به راستی چرا ؟... مگر جنگ فی نفسه امری مذموم و ناپسند نیست، پس چرا این همه سلام و صلوات در بزرگداشت آن؟ آخر مگر ما از جنگ و رزم خوشمان می آید؟ مگر قرار گذشتهایم همیشه مشق جنگ کنیم؟
شاید برخیها بخصوص جوانان عزیز برایشان جای سئوال و ایهام باشد که چرا یاد و خاطره عزیزان رزمنده را گرامی میداریم؟
آیا ترس از فراموش شدنشان ما را به این تکاپو انداخته است؟ به راستی چرا؟...
در جواب این دوستان بایستی عرض کنم که عزیزان! مشق جنگ، تکلیف است ولی ما مسلمانیم و شیعه، در پی اینکه نه تنها همه دوستان از وجود ما احساس ترس و ناامنی نداشته باشند، بلکه حس خوشایند اطمینان و آرامش را برای دوستانمان به ارمغان بیاوریم؛ از نگاهی دیگر ما درس آموخته مکتب عاشورا و فرهنگ عاشورایی هستیم، فرهنگی که با حفظ اقتدار، شهادت را بر زندگی ذلت بار می پذیرد.
پس باید ترس از قدرت الهی نظام اسلامی و رزمندگان آن را در دل دشمن بیفکنیم و یادشان بیاوریم که یادمان هست چه کردهاید و یادتان باشد چه دیدهاید.
سلام و صلواتمان به خاطر چیز دیگری است. هدف و منظورمان از این بزرگداشت ها و مراسم که میببینید که در گوشه و کنار این مملکت علوی برگزار میشود فقط و فقط گرامی داشتن یاد و خاطره رشادتهای مردان مردی است که از همه تعلقات دنیای فانی دل برکنده و شوق دیدار معبود در سر داشته و پر کشیدند تا معراج حضور حضرت دوست.
هدفمان این است که یادآور شویم برای دوستان انقلابمان؛ ما ملتی هستیم که هشت سال با دستان خالی از امکانات و تجهیزات روز جنگی، بلکه با تکیه بر ایمانمان که آن هم بر گرفته از قرآن و عترت (ع) و شهد شیرین کلام مقتدایمان، امام جان هایمان خمینی کبیر (ره) بود به جنگ تمام دنیا رفتیم همان طور که آن پیر فرزانه فرمودند: « این جنگ،جنگ اعتقاد است. جنگ ارزش های اعتقادی انقلابی است و ما در مقابل ظلم ایستادهایم.»
منظورمان از بزرگداشت دفاع مقدس و شهدا این است که اعلام کنیم در این هشت ساله که جنگ را صدام کافرکیش بر ما تحمیل کرد، از عرض و ناموس و وطنمان که فرمودهاند: «حب الوطن من الایمان» جانانه دفاع کردیم.
دفاعی که متعلق به ملتی بود که با نام خمینی و با اکسیر اسلام، امتی شکست ناپذیر شد و در راه عزت و افتخار و استقلالش جان برکفانی شهید از تمامی فرق اسلامی (شیعه و سنی) و سایر ادیان مانند مسیحیت و کلیمی و زرتشی تقدیم کردیم.
این قهرمان آوریها و اسطوره سازی های هشت سال دفاع مقدس، یادآوری این نکته مهم است که برای ملت ایران، هنگامه دفاع از حریم مرز و بوم وطنشان، حمایت از ولایت فقیه شان، تفاوت در زبان و قومیت و مذهب، چنان رنگ میبازد که مهم، وطن است و سربلندی آن زیر پرچم وحدانیت اسلام که دفاع از آن، اوجب واجبات است.
آری، ما در مقام دفاع بوده ایم، آن هم در مقابل متجاوزی چون صدام و ایادی و پشتیبانانش.
مجدداً از کلام آن یگانه دوران، پیر جماران و امام عاشقان وام می گیریم و می نویسیم ؛ «ایران برای خدا قیام کرده است، برای خدا ادامه می دهد و جز به دفاع، جنگ ابتدایی (جهاد ابتدایی) با هیچ کس نخواهد کرد.»
علت دیگری که به ذهن می آید در سلام و صلوات برای دفاع مقدس، این است که ما جنگ مان، جنگ اسلام و کفر بوده است.
همان گونه که می دانید حضرت امام خمینی (ره) سال های متمادی در عراق تبعید بوده و خودشان شاهد فعالیتهای ضد دینی بعثیها بودهاند.
لذا ایشان صراحتاً بیان میدارند: «ما حزب بعث عراق را می شناسیم و میدانیم که اینها به اسلام عقیده ندارند و دشمن اسلامند و اسلام را خار راه خویش میدانند و صدام حسین، این جنگ را بر ملت مسلمان ایران تحمیل کرد.
ما کسانی را که از اصول اسلام و قرآن کریم، انحراف حاصل میکنند و به قتل علم مسلمانان می پردازند، مسلمان نمیدانیم و شما رزمندگان، برای حفظ اسلام دارید میجنگید و صدام برای نابودی اسلام به تمامه در مقابل کفر واقع شده است.»
در آخر به این سنت حسنه که برای ترویج کار نیک و خیر و عمل شایسته، کسانی را که اعمال صالح و شایسته انجام میدهند، تشویق میکنند، اشاره میکنیم که ما در این خصوص، تشویق میکنیم و گرامی میداریم یاد و خاطره شیران بیشه رشادت و شهامت را و میستاییم زهد زاهدان و عارفان خلوت حضور حضرت دوست را.