با او از دغدغههای رهبر معظم انقلاب درباره معماری شهر تهران سخن گفتیم؛ دغدغههایی که چندی پیش در دیدار مدیریت شهری تهران با ایشان مطرح شد. تندگویان نیز از اقدامات در دست اجرا و طرحهای آتی کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران گفت؛ اقداماتی که در راستای بیانات مقام معظم رهبری است. هرچند وی در بخشی از سخنانش همکاری نهادها و وزارتخانههای دیگر را نیز لازم دانست. متن گفتوگوی ما با این عضو شورای شهر در پی میآید.
- تأکید رهبری بر شهرسازی و معماری بسیار زیاد است؛چه سازوکاری در کمیسیون، طراحی میکنید تا این دغدغه را رفع کنید؟
مشکل ما در این زمینه یک مسئله اساسی و پایه است. بسیار متأسفم که بگویم هنوز ما تعریف مشخصی از معماری ایرانی اسلامی نداریم. سال 2005درگیر پروژه اکسپوی چین بودم. در آن سال ما در شانگهای چین یک سالن ساختیم. در جریان ساخت غرفه ایران و حضور در اکسپوی چین متوجه شدیم که یک مشکل اساسی داریم؛ یعنی اول از همه تعاریف ما از مفهوم معماری ایرانی اسلامی مشخص نیست. آن دوره تلاش کردیم بنایی طراحی کرده و بسازیم که معرف معماری ایرانی اسلامی باشد. در آن زمان متوجه شدیم که هنوز تعریف واحدی درباره معماری ایرانی اسلامی نداریم. ما از اندیشمندان معماری ایرانی دعوت کردیم تا به ما کمک کنند اما نتوانستیم به نتیجهای روشن برسیم. واقعیت این است که باید در مراکز علمی تلاش لازم برای یافتن یک تعریف دقیق از الگوهای معماری ایرانی اسلامی صورت گیرد. ما تعریفی در مورد معماری ایرانی داریم که سابقه چندین هزار ساله دارد؛ بناهایی با پیشینه کهن ایرانی. اما هنگامی که معماری ایرانی اسلامی مورد نظر است، هنوز به یک الگوی مناسبی در این زمینه دست نیافتهایم. آیا آنچه در کشورهای اسلامی دیگر ساخته میشود معماری اسلامی اطلاق میشود؟ آیا معماریای که در ترکیه یا کشورهای اسلامی حاشیه خلیجفارس است معماری اسلامی است. یا آنچه در معماری مساجد ما بهکار رفته است را میتوان معماری اسلامی گفت؟
- آیا الگوهای ایرانی مثل میدان نقش جهان و بناهای مسجد امام و غیره نمیتواند ملاک قرار گیرد؟
همه اینها یک الگو است، تعریف نیست. ما هنوز تعریف نداریم. وقتی وارد محلهای میشویم هنوز معماری ایرانی اسلامی را نمیتوانیم در آنجا ببینیم. بنابراین نخستین قدم باید در فضاهای علمی اتفاق بیفتد. باید اندیشمندان معماری با اندیشمندان حوزه جامعهشناسی تعریفی واحد و مشخص از معماری ایرانی اسلامی ارائه بدهند. پس از آن در محیطهای اجرایی مثل کمیسیون معماری شهرسازی شورای شهر نیز متعاقب آن باید اتفاقاتی بیفتد. بهعنوان مثال در چندماه گذشته کمیسیون در حال تدوین یک دستورالعمل برای طراحی نمای ساختمانهاست. تاکنون در حوزه ساختوساز هیچ سازوکاری برای طراحی نمای یک ساختمان در شهری مثل تهران وجود نداشته است. کار طراحی نما البته از شورای قبل شروع شده بود و ما نیز تلاش داریم با تصویب این مبحث در شورای شهر در سال جدید، نخستین دستورالعمل برای طراحی نمای ساختمان در شهر تهران را داشته باشیم.
