همشهری‌آنلاین: در بهار سال ۱۳۹۳ کمیسیون اسلامی حقوق بشر یکی دیگر از پژوهش خود در مورد مسلمانان را در قالب کتاب فقط کانادایی‌ها تجربه نفرت مدیریت شده: شهروندی متمایز شده برای مسلمانان منتشر کرد.

فقط کانادایی‌ها

نویسندگان کتاب دکتر سعید رضا عاملی استاد گروه ارتباطات در دانشگاه تهران و آرزو میرالی پژوهشگر برجسته کمیسیون اسلامی حقوق بشر در لندن، پیشتر هم چند کار مشترک در حوزه حقوق مسلمانان در جوامع غربی منتشر کرده بودند که شامل پژوهش هایی بر روی مسلمانان بریتانیا، مسلمانان فرانسه، و مسلمانان آمریکا و نقض حقوق آنها می شده که در قالب کتاب هایی به زبان انگلیسی منتشر شده است. همچنین آنها تعداد بسیاری پژوهش های میدانی بر روی مسلمانان و حقوق آنها در کشورها و مناطق مختلف از جمله بحرین، آفریقای جنوبی، اتحادیه اروپا، کشورهای مشترک المنافع، بریتانیا، مالزی، اندونزی، مصر، پاکستان، میانمار و . . . انجام داده اند که در مواردی پژوهش های آنها به اولویت های عملی تبدیل شده و اقلیت های مسلمانان به برخی حقوق های خود دست پیدا کرده اند.

عاملی و میرالی پس از انجام چند پروژه گسترده بر روی مسلمانان، تصمیم گرفتند روی مسلمانان کانادا پژوهشی انجام دهند و تجربیات آنها از تبعیض و نفرت، در میان شهروندان کانادا و با توجه به سیاست های دولت کانادا را ارزیابی و گزارش کنند. نتیجه کار آنها در قالب این کتاب ارائه شده است. کتاب 216 صفحه دارد و همانطور که گفته شد، در بهار سال 2014 توسط کمیسیون حقوق بشر اسلامی به قیمت ده پوند انگلیس برای نسخه چاپی و 4 پوند انگلیسی برای نسخه الکترونیک عرضه شده است.

کتاب یافته‌های خود را در یک زمینه طولانی‌تر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بین المللی و تاریخی قرار داده است و تلاش کرده تا مشکلات و تجربیات مسلمانان کانادا را در زمینه این رویکردها بررسی کند تا نگاه کامل تر و بی طرفانه تری به خوانندگان خود ارائه کند.
در بخش های ابتدایی کتاب تاریخی از کانادا به عنوان یک مستعمره نشین و سرزمین جدید مهاجران ارائه شده است. کانادا در شمال آمریکایی جنوبی با مساحتی کمی کمتر از ده میلیون کیلومتر مربع یکی از بزرگ ترین کشورهای جهان است و با وجود این تنها 35 میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور دائما مهاجر پذیر بوده و در نیمه دوم قرن نوزدهم استقلال خود از بریتانیا را به دست آورده است. بر اساس آمار، حدود یک میلیون نفر یعنی 3.2 درصد از جمعیت کانادا مسلمانند که این باعث می شود مسلمانان دومین گروه جمعیتی دینی پس از مسیحیان در این کشور باشند. اسلام در کانادا به شدت در حال رشد است و پیش بینی می شود تعداد مسلمانان وارد شده به این کشور در کنار تازه مسلمانان باز هم افزایش یابد. در اوتاوا پایتخت کانادا 7.7 درصد از جمعیت شهر مسلمانند که این باعث شده که اوتاوا بیشتر از هر شهر دیگری در آمریکای شمالی درصد جمعیت مسلمان داشته باشد.

اما، اینها به این معنی نیست که مسلمانان در کانادا یک جمعیت نوظهورند. آنها از همان ابتدای تاسیس کانادا در این کشور حضور داشته اند. در سال 1871 (یعنی چهار سال پس از تاسیس کشور کانادا) یک آمارگیری نشان داد که 13 مهاجر اروپایی مسلمان در این کشور شهروند هستند. تا پیش از جنگ جهانی اول، همزمان با مهاجرت تعداد زیادی از اروپایی ها به کانادا، تعدادی از مهاجران بوسنیایی و مسلمان هم به این کشور می آمدند و کم کم جمعیت زیادی از مسلمانان در کانادا ایجاد کردند. اولین مسجد کانادا در سال 1938 در ادمونتون کانادا ساخته شد و در آن زمان تخمین زده می شد که حدود 700 مسلمان در کشور ساکن باشند.

