همه اینها واقعیتی است که شهرهای بزرگی در جهان به خاطر آلودگی هوا با آن مواجه شدهاند و روزگاری این جملات هر کدام تیتر روزنامههای کشوری در جهان بوده است؛ واقعیت تلخی که بالاخره کشورها را مجبور کرد که فکری به حال آلودگی هوای شهرها بکنند تا برای نجات مردمی که بعد از مدتها سرفه و خسخس سینه به بیماریهای مختلف مبتلا میشدند و کمکم جانشان را از دست میدادند کاری شود. خیلی از کشورهای جهان سالها پیش فهمیدند که باید با مدیریت واحد، کاری برای مقابله با گسترش آلودگی هوا کنند که شهرهایشان جایی برای زندگی باشد نه برای مرگ. مشکل آلودگی هوا مسئلهای مختص به منطقهای خاص در جهان نیست؛ همه کشورها به نسبت خودشان با آن دستوپنجه نرم کردهاند. هنوز هم ساکنان شهرهای زیادی در جهان با گرفتاری آلودگی هوایی که باید تنفس کنند مواجه هستند اما شهرهایی هم در جهان وجود دارند که توانستهاند اوضاع را بهتر کنند تا از گروه مناطق آلوده و خطرناک برای زندگی خارج شوند.
حدود 60سال قبل روزنامههای لندن بهدلیل «مهدود» عظیمی که این شهر را فرا گرفته بود نوشتند: مأموران کفن و دفن از تمامشدن تابوتها خبر دادهاند و همه گلهای گلفروشان فروخته شده است. ۱۳هزار نفر در این مهدود مرگبار بهعلت عوارض تنفسی جانشان را از دست دادند. آن زمان بود که مسئولان این کشور بهخودشان آمدند که باید کاری انجام دهند. مسئولان شهری میدانند که مانند هر بحران و بیماری دیگری، حل و جراحی این مشکل حتما درد و عوارض جانبی دارد اما چه چیزی از جان مردم و ساکنان شهری میتواند مهمتر باشد؟ چیره شدن بر مشکل آلودگی هوا اقدامی نیست که در جهان تجربه نشده باشد. نمونههای بارز آن که درسهایی از مدیریت و برنامهریزی و اقدام برای بهبود شرایط در خود دارد، در سالهای گذشته در جهان تجربه شدهاست. شهرهای زیادی در جهان از جمله در اروپا و آمریکا بودهاند که سالها قبل نفس کشیدن در آن سخت بوده و حالا اما با اقدامی جدی و هماهنگ جایی بهتر برای زندگی هستند و دیگر آن مشکلات قدیم را ندارند. دیگر هیچکس برای رفع آلودگی هوا در جهان منتظر باران (مانند یک مسکن موقت) نمیماند. درد آلودگی هوا مسئلهای نیست که بتوان موقت از آن گذشت و ریشههای رشد آن را به حال خودش رها کرد. نگاهی به تجربه دیگر کشورها و شهرهای جهان نشان میدهد که میتوان گره آلودگی را با روش درست و برنامهریزی باز کرد. شهر بیمار آنقدر حالش بد است که نیاز به جراحی دارد. این تومور بدخیم باید از بدن این شهر جدا شود تا صدای خنده بچهها جای خسخس سینهها و سرفههای خشک عابران را بگیرد. شهری که پرندههایش به خاطر آلودگی هوا مُرده از آسمان به زمین میافتادند حالا آسمانی آبی دارد.
لندن؛ زمانی که چشم، چشم را نمیدید
با آلودگی شدید هوای شهرهای بزرگ دیگر دیدن مردم ماسک زده در آنها عادی شده است. در کشوری مانند چین که آلودگی هوایش مانند جمعیتش رکورددار است، دیگر ماسک جزو لوازم همیشگی همراه مردم است. حدود 60 سال قبل اما لندن هم وضعیتی مشابه و حتی بسیار بدتر از جایی مانند پکن امروز داشت. در زمستان سال۱۹۵۲ پایتخت انگلیس را مه عظیمی فرا گرفت که به خاطر آلودگی هوا کاملا سمی بود. ورود جریانی از هوای سرد باعث شد تا با پدیده وارونگی هوا در زمستان آن سال این مه دود مرگ بیشتر از ۱۳هزار نفر را رقم بزند.
