البته نکته قابل تأمل در تفاوتی است که بین هنرمند و غیر هنرمند وجود دارد. عدهای در گوشه و کنار شهر، شاید هم در برخی مغازههای میدان نقش جهان فقط به فکر جیب خود هستند اما هنرمندان اصفهانی عمر، سلامتی و عشق خود را به کار میبخشند و بر این امید هستند که هنر و تمدن شهرشان به کمک بیاید تا از گمنامی این روزها خارج شوند. معاون هنری صنایع دستی استان اصفهان، با ابراز گلایه از نقش کمرنگ فرهنگ سازی در حوزه صنایع دستی در استانی که قطب فرهنگ، تمدن و هنر کشور و سرتاسر دنیا است، میگوید: مردم اصفهان باید صنایع دستی استان خود را بشناسند و با حقوق مصرف کننده آشنا شوند، همچنین اطلاعات عمومی خود را در زمینه هنر افزایش دهند که این وظیفه به عهده سازمان های فرهنگی زیر مجموعه شهرداری است تا به ارتقای فرهنگ شهروندی در این حوزه توجه بیشتری داشته باشند.
احمد ادیب، دست سازمان میراث فرهنگی و زیر مجموعههای آن در استانها را در صادرات و واردات کالا بسته میبیند و ادامه میدهد: صنایع دستی رشتهای تخصصی است، پس سیاستگذاری و امور وابسته به آن باید به عهده خود سازمان باشد؛ به عنوان مثال مسئولیت واردات، تجارت و فروشگاهها باید به عهده سازمان میراث فرهنگی باشد، البته این به معنای دخالت در وظایف سازمان بازرگانی نیست، بلکه سیاست گذاری از سوی سازمان متولی صنایع دستی نام میگیرد.
قطب صنایع دستی منطقه با اجناس چینی و پاکستانی
معاون هنری صنایع دستی استان، میدان نقش جهان را قطب عظیم صنایع دستی منطقه معرفی میکند که به جای معرفی، نمایش و فروش صنایع دستی استان اصفهان، که تعداد آن هم کم نیست، اجناس چینی و پاکستانی را به نمایش مردم شهر و توریستهای داخلی و خارجی گذاشته است. ادیب، ساماندهی واردات تولیدات صنایع دستی دیگر کشورها را وظیفه مهم مدیران میداند و ادامه میدهد: ورود بدون برنامه اجناس خارجی که شاید صنایع دستی هم نباشند، این روزها بازار را اشباع کرده است و همچنین باعث کندی در روند تولید ملی شده است، پس باید بازار تحت کنترل باشد.
وی در ادامه میگوید: به عنوان مثال، ما مخالف ورود صنایع دستی آفریقا به استان اصفهان نیستیم، اما در صدد هستیم ورود کالا از کشورهای دیگر به صورت اصولی، صحیح، مطابق با نیازها و نظام مند ساماندهی شود، همچنین آن کالا با اسم و هویت خودش به فروش برسد تا زیان آن بیش از سودش نباشد. معاون هنری صنایع دستی استان، فعالیت و حضور اداره صنعت، معدن و تجارت را در حوزه صنایع عظیمی چون صنعت فولاد و خودروسازی ضروری میداند، همچنین سیاستگذاری در حوزه صنایع دستی را مختص سازمان و کارشناسان خبره آن میداند و معتقد است هنگامی که سازمان صنایع دستی نقشی در کنترل فروشگاه های این حوزه ندارد، چگونه می تواند بازار ورود صنایع دستی دیگر کشورها را کنترل کند؟
آموزش رشته های صنایع دستی با مجریان مختلف
ادیب، آموزش هنرآموز در حوزه صنایع دستی را هم دور از دسترس خود میداند و از سازمانهایی چون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، شهرداری، اداره فنی حرفهای، کمیته امداد امام خمینی(ره)، اداره بهزیستی، کانون اصلاح و تربیت و آموزشگاه های آزادی سخن میگوید که زیر مجموعه اداره صنایع دستی نیستند، اما به دلخواه خود صنایع دستی را به هر شیوه و با هر استادی که بخواهند تدریس میکنند که همین مسأله باعث میشود بازار کار آن رشته اشباع شود، کیفیت نزول کند، سقف انتظار مردم کاهش یابد و از همه مهم تر هیچ وقت استاد و شاگرد تأمین نشوند.
معاون هنری صنایع دستی استان با بیان اینکه آموزش صنایع دستی از بخش های مهمی است که باید در اختیار این سازمان قرار گیرد تا با نیازسنجی از شرایط برنامه ریزی کند، اضافه میکند: در آموزش صنایع دستی باید به نکاتی توجه شود، به عنوان مثال یک سال رشته قلمکاری آموزش داده نشود، بلکه در رشته زریبافی برای تربیت هنرمند سرمایه گذاری شود تا بازار تنظیم شود، با کمبود مواد اولیه مواجه نشویم، فقط یک شاخه از صنایع دستی گسترش پیدا نکند و دیگر حوزههای صنایع دستی از فراموشی و کم توجهی خارج شوند.
کاردستی نه! صنایع دستی
ادیب، صنایع دستی را آمیخته از هنر و زیبایی میداند و میگوید: نباید با صنایع دستی برخورد غیرحرفهای و غیرتخصصی شود و اگر برخی سازمانها بخواهند مشکلات را به گردن این اداره بیندازند، هنرمندان برجسته و فرصتها از دست میروند. وی با بیان اینکه ارباب رجوعهای سازمان صنایع دستی با دیگر سازمانها و ادارهها متفاوت هستند، اضافه میکند: مراجعان این اداره هنرمندانی هستند که روحیه لطیف و حساسی دارند، حتی با ارباب رجوعهای حوزه میراث فرهنگی و گردشگری هم تفاوت دارند. ما باید به هر طریق ممکن مشکلات آنها را حل کنیم.
معاون هنری صنایع دستی استان معتقد است: باید سطوح مختلف جامعه از جمله مسئولان اجرایی دولت، قوه مقننه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کسانی که بودجه در دست شان است یا فرهنگ عمومی را پایه گذاری میکنند، نگاه ویژه ای به صنایع دستی کشور و هنرمندان این عرصه داشته باشند، نه نگاه تفننی که امروز در کشور دیده میشود؛ همچنین نباید فکر کنیم که صنایع دستی، کاردستی است.