امیدواریم این لایحه ابلاغ شود و شهرداریهای مناطق هم ملزم شوند وضعیت نمای ساختمانها را در پایان کار ساختمانهایی که مجوز میگیرند لحاظ کنند؛ یعنی تا زمانی که نمای ساختمان با الزامهای تعیین شده مطابقت نداشته باشد، پایان کار ساختمان داده نشود. این لایحه تا حدودی میتواند منظر شهری را تغییر دهد و به لحاظ معماری، ساختاری منظم در عرصه نمای ساختمانی به شهر بدهد.این لایحه 2 سر فصل عمده دارد؛ نخستین سرفصل مصالح بهکار رفته در نمای ساختمانی است. مواد و مصالح استانداردی تعریف شده است که تمامی ساختمانهایی که از این به بعد در تهران ساخته میشوند، باید از آن استفاده کنند. سرفصل مهمتر و اتفاقا بسیار دارای اهمیت، سبک معماری است که نمای یک ساختمان باید داشته باشد. در گام اول نبایدهای سبک معماری مطرح است؛ یعنی المانها و نشانههای غیرایرانی و اسلامی در نماهای ساختمانی نباید در ساختمانها مورد استفاده قرار گیرد. از طرفی به این اصل معتقدیم که هر معمار دارای دانش و سلیقهای خاص است و اصولا معماری کاری جوششی و هنری است. بنابراین نمیتوانیم خط و خطوط مشخصی تعیین و اعلام کنیم که فقط در چارچوب مشخصی طراحی صورت گیرد. معمار با سلیقه خودش از نشانههای منطبق با ارزشهای ایرانی و اسلامی میتواند در ظاهر یک ساختمان استفاده کند. کار تدوین این لایحه انجام شده است و در حال حاضر نیز در مرحله تدوین مقررات است و پس از تصویب نهایی به مناطق ابلاغ خواهد شد. من بسیار نسبت به این مسئله خوشبینم.
- شما در مورد ساخت وسازهای شخصی میتوانید این قوانین را اجرا کنید، آیا در برابر سازمانها و نهادهای دیگر نیز میتوانید این قوانین را اجرایی کنید؟
این مسئله اتفاقا نقطه ضعف ماست. یکی از مسائل اصلی ما، سازمانها و نهادهای دولتی و متأسفانه خود شهرداری است. کمتر ساختمان دولتی در تهران بیانگر هویت معماری ایرانی اسلامی ماست. خیلی از این ساختمانها با معماری بومی و ایرانی و اسلامی همخوانی ندارند. این اتفاق در گام اول باید از وزارتخانهها و سازمانها شروع شود.
- آیا ضمانت اجرایی خواهید داشت؟
باید باشد، هنگامی که رهبرمعظم انقلاب میفرمایند دولت باید تابع باشد. وظیفه ما این است که چندین نمونه از معماری ایرانی اسلامی را تهیه کنیم و در اختیار وزارتخانهها و سازمانها بگذاریم. آنها هم باید از این قوانین پیروی کنند. آنها علاوه بر توجه به نوآوریها و توجه به مسائلی مثل جلوگیری از اتلاف انرژی و غیره باید با تکیه بر این قوانین، بناهایی متناسب با معماری ایرانی اسلامی بسازند. خود شهرداری در گام اول باید ملزم باشد. متأسفانه شهرداری در بسیاری از مناطق و حتی در ساخت برخی فرهنگسراها از این قوانین پیروی نکرده است.
- در راستای اجرای فرمایشات رهبرمعظم انقلاب، آیا برنامه دیگری در دست دارید؟
موضوع دیگری که در حال حاضر در کنار این لایحه قصد ورود به آن را داریم و تلاش دولت را برای ساماندهی میطلبد، رسیدگی به وضعیت اصناف است. اقتصاد در کاربری املاک و استفاده از آن تأثیری انکارناپذیر دارد. این تأثیر به اندازهای است که امکان تغییر در کاربری بسیاری از نماهای ساختمانهای شهر را دارد. بهعنوان مثال خیابان ولیعصر بهعنوان یک خیابان اصلی که میتواند مشخصه شهری مثل تهران را به دوش بکشد، در حال حاضر از ازدحام بانکها بهشدت آسیب دیده است. در واقع حجم بانکهایی که صرفا در خیابان ولیعصر و اطراف میادین شهر است، منظر شهری را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است؛ چرا که توان اقتصادی بانکها بهگونهای است که امکان تملک بناهایی را دارند که در خیابانهای اصلی وجود دارند. من به دولت و وزارتخانههای مرتبط هشدار میدهم که برای ساماندهی این مسئله فکری کنند. متأسفانه این موضوع در اختیار شورای شهر و مدیریت شهری نیست. مدیریت شهری نمیتواند برای ساماندهی این مسئله وارد شود. باید دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت وارد بحث شوند. من بهعنوان یک عضو شورای شهر تهران به این وزارتخانه که کار ساماندهی اصناف را بهعهده دارد هشدار میدهم که ظاهر خیابانهای اصلی و میادین شهرهای ما تحت سیطره بانکها قرار گرفته است. این مسئله بهشدت منظر شهری را از بین برده است. جالب این است که متأسفانه این بانکها هیچگونه معماری متناسب با ویژگیهای ایرانی اسلامی ندارند.