این مهدود مرگبار حدود یک هفته شهر را فرا گرفت و آلودگی در حدی بود که پلیس خودروها را به زور از خیابانها خارج میکرد. تصاویر آن زمان را اگر مرور کنید یاد حال و روز این روزهای خیلی از شهرهای جهان میافتید. روزنامه دیلیتلگراف درباره آن روزها نوشته است که مقامهای کشور وقتی رسانهها از تمام شدن تابوت در شهر خبر دادند به فکر چارهای برای این بحران افتادند.
یکی از شاخصهای آلودگی هوا که نشاندهنده میزان ذرات معلق در هوا با قطر 2/5میکرون یا کمتر است در آن روزهای لندن به ۱۶۰۰ رسید. مهدود سمی لندن به خاطر سوزندان زغال سنگ در کارخانههای صنعتی، اجاقهای آشپزی خانههای لندن و خودروهای سواری بود.
مسئولان آن زمان از اهالی لندن خواستند درصورت امکان روزهای تعطیل آخر هفته خود را به جاهایی بروند که هوای آن تمیز است. آن اتفاق اما باعث شد تا بالاخره پس از بحثهای مختلف در سال۱۹۵۶ «لایحه هوای پاک» در پارلمان به تصویب برسد تا تلاشها برای مقابله با این مشکل منسجم شود. این قانون سوزاندن زغال سنگ در منازل را محدود کرد و به موجب آن، کارخانهها به مناطق اطراف و دور از شهرها منتقل شدند. حالا افرادی که میخواهند با خودرو وارد مناطق مرکزی لندن شوند باید هزینهای سنگین را بهعنوان عوارض پرداخت کنند. این هزینه بهقدری است که اکثر مردم وسایل نقلیه عمومی را که راحت در دسترس هستند ترجیح میدهند. همین اقدام باعث کاهش چشمگیر حجم ترافیک و افزایش سرعت متوسط خودروها در مناطق مرکزی شد و آلودگی را کم کرد. برای تولیدکنندگان خودرو در چارچوب برنامههای اتحادیه اروپا مقررات سختی درنظر گرفته شد تا خودروهایی مناسب با سوخت پاک تولید کنند. تعویض وسایل نقلیه آلاینده از جمله اتوبوسها با اتوبوسهای با گنجایش بیشتر و آلایندگی کمتر نیز از جمله برنامههای اجرا شده در لندن است.
استفاده از ماشینهای فشردهکننده گرد و خاک هم یکی از راهکارهایی است که از طریق آن مانع از ورود گرد و خاک سطح خیابانها به هوای شهر شدهاند. استاندارد سوخت اروپا هم که دیگر مشهور است: یورو 1 (1993) برای خودروهای سواری و تراکتورهای سبک، یورو 2 (1996) برای موتورسیکلت،یورو 3 (2000) برای موتورسیکلت، یورو 4 (2005) برای همه وسایل نقلیه، یورو 5 (۲۰۰۸) و یورو 6 (2014) برای سواریهای سبک و وسایل تجاری. لندن یکی از پرجمعیتترین شهرهای اروپاست. با این اقدامها آلودگی هوای این شهر نسبت به دهههای گذشته بهمراتب کمتر شده و مردم هوای تمیزیتری را تنفس میکنند. هر چند هنوز هم تلاشها در این رابطه ادامه دارد.
