زندگی شتابان شهری در محیطی مملو از آلودگیهای هوایی و صوتی از شهروندان موجوداتی مانند روبات ساخته است، موجوداتی که دائم در استرس دیر رسیدن به محیط کار و قرار ملاقات خود بهسر میبرند و اگر هم جوانتر باشند و اهل دانشگاه و درس، استرس امتحان نیز به اضطرابهای آنها افزوده میشود. اضطراب و استرس زمانی که مداوم میشود بهصورت ناخودآگاه تبدیل به افسردگی میشود. اغلب ما بهدلیل بیاطلاعی از افسردگی خود به روانشناس مراجعه نمیکنیم.
در پارهای از مواقع نیز این تصور غلط که حتما بیماران دارای مشکل روانی به پزشک مراجعه میکنند ما را از رفتن پیش روانشناس بازمیدارد. بهگفته دکتر پرویز روزبیانی، متخصص روانشناسی بالینی آنقدر ما با مشکلاتمان کلنجار میرویم تا تبدیل به مشکلات اساسی شوند و زمانی که در مقابل ناراحتی خود احساس ناتوانی میکنیم به فکر معالجه میافتیم اما در همین زمان هم برای بیماری خود بهانه میتراشیم و تلاش میکنیم مشکلات را خود ریشهیابی کنیم و بهنوعی به خوددرمانی بپردازیم اما بعد از مدتی متوجه میشویم که خوددرمانی نهتنها مشکل را حل نکرده بلکه بر ناراحتیها و اضطرابمان نیز افزوده بنابراین تصمیم میگیریم که برای معالجه به روانشناس مراجعه کنیم. طبق دیدگاه صاحبنظران و کارشناسان در کل 2نوع اضطراب وجود دارد؛
1 - سازنده و 2 - دائمی که این دو نیز دارای تعاریفی متفاوت هستند یکی را سازنده و دیگری را مخرب نام نهادهاند. برای پی بردن به این دو نوع اضطراب یک مثال را باید مدنظر قرار داد فرض کنید 2روز دیگر قرار است در کنکور شرکت کنید یا یک امتحان مهم دارید، بنابراین دچار اضطراب میشوید همین مسئله سبب میشود تا در این مدت درس خواندن را جدی بگیرید. این اضطراب پس از امتحان از بین میرود و در واقع نقش سازندهای را در درس خواندن فرد ایفا میکند. اضطراب سازنده درباره امتحان راهنمایی و رانندگی جهت بهدست آوردن گواهینامه نیز صدق میکند. اضطراب سازنده نوعی اضطراب است که باعث میشود فرد به فکر حل مشکل خود باشد و پس از پشتسرگذاشتن مشکل اضطراب نیز بهطور طبیعی رفع میشود. نوعی از اضطراب نیز وجود دارد که همیشگی است و از بین نمیرود و تنها گاهی کاهش مییابد و در اغلب اوقات زیاد میشود.
اضطراب دائمی فرد را مدام دچار نگرانی میکند بهعنوان مثال فرد زمانی که بیرون از خانه است تصور میکند مضطرب است بعد به خانه بازمیگردد تا قدری آرامش پیدا کند یا به خانه دوستش میرود تا قدری آرام شود، این اضطراب نوعی استرس است که فرد را حتی یک لحظه رها نمیکند. در این زمان است که بهدلیل دائمی شدن اضطراب باید به فکر درمان افتاد. مانند همین مثالها را درباره افسردگی نیز میتوان ارائه کرد. برای درمان افسردگی علاوه بر راههای مختلف بالینی و طبی که پیشنهاد شده است، راههای کاملا طبیعی و بیخطر و سودمند نیز درنظر گرفته شده است، علاوه بر این تحقیقات زیادی درباره تأثیر ورزش بر افسردگی انجام گرفته است.
بر مبنای تحقیقات اخیر محققان نروژی، علائم افسردگی در افرادی که هر روز بهطور متوسط در اوقات فراغت خود به ورزش میپردازند کمتر دیده میشود. بهگفته محققان نروژی، فعالیت ورزشیای که بهطور مقطعی، متناوب و غیرمتوالی انجام شود تأثیر چندانی بر کاهش افسردگی در افراد نخواهد داشت. البته ورزش انفرادی تأثیر چندانی در شادابی و کاهش میزان افسردگی افراد ندارد و ورزش جمعی بهدلیل حضور فرد در جمع و احساس همراهی و همدلی میتواند در کاهش افسردگی افراد یا جلوگیری از پدیدارشدن علائم بیماری مؤثر باشد. گفته میشود تمرینات ورزشی و داشتن روابط اجتماعی به بهداشت ذهنی ما کمک میکند.
مدتهاست که فعالیت بدنی بهعنوان راهی برای کسب تناسب اندام و درمان فشار خون، دیابت، چاقی و دیگر بیماریها هواداران خود را دارد. با این حال نتیجه تحقیقات اخیر سبب شده است تا بسیاری از کارشناسان پزشکی به این نتیجه برسند که فعالیت جسمی میتواند سبب تخفیف نشانههای برخی اختلالات روانی مثل اضطراب و افسردگی شود. ورزش صحیح به بدن کمک میکند تا در کنترل سیستم عصبی، بهدست آوردن اعتمادبه نفس، کارکردن و تصمیمگیری صحیح در شرایط بحرانی موفقتر عمل کند.
افسردگی و فشار روحی به غیراز آنکه با شرایط روحی و اعتماد به نفس شخص در ارتباط است با شرایط جسمانی نیز مرتبط است. انجام تمرینات ورزشی باعث میشود بدن، فشار خون را تنظیم کند و سیستمهای عصبی در مواقع خاصی عکسالعمل بهتر نشان دهند. به این ترتیب بدن میتواند کنترل بهتری در شرایط بحرانی و فشارهای روحی داشته باشد. از سوی دیگر قدرتمند شدن عضلات باعث میشود شخص با توجه به شرایط ظاهری خود بتواند اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشد.