همین 10روز پیش بود که انتشار آمار تعداد تماشاگران مهمترین مرکز یا بهعبارتی قلب تئاتر ایران شاخکهای ما را تیز کرد برای اینکه ببینیم اوضاع و احوال نمایشهای روی صحنه تئاتر شهر از نظر تعداد تماشاگران چگونه است. حاصل یک ضرب و تقسیم ساده نشان داد حکایت تئاتر در ایران مثل بسیاری از هنرهای دیگر حکایتی است آمیخته با تلاش برای بقا. البته که گاهی نمایشی میآید و رخوت را از جریان تئاتر میشوید اما آنچه باز تکرار میشود همان تعظیم به صندلیها و سالنهای نیمهخالی است. این گزارش را با این امید بهدست انتشار میسپریم که تئاتر ایران پس از جشن سیودوم، روزهایی خوش و پر از تماشاگر را تجربه کند.
یک تا 100
بر اساس آمار اعلام شده پرفروشترین تئاتر روی صحنه تا 10روز پیش هنوز به 100میلیون تومان فروش نرسیده بود و شاید امروز رسیده باشد. مهم این عدد نیست که برخی نمایشها با فروش زیر یک میلیون تومان هم با صحنه خداحافظی میکنند. همیشه مهمترین نمایشها در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفتهاند و آنچه امروز در این سالن بزرگ اجرا میشود، «دایی وانیا»ی آنتون چخوف است به کارگردانی اکبر زنجانپور.
دایی جان
«چه میشود کرد، باید زندگی کرد. دایی وانیا ما زندگی را ادامه میدهیم. روزهای خیلی خیلی طولانی و شبهای بیشماری را خواهیم گذراند. بیصبرانه آنچه سرنوشت برایمان تعیین کرده تحمل خواهیم کرد. هم حالا هم در پیری بدون هیچ استراحتی برای دیگران زحمت خواهیم کشید.» چقدر این بخش از نمایشنامه داییوانیا به حال و روز کارگردان آن شبیه است؛ زنجانپور در 25 اجرایی که مهمان اصلیترین صحنه تئاتر ایران بوده کمتر از 80میلیون تومان عایدی داشته است. آن هم در حالی که علاوه بر خودش، بازیگران محبوبی چون شمسی فضلاللهی، لادن مستوفی، محبوبه بیات، مسعود دلخواه و محسن حسینی در آن بازی میکنند. به این خبر توجه کنید: نمایش دایی وانیا پس از 23 اجرا با قیمت بلیت 15000تومان موفق به فروش 75میلیون و 970هزار و 500تومان شده است و در مجموع 6هزار و 898نفر به تماشای این نمایش نشستهاند. نکته مهم درباره وضعیت فروش بلیتهای نمایش سالن اصلی تئاتر شهر را باید در تعداد صندلیهای این سالن جستوجو کرد که وجود دارند اما اشغال نمیشوند. سالن اصلی تئاتر شهر 580صندلی دارد. حالا این تعداد را در تعداد اجراها (25) ضرب کنید تا برسید به عدد 14500. اگر قیمت بلیت را هم در این معادله داخل کنیم میرسیم به عدد حیرتانگیز 217میلیون و 500هزار تومان! این عددی است که اگر هر روز اجرای نمایش با ظرفیت کامل و البته بلیتهای واقعی (بدون تخفیف یا بلیت مهمان) به اجرا درآید نصیب آن میشود. تقریبا تمام نمایشهای تئاتر شهر بلیتهای نیمبها، همراه با تخفیف و مهمان دارند که این آمار برای نمایش دایی وانیا از این قرار بوده است: 4087بلیت تمامبها، 325بلیت نیمبها، 1019بلیت همراه با تخفیف و در نهایت 1467بلیت مهمان. با تمام این اوضاع و احوال، عدد بلیتفروشی برای اصلیترین مهمان این روزهای تئاتر شهر تقریبا 30درصد مبلغی است که باید باشد؛ 76میلیون تومان موجود در مقابل 217میلیون تومان ممکن! زنجانپور قرار بود در بخش مسابقه سیودومین جشنواره تئاتر با همین نمایش حضور داشته باشد، اما کنارهگیری کرد و گفت: ترجیح دادم دایی وانیا در بخش مسابقه نباشد تا نسل جوان بتواند در این بخش رقابت کند و به حق خود برسد.
قدیمیها و تازهواردها
غیر از دایی وانیا، 2نمایش دیگر هم در فهرست بیش از 20اجرای تئاتر شهر قرار دارند؛ یکی «دوست کافکا» به کارگردانی حسن جودکی که در کافهتریای اصلی تئاتر شهر اجرا میشود و دیگری «بیوههای غمگین سالار جنگ» به کارگردانی شهابالدین حسینپور که در تالار چهارسو روی صحنه است. اولی با بلیت 7هزار تومانی فروش کمتر از 15میلیون تومان را ثبت کرده و دیگری در چهارسو با ظرفیت 120صندلی و قیمت بلیت 12هزار تومانی، درگیر فروش حدود 35میلیونی است. بیوههای غمگین سالار جنگ پس از 25اجرا 1785بلیت تمامبها، 1187بلیت نیمبها و 334بلیت تخفیفدار داشته و 506نفر بهعنوان مهمان از آن دیدن کردهاند تا در مجموع 3812مخاطب داشته باشد. نکته جالب اینکه این نمایش حدود 800نفر بیش از کل ظرفیت تالار در 25اجرا مخاطب داشته تا مشخص نشود در هر اجرای آن 30تماشاگر اضافی کجای سالن نشسته و هنرنمایی بازیگران را تماشا کردهاند! نمایش «بیبی بیدل» هم در 3اجرای اول خود در مجموع 173تماشاگر داشته که اگر تمام صندلیها پر میشد، تعداد تماشاگران آن میبایست به 345نفر میرسید.
تماشاچی کجاست؟
محدودیت ظرفیت سالنهای نمایش در تهران حرف تازهای نیست اما باید کمکم سراغ حلقه مفقوده دیگری را هم گرفت که شاید حدس زدن آن چندان دشوار نباشد. نمیشود همهچیز را گردن اطلاعرسانی بد، سالن کم و کارهای ضعیف انداخت. وقتی نمایشنامهای کلاسیک با کارگردانی خوشنام در سالن اصلی تئاتر شهر میتواند یکسوم ظرفیت سالن را اشغال کند، یعنی اینکه شاید حلقه مفقوده تماشاگرانی باشند که در واقع نیستند.