در سالهای اخیر تعرفههای پزشکی همواره دارای نرخ صعودی بوده و به همین دلیل، اقشار مختلف مردم بهویژه قشرهای محروم و مستضعف که اصلیترین گروههای آسیب پذیر جامعه به شمار میروند بار سنگین این افزایش تعرفهها را متحمل شدهاند و هر سال این فشار بیشتر از سال قبل شده بهگونهای که بر اثر همین افزایش تعرفههای پزشکی، میلیونها نفر از مردم به زیر خظ فقر سقوط کردهاند.
برخی دیگر نیز که در آستانه خط فقر قرار دارند به محض اینکه دچار یک بیماری شده و نیاز به انجام یک عمل جراحی یا بستری شدن در بیمارستان پیدا کنند به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد.
همواره میان سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت و مجلس درباره میزان افزایش تعرفهها، اختلاف نظر و چالش وجود داشته است، اما درنهایت، تعرفههای مذکور با نرخی نزدیک به نرخ تورم، افزایش پیدا کرده و همهچیز به نفع جامعه محترم پزشکی تمامشده است.
اما با وجود این از آنجایی که صدای این قشر یعنی پزشکان بیشتر از هر قشر و صنف دیگری به گوش میرسد و این صنف، دارای قویترین تشکل صنفی در کشور است، همواره تقاضای افزایش تعرفهها را داشته است بهگونهای که حتی امسال برای نخستین بار طی 2دهه گذشته این قشر سعی داشت تا در یک سال 2بار افزایش تعرفهها را به تصویب برساند. مسئولان این صنف و تشکلهای متعدد پزشکی نیز همواره از واژهها و تعابیری مانند منطقی کردن تعرفهها، تعدیل نرخها، واقعی کردن تعرفهها و امثال آن برای این منظور استفاده کردهاند.
اما در روزهای اخیر وزیر محترم بهداشت نیز از همین واژهها برای بیان یک معضل در نظام درمانی کشور استفاده کرده و گفته: «منطقی کردن تعرفهها، یکی از اصلیترین برنامههای وزارت بهداشت است.»وزیر بهداشت در حالی از برنامه این وزارتخانه برای منطقی کردن نرخ تعرفههای پزشکی سخن گفته که در شرایط حاضر نیز بیش از 70درصد هزینههای درمانی کشور مستقیما از جیب مردم پرداخت میشود و بیمهها کمترین فشار را تحمل کرده و به همین جهت بیمهها درکنار سیستمهای بانکی، یکی از پولدارترین و ثروتمندترین سازمانها در کشور محسوب میشوند. یعنی پول میگیرند و خدمات نمیدهند. هر سازمان دیگری نیز این مکانیسم را بهکار بگیرد، ثروتمند خواهد شد.
در نظامهای بهداشتی کشورهای پیشرفته، سهم بیمار از هزینههای درمان نزدیک صفر است و رابطه مالی بیمار و پزشک و بیمارستان از طریق بیمههای درمانی و اجتماعی برقرار شده است و به قول مشهور، بیمار، دغدغهای جز بیماریاش ندارد.
اما در ایران، بیمار گروگان حسابداری بیمارستان است و اگر بیمار در پرداخت هزینههای درمانی ناتوان باشد اساسا پذیرش نمیشود.
به همین جهت بسیاری از مردمانی که توان مالی ندارند قید هرگونه درمان را زده و به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند.
در هیچ کشور دنیا، حرفه پزشکی، به اندازه ایران درآمد زا نیست، در هیچ جای دنیا ویزیت فلهای و سریع بیمار مرسوم نیست، در هیچ کشور پیشرفتهای، به بیمار به چشم منبع درآمد نگاه نمیشود.
وزارت بهداشت به جای منطقی کردن تعرفهها که ممکن است در جای خود حرف درستی هم باشد بهتر است به فکر اصلاح نظام بیمهای کشور و اصلاح رابطه مالی بیمار و نظام درمانی باشد. همین الان هم اغلب مردم توان پرداخت تعرفههای فعلی را ندارند.