این مسئله سبب شده که بیشتر اطلاعات درباره این دسته از بزرگان افواهی باشد. شیخ صفیالدین اردبیلی ازجمله چهرههای معروف عرفان اسلامی و ایرانی، از این دسته افراد است. متأسفانه آگاهیهای ما درباره او چندان کامل نبوده و تنها به چند منبع محدود منحصر میشود، این در حالی است که میتوان او را چهرهای شناختهشده و تأثیرگذار در عرصه سیاست، اجتماع و فرهنگ دانست. صفیالدین اردبیلی ازجمله عرفای ایرانی است که کمتر به وجوه معرفتی و معنویتی او پرداخته شده و میتوان گفت که چهرهای مغفول در عرصه عرفانپژوهی ایرانی است. در همایشی که اخیرا در کتابخانه ملی، به مناسبت هفتصدمین سالگرد رحلت صفیالدین اردبیلی برگزار شد سعی شد تا تحقیق و پژوهشی جدید و بازخوانی تازهای از اندیشههای وی صورت گیرد. آنچه از پی میآید گزارشی از این همایش است.
همایش بینالمللی سید صفیالدین اردبیلی با سخنرانی کوتاه رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، آغاز شد. اسحاق صلاحی با بیان این نکته که هدف ما از این همایش پاسداری از تفکر اصیل شیعه است اشارهای به زندگی شیخ صفیالدین اردبیلی کرد و گفت: این عارف در 650هجری قمری در روستای کلخوران اردبیل به دنیا آمد و به تعبیر مقام معظم رهبری ایشان عارفی مجاهد در سالهای 700تا 735هجری قمری در میدان مبارزه در ایران بود. وی با اشاره به نقش شیخ صفیالدین اردبیلی در عصری که اندیشه سیاسی و مکتب دینی پاسخگو نبود، گفت: وی تفکری را که در گوشه عزلت داشت، در حکومت وارد میکند و به اینطریق حکومت شیعی پشتوانه حکومت میشود. دکتر صلاحی ادامه داد: تعبیر رهبر معظم انقلاب از شیخ صفیالدین اردبیلی در این خصوص که وی یک عالم، یک عارف، یک مفسر و یک محدث بود، این است که وی نه به چلهنشینی صرف و ذکر که سیره عملی است، پرداخت و نه عرفان نظری را جستوجو کرد بلکه هر دو را جمع کرد. وی ادامه داد: پاسخ این سؤال که چگونه عرفان مدرن، خود را از حکومت و سیاست جدا میداند درحالیکه شیخ صفیالدین اردبیلی، هم حکومت کرد و هم معنویت و اندیشه دینی را به همراه داشت، نزد دانشگاهیان و پژوهشگران است و باید آنها پاسخ دهند. دکتر صلاحی در پایان گفت: طریقت بدون شریعت راه به جایی نمیبرد و شریعت چراغ ما در کورهراههاست.
در ادامه این همایش دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس انجمن بینالمللی فلسفه اسلامی، به ایراد سخن پرداخت. وی برگزاری چنین همایشی را هر چند قدری دیرهنگام ولی مهم توصیف کرد و افزود: در زمینه احیای فرهنگ تشیع کسی مانند شیخ صفیالدین اردبیلی تأثیر خود را برجای گذاشت و ما در زمانه حاضر نیازمند شناخت مسیر حرکت وی هستیم. رئیس انجمن بینالمللی فلسفه اسلامی در ادامه با طرح سؤالی در زمینه چرایی عظمت شیخ صفیالدین اظهار داشت: شیخ صفیالدین و خاندان صفویه وعدههای خداوند را به منصه ظهور رساندند و آنچه رسول خدا(ص) بر آن تأکید کرده بود را که همانا محبت اهلبیت بود، احیا کردند؛ در جایی که پیامبر فرمودند که من اجری از شما نمیخواهم جز محبت اهلبیت. دکتر اعوانی در ادامه در معرفی خدمات شیخ صفیالدین اردبیلی و خاندان صفویه اظهار داشت: این خاندان و سلسله صفویه چند اقدام مهم صورت دادند که احیای مذهب جعفری و شیعهاثنیعشری، جمع بین ولایت و عرفان، توجه به علوم مختلف و احیای علوم و فنون که تأکید شده در دین اسلام است، ازجمله مهمترین آنها هستند. دکتر اعوانی در پایان بر اهمیت داشتن ایرانیان در کلام پیامبر تأکید کرد و بیان داشت: پیامبر بارها فرمودند که سلمان از اهلبیت من است. وقتی که میبینیم ما از فرزندان سلمان هستیم به این جمله میبالیم.
تجلی معنویت شیعه از خاندان اهلبیت است
دکتر سیدسلمان صفوی، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات شیخ صفیالدین اردبیلی و دبیر علمی نخستین همایش بینالمللی شیخ صفیالدین اردبیلی، به ارائه گزارشی از این همایش پرداخت. وی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به هدف این همایش آن را پیوند نسل قدیم و جدید پژوهشگران عرفان و تصوف اسلامی معرفی کرد و افزود: آشنایی نسل جدید با میراث پرافتخار اسلامی و تعالیم هدایتبخش مکتب ثقلین از اهداف این همایش است. صفوی با اشاره به تحلیل دیدگاه مقام معظم رهبری درباره شیخ صفیالدین اردبیلی بیان داشت: به تعبیر مقام معظم رهبری دوران صفویه دوران طلایی ایران بعد از اسلام است. بحث شیخ صفیالدین، بحث دارالارشاد است و کار صوفیگری نیست؛ بحث معنویت دین و معنویت شیعه و خاندان اهلبیت است.
