مثال تفاوت اقتصاد تک بازده و اقتصاد بینهایت بازده، تفاوت بین روزنامه چاپی و روزنامه آنلاین است. روزنامه چاپی با هر صنعت چاپی که تولید شود، موضوع تیراژ و تک تولید روزنامه است و مصرف آن هم منجر به کم شدن یک تولید به ازای یک مصرف است.
اما محتوای روزنامه آنلاین، یکبار در «فضای مجازی» تولید میشود و این به معنای متمایل به بینهایت تولید است، مصرف روزنامه نیز منجر به کم شدن تولید نمیشود و در واقع هر چه از میوه تولید مجازی چیده شود، میوهای دیگر جای آن مینشیند و مفهوم «تولید دائمی» را تحقق میبخشد.
با این منطق ما شاهد تحول عظیم در نظام اقتصادی مبتنی بر تولید، توزیع و مصرف هستیم. از سوی دیگر منطق جدیدی در تجارت و بازرگانی، واردات و صادرات و مکانیسمهای اقتصاد و تجارت بینالمللی بهوجود میآید. اینترنت چیزها (Internet of Things) دامنه مقولات تولید مجازی را بهصورت گسترده افزایش داده است و طی دهههای آینده شاهد تبدیل شدن میلیونها پدیده مادی به پدیده مجازی خواهیم بود.
گسترش مجازی شدن امور مادی به معنای توسعه «مواد تولیدات مجازی» است. به عبارت دیگر، کار دستی و کار مکانیکی بر مبنای نظام تک تولید، تک توزیع و تک مصرف تعریف شدهاند. تولیدات کار مکانیکی فیزیکی اگرچه براساس پیشرفتگی در صنعت و تکنولوژی تولید، میتواند سرعت بیشتری در تولید پیدا کند؛ ولی باز موضوع تک تولید و تکرار تولیدات بسیار است و در ناحیه مصرف از منطق تولید شیئی و فیزیکی تبعیت میکند. اگرچه کار مجازی ادامه کار مکانیکی و صنعتی است، ولی از ظرفیت «تکاثر مجازی» که تابع قانون «تصاعد مجازی» یا به تعبیری «به توان رساندن متمایل به بینهایت پدیدهها» برخوردار است.
در کار مکانیکی مجازی با «تک تولید» با منطق «غیرمرکزی بودن»، «جهانی بودن» و «قابل دسترسی بودن همگانی» مواجهیم که نتیجه آن یک تولید به منزله بینهایت مصرف در هر زمان و در هر مکان است. البته بدیهی است که در هر صورت حتی در تولید مجازی، ما با یک «آستانه مصرف» مواجه هستیم و این بهخاطر محدود بودن مصرفکنندگان است. تولید مجازی تابع «قانون فرسایش و اصطکاک» نیست. دلیل این امر تبدیل امر فیزیکی به امواج و دادهها است. کار مجازی در جهان دوم با خصیصههای ذاتی جهان دوم صورت میگیرد. جهان دوم را میتوان با یک تسامح فلسفی به «جهان غیرطبیعت» و «جهان غیرفیزیک» نیز تعریف کرد. بر این اساس، جهان دوم، جهان بدون مرگ؛ جهان بدون فرسایش و جهان آزمون و خطای بدون ریسک است.
دلیل این امر به جوهر این جهان و طبیعت کار در این فضا برمیگردد. جوهر جهان مجازی «دادهای بودن و فرآیندهای امواج و ذرات الکتریسیته» است. جهان مجازی، بدلی از جهان فیزیکی است که ضمن برخورداری از کارکردهای جهان فیزیکی، دست به تخریب فیزیک و زیست محیط محسوس جهان نمیزند.
با یک نگاه دو جهانی نیز میتوان کار را بهکار فیزیکی و کار مجازی تقسیم کرد. کار فیزیکی در یک محیط فیزیکی صورت میگیرد و از خصلت در جغرافیا بودن، خطی بودن فرآیندهای کار به دلیل خطی بودن مسیر زمان برخوردار است. کار فیزیکی مبتنی بر تبدیل فیزیکی مصالح و تخریب منابع طبیعی است. کار فیزیکی اعم از کارفیزیکی دستی و کارفیزیکی مکانیکی و صنعتی، از خصلت «کار اقتصادی تک بازده» برخوردار است. کار اقتصادی تک بازده با منطق سهگانه 1) یک کار برای یک تولید (فرآیندهای آنالوگ تولید)، 2) یک کار برای یک خدمت (فرآیندهای آنالوگ توزیع) و 3) یک کار برای یک مصرف (فرآیندهای مصرف فردی) تعین پیدا میکند.
