و وای بر روزی که با خبر شویم فرزند همسر یا یکی از عزیزانمان در دام این ماده گرفتار شده و دست به گریبان است. افسردگی و بیچارگی به سراغمان میآید و دانسته و نادانسته دست به اقداماتی میزنیم و متأسفانه گاهی این اقدامات از سر نااگاهی نه تنها دلبند بیمار ما را رهایی نمیبخشد بلکه او را به سرنوشتی شوم دچار میکند. البته نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که شیشه محرکی است که مستقیماً روی سلولهای مغز تأثیر میگذارد و استفاده طولانی مدت آن صدمات جبران ناپذیزی بر آن وارد میکند و راهکارهای درمانهایی چون طب سنتی، بستری بدون برنامه درمانی در کمپ، تعویض خون و.... برای مصرفکنندگان شیشه چندان مؤثر نیست و باید از راهکارهای جدید و علمی استفاده کرد. البته طی این سالها جامعه به این آگاهی رسیده است که اعتیاد بیماریست و این بیماری روح، روان، جسم، فکر و معنویات مبتلایان را درگیر میسازد و برای درمان آن باید تمام ابعاد را در نظر داشت. ولی فراموش نکنیم همانطور که اعتیاد یک بیماری پیچیده است برای درمان هر بیمار هم حتماً یک راهحل مجزا وجود دارد.
مؤسسه آوای مهر وطن یکی از تشکلهای مردم نهاد محله ما در تهرانپارس است که آمار درمان بیماران مصرفکننده شیشه با سابقه درمانهای ناموفق پیشین در این مؤسسه بسیار قابل توجه بوده و در اجرای آزمایشی الگویی که توسط این مؤسسه طراحی و اجرا شد از مهر ماه 1391 تا مهر ماه 1392 در مرحله آزمایشی موفقیت 83درصدی در درمان مصرفکنندگان شیشه به دست آورده است. برای معرفی راهکارهای درمانی این تشکل با احمد مهرآبادی بنیانگذار مؤسسه و طراح و مجری این الگوی درمانی گفتوگو کردهایم.
- احمد مهرآبادی، متولد 1356، پژوهشگر، مستندساز، نویسنده مقالات و کتاب با موضوع آسیبهای اجتماعی و اعتیاد، مشاور و درمانگر اعتیاد، طراح چندین طرح با موضوع اعتیاد. عضو شورای مرکزی کارگروه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ستاد ساماندهی سمنها شورای اسلامی شهر تهران،عضو کمیته توانمندسازی و مداخله در درمان ستاد ساماندهی
مؤسسه آوای مهر وطن تشکلی مردم نهاد است که از سال 1385 در محله ما فعالیت میکند ویکی از تشکلهایی است که در درمان اعتیاد به ویژه شیشه حرفی برای گفتن دارد. این تشکل در راستای کاهش تقاضای مواد اعتیادآور و تبعات آنها با اهداف پیشگیری، کاهش آسیب، درمان و بازتوانی، و توانمندسازی افراد آسیب دیده از سوءمصرف مواد اعتیادآور و خانوادههای آنها فعالیت میکند. تشکل آوای مهر وطن در سالهای نخست تأسیس بیشتر فعالیت خود را در حوزه کاهش آسیب و HIV/AIDS انجام داده و در ادامه در حوزه درمان و پیشگیری و طرحهای اجتماع محور و مشارکت محور متمرکز شده است.
اعضای این مؤسسه معتقدند که درمان اعتیاد باید به شکل همه جانبه، کلنگر و مشارکت محور انجام شود و در این راستا نیاز است تیمهای درمانی متخصص و تیمهای حمایتی آموزش دیده مداخله کنند. با این دیدگاه، مؤسسه در سال 1390 تلاش زیادی برای ایجاد شبکه جامع درمان اعتیاد کرد؛ شبکهای که با ارائه خدمات جامع و کامل به افراد بیمار و خانواده آنها عملاً پاسخگوی همه نیازهای آنان است. مهمترین هدف مؤسسه حضور ومشارکت در درمان و توانمند شدن اعضای خانواده مصرفکنندگان مت آمفتامین(شیشه) است که در گذشته درمانهای ناموفق داشتهاند.
خانواده پس از مراجعه به مؤسسه توجیه و ترغیب میشوند که در فرایند درمان شرکت کند و در چرخه درمانی 6 ماهه با بالا رفتن سطح آگاهی و تواناییش به یکی از اعضای تیم درمان ارتقاء پیدا میکند. و با مهارتهای آموزش دیده لازم، میتواند به بیمار برای ادامه درمان یاریرسانی کند. همزمان با بیمار، افراد خانواده او نیز مکلف به آموزش دیدن و درمان خود میشوند و از لحاظ سلامت جسم و روان ارتقاء پیدا میکنند.
بیان مسئله از نگاه آوای مهر وطن
احمد مهرآبادی، بنیانگذار مؤسسه و طراح این الگوی درمانی در باره دیدگاه مؤسسه و روشهای درمانی آن میگوید: بیماری اعتیاد یا وابستگی یکی از پیچیدگیهای زندگی بشر امروز به حساب میآید این بیماری ابعاد بسیار گسترده فردی، خانوادگی، محیطی و اجتماعی شناخته شده و به همان میزان ابعاد ناشناخته و کشف نشده دیگری دارد. ما معتقدیم که با توجه به گستردگی و چند بعدی بودن این پدیده نمیتوان فقط از یک منظر به آن پرداخت و به درمان مطلوب رسید چرا که جدا از ویژگیهای فردی با گستردگیهای خاص خود عوامل دیگری در بروز آن و در نتیجه در درمان آن مؤثر و مهم هستند و غفلت از این عوامل باعث ناکامی در درمان یا عقیم ماندن درمان میشود عواملی مانند خانواده، اجتماع، فرهنگ، سیاست و... قسمت اعظم روشهای درمانی صرفاً بعد فردی اعتیاد را نشانه گرفته در صورتی که معتقدیم اعتیاد فراتر و گستردهتر از بعد فردی است و عوامل خانوادگی، محیطی، اجتماعی و... هم در بروز، شهود، تداوم و درمان آن کاملاً تأثیرگذار است.
تیم درمان متخصص
مهرآبادی در ادامه میگوید: حضور افراد آگاه و متخصص در تشخیص، غربالگری و درمان، نگاه درست و واقع بینانه، شناخت کامل و درست از بیماری، تشخیص درست درباره انتخاب درمان، بررسی عوامل خطرساز و محافظتکننده، اجرای برنامه درمانی به شکل درست و کامل به نظر ما بیشترین اهمیت را دارد و اگر ندانیم بیمار از چه چیزی رنج میبرد و عوامل اصلی و مؤثر در شکلگیری و درمان بیماری او چیست نمیتوانیم راهکار و روش درمان مناسب را به کار ببریم.
در کنار شناسایی علل اصلی شکلدهنده بیماری یا مصرف مواد، علل تأثیرگذار مهم دیگری هم وجود دارد که جزو ابزارهای کمککننده در درمان یا برعکس، جزو موانع درمان محسوب میشوند بهطور مثال عوامل محیطی بیمار، آگاهی افراد خانواده نسبت به اعتیاد و درمان آن، حمایت اصولی خانواده از بیمار و...... . باید به این عوامل مهم پرداخت و آنها را نادیده نگرفت.
بسترسازی برای درمان
احمد مهرآبادی در باره بستر مناسب درمان عقیده دارد: ما معتقدیم قبل از شروع درمان باید بستر مناسبی برای آغاز، تداوم و نتیجهگیری مهیا کنیم و این مهم با حضور و همکاری افراد خانواده میسر است. بدون شناخت و آگاهی و برنامهریزی کامل و درست، اقدام به درمان نه تنها درست و مناسب نیست، بلکه میتواند کاملاً غلط و آسیبرسان شود. سوء مصرفکنندگان مت آمفتامین(شیشه) به علل مختلفی تمایل به درمان و قدرت تصمیمگیری برای درمان را از دست میدهند. درمورد این افراد معمولاً اطرافیان از جمله اعضای خانواده زودتر از خود او متوجه وخامت اوضاع شده و احساس خطر میکنند و برای درمان به تکاپو میافتند. ناآگاهی کافی، دستپاچگی و شرایط حاد خانواده در این مواقع حتی آنها را از تفکر درست و منطقی و گاهی بررسی درست و ایجاد زمینهها و بستر مناسب برای ایجاد تمایل در فرد مصرفکننده، شروع درمان و تداوم درمان و مراقبت و نگهداری محروم میکند. در این مواقع خانواده به دنبال راهی است که هرچه سریعتر بیمار را وارد درمان کند و خیلی زود و راحت هم نتیجه بگیرد بدون اینکه فرصت کافی برای بررسی و تشخیص و انتخاب راهکار و درمان مناسب داشته باشد.
درمان مناسب پیش شرط نیاز دارد
او در ادامه اضافه میکند: خانواده از این مهم غافل میشود که درمان موفق فرایندی است با پیششرطهای مانند: تشخیص درست، اقدام مناسب و بجا، اجرای کامل برنامههای درمانی که همه اینها مدتدار و هدفمند است. تعداد زیادی از مصرفکنندگان مواد محرک یا پیشینه مشکلات خانوادگی، عاطفی، اجتماعی و روانی داشته یا در اثر مصرف مواد، دچار آنها میشوند یا میزان آنها شدت پیدا میکند. این مشکلات نه تنها گریبانگیر معتاد بلکه گاهی در دیگر اعضای خانواده هم وجود دارد. مصرفکننده و خانواده او سالها در کنار هم یا تحت تأثیر همدیگر در بستری با ویژگیهای مشابه زندگی کردهاند. عواملی که بر فرد مصرفکننده و محیط زندگی او تأثیر گذاشته بر خانواده هم تأثیر داشته است و به وفور دیده شده که افراد خانوادهای که خود را کاملاً سالم و فرد مصرفکننده را بیمار محسوب میکنند حتی مشکلات جسمی، روانی و... به مراتب بیشتر از فرد مصرفکننده دارند.
مراحل درمان
اگر خانواده تصمیم به درمان فرد بیمار دارد باید:
در مرحله اول با افراد متخصص و آگاه مشورت کند.
شناخت درستی از اعتیاد و ابعاد آن پیدا کند و سطح آگاهی و توانایی خود را بالا ببرد.
در درمان بیمار بهعنوان حامی مشارکت کند.
در طرح درمان کاملاً با تیم درمانی هماهنگ باشد و همکاری کند.
از همه اینها مهمتر باید به درمان خود بپردازد چرا که خانوادهای که خود از اختلالات احتمالی جسمی، روحی، روانی، رفتاری و... رنج میبرد و اصطلاحا خود بیمار است و از سطح سلامت جسمی و روانی پایینی برخوردار است، نمیتواند کمککننده و حامی خوبی برای بیمار باشد. تجربه نشان میدهد اکثر خانوادههایی که در آنها مصرفکننده هست از سطح سلامت جسم و سلامت روان خوبی برخوردار نیستند.
دوره نقاهت بعد از ترک
مهرآبادی در ادامه در باره دوره نقاهت بعد از ترک میگوید: بیمار حین درمان و یا پس از ترخیص از مراکز بستری یا اقامتی نیازمند یک دوره نقاهت و بازسازی است و در واقع باید در یک محیط ایزوله و سالم درمان خود را ادامه دهد. اگر خانواده تغییری در رفتارهای گذشتهاش نداشته باشد یا آگاهی کامل از نوع رفتار مناسب نداشته باشد به سادگی با رفتارهای نادرست، بیمار را به سمت مصرف دوباره سوق میدهد. به هرحال بیمار طی درمان دچار تغییرات مثبت میشود و اگر خانواده نیز تغییرات مثبت خود را شروع نکند بهزودی تعارضات شروع شده و مصرف دوباره نیز احتمالاً شروع میشود.
در آخر
ما معتقدیم اعتیاد اختلال شناختی و رفتاری است. اشکال در شناخت و اختلال در رفتار باید اصلاح شود و این تغییرات هم برای فرد بیمار و هم برای خانواده او ضروری است. خانواده و بیمار در کنار هم باید به درمان بپردازند تا نهایتاً سطح آگاهی و توانایی آنها ارتقا پیدا کرده دارای مهارت و توانمند شوند و سطح سلامت جسمی و روانی آنها ارتقا پیدا کرده و به سطح مطلوب برسد.
عملکرد یک ساله آوای مهر وطن
در این روش ما برخلاف روشهای مرسوم، درمان و توانمندسازی را ابتدا از اعضای خانواده شروع کرده سپس به درمان فرد مصرفکننده پرداخته، این بیماران یا پس از خانواده وارد درمان شده یا اینکه همزمان با خانواده درمان آنها نیز آغاز شد. طی مهرماه 91 تا مهر ماه 92 تعداد 30 خانواده از خانوادههایی که تقاضای درمان فرد مصرفکننده که عملاً دچار سایکوز و پسیکوز مواد محرک شده بود را بهعنوان گروه آزمایشی در نظر گرفتیم. اوضاع شرکت در طرح برای اعضای خانواده عبارت بود از حضور حداقل یکی از اعضای خانواده بیمار در طرح و برقراری حداقل پنج ارتباط حضوری یا تلفنی عضو شرکتکننده با مؤسسه یا پاسخگویی به پیگیری مؤسسه. 53 نفر از اعضای خانواده طی یک سال گذشته، در حوزه شناخت و رفتار توانمند شده و به کمک تیم متخصص مؤسسه، تیم مراقبتیـ حمایتیـ درمانی را شکل دادند. این خانوادهها وارد چرخه درمان شده و متعهد شدند لااقل به مدت شش ماه در درمان مشارکت کنند و در واقع یک تیم درمانیـ مراقبتیـ حمایتی متشکل از متخصصان مؤسسه و خانواده شکل گرفت و به کمک هم یک چتر حمایتی برای بیمار درحال درمان ایجاد کردند. در این مدت خانواده بیماران، تحت مشاوره و آموزش قرار گرفتند و درمورد اعتیاد و نحوه زندگی با بیمار توانمند شدند ضمن اینکه از لحاظ ارتقای سلامت روان مورد بررسی و درمان قرار گرفتند تا بتوانند با توانایی بالاتری در تیم درمانی نقش ایفا کنند.
آمار قابل توجه
پس شاهد این نتیجه بودیم که حضور، مشارکت و توانمندسازی اعضای خانواده در حوزه شناخت و رفتار و همچنین ارتقای سطح آگاهی، سلامت جسم و سلامت روان، تأثیر مستقیم و مثبتی در فرایند درمان و ماندگاری درمان افراد مصرفکننده شیشه دارد. طی مهرماه 1391 تا مهر ماه 1392 از سی نفر بیماری که بهعنوان گروه آزمایشی این الگوی درمانی در نظر گرفتیم 25 نفر در مقاطع مختلف کاملاً موفق به قطع مصرف شدند و پاک زندگی میکنند و تعداد 5 نفر از سی نفر متأسفانه نتوانستند به پاکی خود ادامه دهند. ویژگیهای این بیماران بدین شرح است: همگی مرد، مصرفکننده شیشه به تنهایی یا همراه مواد دیگر، سابقه درمانهای ناموفق پیشین بین یک تا سی مرتبه، دچار علائم شدید مصرف مانند توهم و جنون شیشه.