مکزیکوسیتی؛ الگوی موفق مبارزه با آلودگی هوا
مکزیکوسیتی بهعنوان یکی از موفقترین شهرهای دنیا در مقابله با آلودگی هوا شناخته میشود. سال۱۹۹۲ سازمان ملل این شهر را بهعنوان آلودهترین شهر جهان معرفی کرد. مشهور بود که در این شهر به خاطر آلودگی هوا پرندهها هنگام پرواز میمیرند و روی زمین میافتند. در سال1990، 330 روز شاخص آلایندهها در این شهر بالاتر از حد استاندارد بود. امروزه اما با اجرای برنامههای منسجم مقابله با آلودگی هوا دیگر نام این شهر حتی در میان ۱۰ شهر اول آلوده جهان به چشم نمیخورد. این کلانشهر 20 میلیون نفری که پرجمعیتترین شهر در نیمکره غربی زمین است، نمونه موفق مقابله با آلودگی هواست.
کیفیت نامطلوب سوخت و خودروهای فرسوده از مهمترین دلایل آلودگی هوای مکزیکوسیتی بود. دولت مکزیک با سرمایه 9/3 میلیارد دلار پالایشگاههایی برای تولید سوخت مناسب(با میزان گوگرد پایین) راهاندازی کرد. اصلاح کیفیت بنزین را میتوان مهمترین سیاست دولت مکزیک در مهار آلودگی هوای مکزیکوسیتی دانست.
مقامهای شهری با الگو گرفتن از اتوبوسرانی سریع در پایتخت کلمبیا، نوعی سیستم اتوبوسرانی به نام «متروباس» راه انداختند که علاوه بر افزایش حجم مسافران در اتوبوس، آلودگی بسیار کمتری دارد. در این طرح اتوبوسهای فرسوده و کوچک با سرمایهگذاری سریع با اتوبوسهای جدید با حجم مسافر بیشتر تعویض شدند. کارخانهها و مراکز صنعتی مجبور شدند که حومه شهر را ترک کنند و به مناطق دورتر بروند. با پرداخت وام، خودروها و تاکسیهای فرسوده با روالی منظم تعویض شدند. متروی مکزیکوسیتی خیلی سریع با کمک الزامی همه بخشها راهاندازی شد که حالا ۱۲ خط دارد. با توجه به سهولت استفاده از وسایل حملونقل عمومی مردم تشویق شدند تا کمتر از خودروهای شخصی استفاده کنند.
۵ میلیون خودرویی که در آن روزها در شهر تردد میکردند، براساس قانون یک روز در هفته در خانهها و پارکینگها ماندند. مقامهای دولتی در سالهای گذشته هم در تلاش برای جایگزینی اتوبوسهای هیبریدی بودهاند. شهروندان مکزیکوسیتی در سال۱۹۹۹ تنها ۸ روز هوای سالم تنفس کردند. شمار روزهای پاک در این کلانشهر ۲۰ میلیونی در سال۲۰۱۲ اما به ۲۳۷ رسید.
اگر بخواهید خلاصه ماجرا را بدانید، مقامهای دولت مکزیک این راهکارها را منسجم و سریع پیاده کردهاند: کاهش استفاده از خودروهای شخصی، بهبود کیفیت خودروها، گسترش سیستم نقلیه عمومی و اصلاح کیفیت بنزین. آنطور که آمار و ارقام نشان میدهد با برنامههای اجرا شده مکزیکوسیتی توانسته میزان آلایندههای هوا را حداقل به نصف برساند. مردم این شهر حالا راحتتر نفس میکشند و پرندهها در آسمان به جای مردن، پرواز میکنند.
