صبح 10 آذرماه مأموران پلیس پایتخت در جریان قتل نگهبان یک شرکت تولیدی در شرق تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. بررسیها نشان میداد که قربانی، مرد 40سالهای به اسم شهرام است که جسدش پشت میز اتاقک نگهبانی و با دستان بسته پیدا شده است.
وجود گاوصندوق سنگین شرکت در حیاط نیز نشان میداد که جنایت احتمالا با انگیزه سرقت صورت گرفته است؛ ظاهرا عامل یا عاملان جنایت برای سرقت گاوصندوق وارد شرکت شده و دست به قتل نگهبان زده بودند اما سنگینی گاوصندوق باعث شده بود که آنها فقط بتوانند آن را تا حیاط حمل کنند و نتوانند گاوصندوق را داخل ماشین بگذارند.
با این اطلاعات، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند و تحقیقات برای کشف راز جنایت شروع شد. بررسیها نشان میداد که داخل گاوصندوق سنگین شرکت 40میلیون تومان پول نقد وجود داشته و دزدان احتمالا از این ماجرا باخبر بودهاند. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد که آنها به راحتی و بدون تخریب قفل در، وارد شرکت تولیدی شده و پس از قتل نگهبان، یکراست به اتاق امور مالی رفته و گاوصندوق را از آنجا خارج کرده بودند. همه اینها نشان میداد که سارقان جنایتکار احتمالا از قبل با شرکت و نحوه ورود به آنجا آشنا بوده و میدانستهاند که داخل گاوصندوق، پر از پول است. بنابراین شکی باقی نماند که یکی از پرسنل شرکت در ماجرا دخیل بوده است.
کارگر اخراجی
کارآگاهان در ادامه بررسیها به یکی از کارگران سابق این شرکت به نام مسعود ظنین شدند. این جوان 24ساله تا چندماه پیش در شرکت تولیدی کار میکرد اما بهعلت اعتیاد به موادمخدر و عدمرعایت مقررات شرکت، اخراج شده بود. نکته عجیب این بود که طبق اظهارات بقیه کارکنان، مسعود چند روز قبل از جنایت به بهانههای مختلف و با این ادعا که قصد دیدن همکاران سابقش را دارد چندین بار به شرکت مراجعه کرده بود.
همزمان با شناسایی مسعود، سرنخهای دیگری نیز بهدست آمد که حکایت از حضور وی در محل جنایت داشت. بنابراین محل سکونت او در منطقه اتابک شناسایی شد اما زمانی که مأموران به آنجا رفتند، او از آن محل متواری شده بود.
اعتراف به جنایت
کارآگاهان که مطمئن شده بودند مسعود در قتل نگهبان شرکت دست داشته است، تحقیقاتشان را ادامه دادند تا اینکه وی نیمه شب سوم بهمنماه دستگیر شد. او که چارهای جز بیان حقیقت نداشت به قتل نگهبان شرکت اعتراف کرد و مدعی شد که جنایت را با همدستی پسرعمهاش به نام رضا مرتکب شده است. وی گفت: چون از قبل با شرکت آشنا بودم نقشه سرقت از آنجا را کشیدم و پسرعمهام نیز قبول کرد که با من همدست شود. ابتدا چندبار به بهانههای مختلف به شرکت رفتم و فهمیدم که داخل گاوصندوق اتاق مالی شرکت پول نقد زیادی نگهداری میشود.
ساعت 2بامداد دهم آذرماه به همراه رضا راهی آنجا شدیم. از دیوار بالا رفتم و وارد حیاط شرکت شدم. وقتی چراغ اتاق نگهبانی خاموش شد، با سنگ به در ورودی شرکت کوبیدم و پشت نیسانی که داخل حیاط بود مخفی شدم. نگهبان از اتاق بیرون آمد و به طرف در ورودی رفت. پسرعمهام پشت در بود و به محض باز شدن در، به نگهبان حمله کرد. من هم از پشت سر به نگهبان حمله کردم و دهانش را گرفتم و او را به داخل حیاط شرکت بردم. آنقدر گلویش را فشار دادم تا از حال رفت.
بعد جسد او را به اتاق نگهبانی بردیم و پشت میزش گذاشتیم. پس از برداشتن کلید، به اتاق مالی رفتیم و گاوصندوق سنگین شرکت را به حیاط بردیم. میخواستیم آن را سوار نیسان کنیم و با خودمان ببریم اما هر چه تلاش کردیم نتوانستیم گاوصندوق را بلند کنیم. عصبانی شده بودیم و شروع به گشتن اتاق مالی کردیم و تنها 40هزار تومان گیرمان آمد. این مبلغ را دزدیدیم و فرار کردیم. پس از اعترافات مرد جوان، همدست او نیز دستگیر شد و به جنایت اعتراف کرد.
سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: برای هر دو متهم قرار قانونی صادر شده و تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.