اما شرح ماوقع:چند روزی است یک توپخانه یا بهتر است بگویم چند توپخانه شایعهسازی و البته فکر کنم با یک مرکز فرماندهی واحد سعی جدی در تخریب مدیران سازمان بورس دارند. همه دوستان نزدیک میدانند که من در سالهای اخیر منتقد و بعضاً مخالف جدی برخی سیاستها و رویههای حاکم بر بازار سرمایه بودهام، اما این روحیه باعث نمیشود که بداخلاقی روزهای اخیر را نادیده بگیرم. آیا شایعه استعفای برادر گرامی جناب دکتر صالحآبادی آنقدر مهم است که در ظرف چند روز بازار 30هزار میلیارد تومان از ارزش خود را از دست بدهد؟
آیا شایعه کودکانه ارتباط یکی از مدیران میانی سازمان با پرونده بابک زنجانی و احضار یا دستگیری وی آنقدر مهم است که باید شاخص در 5 روزکاری حداقل 4هزار واحد سقوط کند؟ راستی توپخانه شایعهساز در کجا مستقر است و چه اهدافی را دنبال میکند؟ چرا سطح تحلیل و خِرد در بازار اینقدر سخیف شده که با این شایعات شاهد تبخیرشدن داراییهای مالی مردم باشیم؟ اگر شایعه میشد که در جلسه جک استرا و با مسئولان ایرانی دعوا شده، اگر شایعه میشد که اشتون دعوت سفر به تهران را رد کرده، اگر شایعه میشد که سنای آمریکا طرح تشدید تحریمهای ایران را تصویب کرده، شاید این واکنش بازار معنا پیدا میکرد اما مگر برکنار کردن یک مدیر و طیف مدیران میانی اطراف او چقدر ارزش دارد که حاضریم یک بازار 540 هزار میلیارد تومانی سراسر سبز را با این شایعات به قرمزی بکشانیم؟
در انتها: بازار سرمایه هیچ مشکل بنیادی درونی و هیچ خبر بد سیاسی داخلی و خارجی ندارد. مشکل این روزهای بازار ما سهامداران غیرمتخصص و آماتوری هستند که در ماههای اخیر به بازار پیوسته و همه در سودند و واکنش فوقالعاده به شایعاتی از این دست کار این دست از سرمایهگذاران است. اگر بهدنبال سند هستید به معاملات دیروز و امروز نگاه کنید که در بعضی از نمادها تا 90درصد خریداران، حقوقی بودند.
* کارشناس ارشد بازار سرمایه