نیویورک و لسآنجلس؛ درس گرفتن از اروپا
پس از تصویب قانون هوای پاک در انگلیس، مقامهای آمریکایی هم در همان زمان به فکر افتادند تا فکری به حال آلودگی هوای شهرهای بزرگ خود بکنند؛ بهویژه در نیویورک، آلودگی هوا یک مشکل جدی بود. در سال۱۹۶۳ مهدود مرگبار ناشی از وارونگی هوا باعث مرگ 200 نفر شد. در سال ۱۹۶۶ هم 168 نفر دیگر به خاطر بیماریهای ناشی از تنفس هوای آلوده جانشان را از دست دادند. این مسائل باعث شد تا کنگره آمریکا لایحه هوای پاک را به تصویب برساند؛ قانونی که برای اجرا نیاز به تاسیس سازمان حفاظت از محیطزیست آمریکا (EPA) داشت.
نیویورک با مشکلات آلودگی هوا که گفته شد یکی از موارد مورد توجه اجرای قوانین جدید بود. مقامات شهری نیویورک برای کاهش میزان آلودگی هوا با اعمال قانون، استفاده از سوختهای پاک را اجباری کردند. هیچ رانندهای حق ندارد بیش از یک دقیقه در نزدیکی مدارس، خودروی خود را بدون حرکت روشن نگهدارد. رانندگان درصورت نقض این قانون مجبور به پرداخت 350دلار جریمه میشوند. مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک که به تازگی و بعد از 12سال حضور در این سمت، جایش را به شهردار جدید این شهر داده در یکی از آخرین سخنرانیهایش اعلام کرد که حالا نیویورک تمیزترین هوا را در ۵۰سال گذشته دارد. در سال۲۰۰۵ خودروهای دیزلی مجبور شدند که از سوخت جدید با گوگرد کم استفاده کنند. سرویسهای مدرسهها از جمله این خودروها بودند. با تسهیل حملونقل عمومی در سالهای گذشته میل به خرید اتومبیل شخصی در میان ساکنان نیویورک نسبت به سال 2007 نزدیک به 23درصد کم شده و دیاکسیدگوگردی که ماشینها تولید میکنند نسبت به سال2008 بیش از 69درصد کاهش پیدا کرده است.
شهرداری نیویورک که مدیریت متمرکز و مسئولیت واحد مقابله با آلودگی هوا را بر عهده دارد در وبسایت خود اعلام کرده که با سیاست سختگیرانه استفاده از خودروهای استاندارد، سوخت مناسب و بهبود عملکرد موتورها توانسته موفقیت چشمگیری به دست آورد. نیویورک حالا بزرگترین ناوگان اتوبوسرانی هیبریدی در آمریکا را دارد و نخستین شهری است که تاکسیهای هیبریدی در آن فعالیت میکنند. استفاده از سوختهای جایگزین یکی از محورهای اصلی فعالیت شهری نیویورک است و خودروهای شخصی مقامهای دولتی هم در این راستا تغییر کرده است.
خودروی هیبریدی، خودرویی است که برای حرکت کردن از ترکیب 2یا چند منبع سوختی مجزای قدرت استفاده میکند. در بیشتر موارد از این نام در اشاره بهخودروی برقی دوگانهسوز استفاده میشود که در سیستم پیشرانه آنها یک موتور احتراق داخلی (معمولاً بنزینی) در کنار یک یا چند موتور الکتریکی قرار دارد. در نیویورک بیشتر از ۲هزار تاکسی هیبریدی مشغول به فعالیت هستند. همچنین تلاش گستردهای برای عرضه سوخت مناسب و با میزان آلایندههای کم صورت گرفته است.
در لسآنجلس هم بهعنوان یکی دیگر از شهرهای بزرگ آمریکا اقدامهای مشابهی برای مقابله با آلودگی هوا و کنترل آن صورت گرفته است. در دهه ۱۹۷۰ میلادی، شهرداری لسآنجلس یکصد بار در سال در مورد وجود آلودگی شدید هوا، مهدود و وارونگی به شهروندان هشدار داده بود. نیاز به این هشدارها پس از سال۲۰۰۰ از میان رفته است. مقامهای نیویورک گفتهاند میخواهند تا سال ۲۰۳۰ این شهر را بهعنوان نمونهای موفق در مقابله با آلودگی هوا تبدیل کنند.