل نیروی کار خارجی مهاجر به کشورشان خشنود نیستند. البته این بخشی از تاریخ انگلیس است. از قرن 17و قبل از آن، سهم قابلتوجهی از ثروت ملی انگلیس به تجارت با بقیه دنیا وابسته بوده اما این تجارت شرایطی داشتهاست. اکنون رسانهها و منتقدان در انگلیس دولت را بهخاطر تجارت با کشورهایی که ارزشهای دمکراتیک را رعایت نمیکنند مورد سرزنش قرار دادهاند. چین، عربستان و بحرین کشورهایی نیستند که از نظر اصول دمکراسی با کشوری مانند انگلیس در یک راستا قرار گیرند. غرب همواره از این کشورها بهخاطر عدمرعایت اصول دمکراتیک انتقاد کردهاست اما اکنون ثروتمندان این کشورها در کنار مقاماتشان صاحب سهام در بازارهای مالی انگلیس میشوند.
دیلی تلگراف