در این حادثه زنهمسایه نیز جانش را از دست داد اما 2جوان معلول به طرز معجزهآسایی زنده ماندند.حادثه مدتی قبل و در منطقه جهادیه شهر سمنان رخ داد. آن روز 2فرزند 23و 25ساله خانواده که دچار معلولیت ذهنی هستند در خانه بودند که آتشسوزی در قسمتی از هال خانه شروع شد و از آنجا که همه درها و پنجرهها بسته بود، دود فضای داخل خانه را پرکرد.
در آن لحظه پدر خانواده که کارگر یکی از کارخانههای سمنان بود سر کار بود و مادر خانواده نیز سرگرم انجام کارهای روزانه. تنها پسر سالم خانواده نیز در مدرسه بهسر میبرد و هیچکس نمیدانست پشت درهای بسته خانه چه اتفاقی در حال رخ دادن است. عقربههای ساعت 2بعدازظهر را نشان میداد که مادر خانواده متوجه آتشسوزی شد.
با فریادهای او زن همسایه نیز در جریان قرار گرفت و هر دو به کمک 2جوان معلولی که داخل خانه بودند شتافتند. این دو جوان بهخاطر وزن زیاد و معلولیتی که داشتند به تنهایی نمیتوانستند از محاصره آتش فرار کنند و مادر فداکار و زن همسایه قصد نجات آنها را داشتند اما به محض اینکه در چوبی خانه را باز کردند، بهدلیل رسیدن اکسیژن به آتش، انفجار مهیبی رخ داد و جان هر دو زن را گرفت.
وقتی این حادثه رخ داد، ماجرا به آتشنشانی سمنان گزارش شد و تیمهای نجات راهی محل حادثه شدند. سعید اسماعیل پور، مدیرعامل سازمان آتشنشانی سمنان گفت: آتشنشانان پس از حضور در محل به 2 تیم تقسیم شدند و یک تیم به اطفای حریق پرداخت و تیم دوم برای نجات گرفتارشدگان، وارد خانه شد. آتشنشانان به محض ورود به هال با جنازه نخستین قربانی که مادر خانواده بود روبهرو شدند. این در حالی بود که جسد دومین قربانی نیز کمی آنطرفتر روی زمین افتاده بود.
با این حال 2فرزند معلول خانواده که در آشپزخانه گرفتار شده بودند زنده بودند و با توجه به دودزدگی آنها، آتشنشانان ماسک تنفسی خود را بهصورت آنها زدند و هر دو را به بیرون از خانه منتقل کردند. همزمان دیگر آتشنشانان توانستند حریق را مهار کنند و در بررسیها معلوم شد که آتشسوزی از گوشهای از هال شروع شده و پس از رسیدن شعله به لولههای مسی روشنایی گازی، باعث ذوب شدن لوله و انتشار گاز و تشدید آتشسوزی شده بود. با این حال هر دو جوان معلول از این حادثه جان سالم به در برده و دچار سوختگی شده بودند که به سرعت به بیمارستان منتقل شدند. براساس این گزارش، مادر خانواده که در این حادثه جان باخت بهرغم داشتن 2فرزند معلول ذهنی و اصرار افراد مختلف برای سپردن آنها به بهزیستی، از این کار امتناع میکرد و میگفت که تا زنده است، خودش از فرزندانش مراقبت میکند.