- در واقع شما به ساماندهی صنوف اشاره میکنید که باید بیشتر بر مبنای شهرسازی ایرانی اسلامی شکل گیرد؟
بله همینطور است. میتوانیم صنوفی را که مایحتاج هفتگی و ماهانه مردم را تأمین میکنند در هر محله مستقر کنیم. این مسئله نتایج بسیار مثبتی دارد. حذف سفرهای زائد شهری یکی از دستاوردهای آن وصرفهجویی در هزینه و زمان شهروندان از دیگر پیامدهای آن است. احداث بازارچههایی که تمامی نیازهای شهروندان را تأمین کند در مناطق مختلف شهرهای بزرگ میتواند تأثیر چشمگیری در زندگی مردم داشته باشد. با ساماندهی صنوف میتوانیم به این اهداف دست پیدا کنیم که این کار نهتنها اراده مدیریت شهری بلکه ارادهای فراتر را میطلبد. این هشداری است که ما میتوانیم به وزارتخانههای مرتبط بدهیم. باید با این وزارتخانهها یک کارگروه مشترک تعریف کنیم و بتوانیم دغدغههای رهبرمعظم انقلاب را رفع کنیم.
- وضعیت باغات تهران نیز ازجمله دغدغههای رهبرمعظم انقلاب است. در اینباره چه برنامهای در دست دارید؟
من نماینده شورا در کمیسیون باغات نیزهستم. در جلسات این کمیسیون متوجه شدم که ضعفهای حقوقی و قانونی بسیاری در اینباره وجود دارد. نگهداری فضای سبز اولویت اول مدیریت شهری است اما در برخی محلهها فضای سبزی موجود نیست. شهرداری برای جبران این معضل و تأمین فضای سبز، زمینهای بلااستفاده در شهر تهران را تصرف و آنها را تبدیل به فضای سبز شهری میکند. این زمینها مسلما صاحبانی دارند و پس از تصرف توسط شهرداری، مالکان اقدامات قانونی برای رفع تصرف انجام میدهند. من به شخصه از آقای قالیباف بهعنوان شهردارتهران درخواست میکنم که با وسواس بیشتری با این مسئله برخورد کند. اگر زمینی بلااستفاده باقی مانده، بدون کسب رضایت از صاحبان آن وارد زمین نشویم و بدون اجازه صاحبان آنها این فضاها را به عرصه عمومی شهری تبدیل نکنیم. این اتفاقاتی است که من در کمیسیون باغات با آن بهصورت معمول روبهرو هستم. اگر ملکی بلاصاحب است، در گام اول شهرداری اقدامات قانونی و حقوقی برای مالکیت آن را انجام دهد و سپس نسبت به تغییر و تبدیل آن به فضای سبز اقدام کند. البته این را هم بگویم که این مسئله به واسطه قوانین گذشته است که در شهرداری تهران از سالها پیش باقی مانده است. باید تأکید کنم که مسئله تصرف زمینهای شهری از بدو تاسیس شهرداریها شکل گرفته و مدیریت شهری فعلی نیز تنها وارث اجرای قوانینی است که از گذشته به جا مانده و باید اصلاح شود.
- البته مسئله فضای سبز با قطع درختان ناشی از ساختوساز نیز در ارتباط است، در این زمینه آیا اقدامی در دست است؟
در ایران ما متأسفانه از کمبود دیدگاههای عملی در رنجیم. با وجود اهمیت و ارزشی که مقام معظمرهبری برای فضای سبز قائل هستند، همچنان نسبت به این مسئله ضعف علمی وجود دارد. مثلا در تهران هنوز سازوکاری برای جابه جایی درختها و فضای سبز وجود ندارد. من توصیهام به شهرداری این است که شرکتهای مادر تخصصی، کشاورزی و فضای سبز را حمایت کرده و نسبت به توانمند کردن آنها تلاش کند. ما هنوز برای انتقال یک درخت کهنسال و چند ساله هیچ فناوری مشخصی نداریم. به شهروندان اجازه ساختوساز میدهیم درحالیکه در ملک آنها چندین اصله درخت قدیمی نیز وجود دارد. اگر شرکتهای تخصصی فضای سبز وجود داشته باشد، با استفاده از فناوریهای روز میتوانند مانع قطع شدن این درختها شده و آنها را جا به جا کنند؛ کاری که بهصورت تخصصی در مورد بزرگراه صدرصورت گرفت. زمانی که این بزرگراه در حال ساخت بود، تمامی درختهای چندساله بین دوطرف بزرگراه با روشی کاملا علمی به بوستان ولایت منتقل شد. این بهمعنای آن است که متخصصان این حوزه در کشور هستند و این توان علمی هم میتواند در کشور شکل گیرد اما عدمتوانمند بودن شرکتها باعث شده است که گاهی اوقات فضای سبزی را در شهری مثل تهران از دست بدهیم.