کار مجازی در یک محیط مجازی صورت میگیرد که در همه جهان قابل دسترسی است. بنابراین کار مجازی با خصوصیت جهانی بودن تعریف میشود. کار مجازی متراکم است و از ظرفیت کوچک کردن فرآیند کار و انجام کارهای موازی نیز برخوردار است. نانوتکنولوژی ظرفیت جانبی است که منطق آن در جهان اعداد از ظرفیت معنادار بیشتری برخوردار است. نانوتکنولوژی، تکنولوژی کوچک کردن واحد کمی کار است. به این معنا که یک نانومتر یک میلیاردم یک متر است.
کار مجازی بر منطق کار اقتصادی مجازی بی نهایت بازده تعریف شده است. در منطق کار اقتصادی مجازی مولفههای اقتصادی سه گانه چنین باز تعریف میشوند:
1) یک کار برای بی نهایت تولید (تولید فراگیر)
2) یک کار برای بی نهایت خدمات (توزیع فراگیر)
3) یک کار برای بینهایت مصرف (مصرف فراگیر)
البته مقوله تولید، توزیع و مصرف تازمانی از منطق مجازی برخوردار است که به جهان مجازی منتهی شود. در صورتیکه بهعنوان مثال مصرف به جهان فیزیکی منتهی شود، تبدیل به پدیده تک واحد و فردگرایانه میشوند.
از سوی دیگر، کار مجازی به عرصه کار اتوماتیک مجازی نیز توسعه پیدا میکند. در این مکانیسم، کار توسط روباتهای اطلاعاتی، سامانهها و سیستمهای پردازشی، شرایطی را فراهم آورده است که در عرصه وسیعی فعالیتهای اتوماتیک انجام میشود و بهعبارتی ماشین جای کارگر را در همه طرفهای کار میگیرد. بهعنوان مثال انبوه اطلاعات، ضرورت خلاصهسازی و خلاصهخوانی را ایجاب کرده است. کار خلاصهنویسی از یک فرآیند کار دستی به یک فرآیند کار ماشینی و امروز به یک مجموعه از سیستمهای خوانش و خلاصهساز اطلاعات بهصورت اتوماتیک تبدیل شده است. مدل الگوریتم ژنتیک، مدل رگرسیون ریاضی، شبکه احتمالاتی نئورا یا مدل منحنی ترکیبی انواعی از مدلهای اتوماتیک خلاصه سازی اطلاعات هستند.
در همین راستا تحلیل اتوماتیک متن نیز بهعنوان روش اتوماتیک طبقه بندی متن و تحلیل محتوای متن مورد استفاده قرار گرفته است که محصول این روند تغییر در جمع آوری، تولید و بازخوانی و در نتیجه تحول در حوزه روزنامه نگاری، تبلیغات و آگهیهای بازرگانی، مراجعه به منابع علمی، کتابداری و کتابخوانی متفاوتی خواهد بود.
از سوی دیگر در منطق کار اتوماتیک دامنه گستردهای از تغییرات در فرآیند کار صورت میگیرد. از کنتورهای اتوماتیک خوانش اطلاعات مربوط به کنتور برق، گاز و آب گرفته تا اتوماتیک شدن کسر پرداختها (debating system)از حساب بانکی براساس یکبار مجوز حساب، بازدهی عملیات بانکی را از مراجعات فرد فردی به نظام اتوماتیک انجام هم «مراحل و فرآیندهای مالی بهصورت مکرر» توسعه میبخشد و در این روند با نظام مالی و اداری بینهایت بازده مواجه میشویم. در این نگاه، همه امور تکرار شونده اداری موضوع مجازی شدن و اتوماتیک شدن کار هستند.
اقتصاد دولتی و اقتصاد بازار با رویکرد کار مجازی و اقتصاد متمایل به بینهایت بازده میتواند جمهوری اسلامی ایران را در معرض تحول عظیم اقتصادی قرار دهد و با توجه به رقابتی بودن امر پیشرفت و توسعه اقتصادی، قرار نگرفتن در این مسیر موجب عقب افتادگی بزرگ در رقابتهای بینالمللی پیشرفت و توسعه خواهد بود، پس باید رهیافت مجازیسازی گسترده ظرفیتهای تولید هم در عرصه اقتصادی دولتی و هم در بخش اقتصاد بخش خصوصی را گسترش داد.
*استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران
روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۱۳۸