دکترحسن بلخاری استاد دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این همایش بود. وی با اشاره به این نکته که امیدوارم این همایش طلیعهای باشد برای شناخت بهتر شیخ صفیالدین اردبیلی و پژوهشی در این باره که چگونه او توانست عرفان را از فردیت خارج کند و به عرصه جمعیت و دولت صفوی برساند، گفت: حقیقت عرفان خزیدن در پستوها و خانقاهها و تصوفخانهها نیست بلکه حقیقت عرفان آن است که فرد خود را فانی کند تا جمعیتی به رستگاری برسد که جنبش و نهضت صفویه اینگونه بود. بلخاری با اشاره به فقدان نگره تحلیل تاریخی به تحولات در ایران گفت: ازجمله مسائل تمدن ایران اسلامی این است که در عین فربهی و بلندپروازی و ژرفایی عمق، فاقد نگره تحلیل تاریخی است و چراییهای زیادی در تاریخ فلسفه و علم وجود دارد. اگر تمدنی دانشهای خود را در قلمرو فلسفه، از دید تاریخی و تحلیلی به تعمق و ارزیابی ننشیند، لاجرم رکود دستاورد آن خواهد بود. وی ادامه داد: رکودی که 200تا 300سال در ایران وجود داشت، بر فلسفه ملاصدرا و شرح و حاشیهنویسی برآن اثرگذاشت . این استاد دانشگاه تهران حکومت صفویه را نخستین حکومت پس از ایران باستان دانست که تمدن اسلامی و ایرانی را با هم تجمیع کرده و افزود: شیخصفیالدین از دل تصوفی که جمعیتگریز است، یک جمعیت را ساماندهی کرد. بلخاری در بخش دیگری از سخنان خود به ویژگیهای شیخ صفیالدین در زندگی و تعالیمش اشاره کرد و افزود: وی حکومت را مبنای صلاح جامعه معرفی میکند و از دل عرفان جمعی، حکومت شیعی و سیاسی قدرتمند تاسیس میشود. وی با اشاره به شباهت بین نهضت شیخ صفیالدین اردبیلی و نهضت امام خمینی(ره) ادامه داد: صفویه نخستین دولتی است که تمرکز در ایران را بهوجود آورد و با نگاهی به نهضت امام خمینی پی میبریم که عرفان حضرت امام نیز از ایشان جداشدنی نبود و توانست حکومت شیعی مقتدری را در عصر حاضر به سرانجام برساند. وی جمع عرفان و سیاستی را که در تمدنهای دیگر شایع است، در این تمدن اصل قرار داد. دکتر بلخاری در پایان گفت: عرفان، جریانات اجتماعی ایران را تلطیف کرد و از دلش صفویه بیرون آمد که البته پایانش مانند آغاز شفاف و روشن نبود.
در سایهسار معنویت
اما در اختتامیه نخستین همایش بینالمللی شیخصفیالدین اردبیلی، سردار سرلشکر یحیی رحیمصفوی، دکتر شهرام پازوکی، دکتر اسحاق صلاحی، دکتر حسن بلخاری و دکتر سلمان صفوی حضور داشتند و به بررسی نتایج همایش مذکور پرداختند. در این جمعبندی که بهصورت میزگرد برگزار شد، صلاحی ضمن تشکر از همراهی استادان و پژوهشگران این حوزه، بیان داشت: امیدواریم در سالهای آتی این همایش در جوار بقعه شیخصفیالدین اردبیلی برگزار شود و سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز از هماکنون اعلام آمادگی میکند تا در همایش آتی همراه دوستان برگزارکننده باشد. در ادامه این جمعبندی دکتر یحیی رحیمصفوی بیان داشت: برگزاری چنین همایشهایی کمک میکند تا ما بهتر با تاریخ و گذشته خود آشنا شویم و از آن برای راه آینده درس بگیریم. دکتر صفوی افزود: در طول تاریخ، اگر یک سرزمین برخی مؤلفههای مهم مانند داشتن ایدئولوژی منسجم، قدرت جذب تودههای میلیونی، اقتدار مبتنی بر عدالت، داشتن فلسفه حماسی و فداکاری در حفظ ارزشهای خود، قدرت ساخت نهادهای اجتماعی و تمدن و درنهایت وجود عارفان بالله، حکیم و مردمدار که بتوانند مسیر را هدایت کنند، داشته باشد، موفق خواهد شد و ایران از این حیث دارای پشتوانههای خوبی است. دکتر شهرام پازوکی، عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران نیز با تشریح ارتباط تصوف و تشیع بیان داشت: ما در تاریخ ایران علاوه بر تأثیر شیخ صفیالدین اردبیلی، افراد دیگری نظیر شیخعلاءالدین سمنانی و شاه نعمتالله ولی را نیز داریم که در عرفان ما تأثیرگذار بودند و نباید نادیده انگاشته شوند. در ادامه دکتر بلخاری با بیان اینکه تأثیر عرفایی مانند شیخ علاءالدین سمنانی و شاه نعمتالله ولی منتج به حکومت نشد، بیان داشت: تفاوت شیخ صفیالدین اردبیلی و سایرین در این است که افکار وی منتج به تشکیل یک حکومت منسجم شد ولی دیگران نتوانستند این تأثیر را بگذارند. از طرفی ما نمیبایست میان دین و عرفان و ریشههای آن تفاوت قائل شویم بلکه باید عرفان را بخشی از دین بدانیم.