پس از جنگ جهانی دوم، مسلمانان همچنان در تعدادهای اندک به کانادا می آمدند اما پس از ساده سازی قوانین مهاجرتی در دهه های 1960 و 1970، مسلمانان در تعداد بیشتری به کانادا مهاجرت کردند. علاوه بر این، در این زمان مسلمانانی غیر از مسلمانان اروپایی به کانادا علاقه مند شدند و به صورت گروهی یا تک تک به این کشور مهاجرت کردند. سرشماری مسلمانان در کانادا در سال 1971 اعلام می کرد که حدود 33000 مسلمان در کانادا زندگی می کنند و این تعداد در سرشماری 1981 به 98000 رسید. مهاجرت مسلمانان به کانادا ادامه پیدا کرد و در سال 1991 تعداد آنها به 253000 نفر و در سال 2001 به 579000 نفر رسید. گروه زیادی از مسلمانان کانادا از جنوب و جنوب شرق آسیا به این کشور مهاجرت کرده اند و گروه دوم مهاجران مسلمان هم از غرب آفریقا به این کشور آمده اند اما این آمار به این معنا نیست که گروه های اسلامی دیگر در کانادا مهاجر ندارند و امروزه تقریبا همه قومیت ها، کشورها و فرهنگ های اسلامی در کشور کانادا دارای جماعت ها و مراکز خاص خود هستند و در عین حال خود را به جامعه مسلمانان کانادا منتسب می کنند.

فصل دوم به هویت مسلمانان کانادا پرداخته است و این هویت را در هویت وسیع تر کانادایی و در کنار دیگر هویت ها بررسی کرده است. هویت عاملی ساختار بخش است که عناصر مهم و بنیادین زندگی بشر را هدایت می کند و بنابراین ترسیم هویت مسلمانان کانادا تعیین کننده رفتار و سبک زندگی آنها در این کشور و همچنین رابطه آنها با دولت و غیر مسلمانان است.

پژوهش ها نشان می دهد که اگرچه گروه هایی از مسلمانان کانادا زندگی سکولار را خوشایندتر از زندگی سنتی و اسلامی می دانند اما اکثریت مسلمانان در کانادا هنوز به اصول و سبک زندگی اسلامی خود پایبندند و حتی بیش از نیمی از جمعیت مسلمانان کانادا ترجیح می دهند که از جمعیت اصلی کشور کانادا جدا بمانند و در جماعت های خود تعامل کنند و از مدارس و نهادهای اجتماعی اسلامی استفاده کنند. زنان مسلمان در کانادا علاقه مندند که هویت اسلامی و از جمله حجاب خود را حفظ کنند و در ضمن، عناصری از زندگی کانادایی که با اسلام تباین ندارد را هم تحت شرایطی می پذیرند.

عاملی و میرالی در همین فصل به یکی از مشکلات جدی مسلمانان در جامعه کانادا می پردازند. کانادا کشوری چند فرهنگی است و دولت این کشور اعلام کرده که سیاست این کشور احترام به تفاوت ها و عدم تلاش برای ادغام فرهنگ ها است. با وجود این، مدارس کانادا در دهه های اخیر اقدامات سوال برانگیزی انجام داده اند که نه تنها والدین مسلمان، که حتی فعالان حقوق مدنی را هم به اعتراض واداشته است. یکی از این فرآیندها تلاش برای ادغام دانش آموزان مسلمان است. مثلا در مدارس به کودکان مسلمان الهیات مسیحی آموزش داده می شود و یا معلمان به بهانه اینکه تلفظ نام اسلامی دانش آموزان سخت است و آنها باید این دانش آموزان را با یک نام آشناتر صدا بزنند، برای آنها نام های مسیحی بر می گزینند و آنها را تشویق به تعاملی بیشتر با دانش آموزان مسیحی می کنند.

این وضعیت در کنار مشکلات دیگری مثل روابط با جنس مخالف از سنین بسیار کم، مواد مخدر، مشروبات الکلی، زبان ناسالم، توهین به اسلام، اسلام هراسی و . . . باعث شد که تعدادی از والدین به فکر ایجاد مدارس اسلامی برای آموزش سالم به فرزندان خود بیفتند. آنها مدارسی را تاسیس کردند و در برخی مدارس دیگر که در آن دانش آموزان مسلمان به تعداد زیاد وجود داشتند امتیازاتی گرفتند. مثلا مسلمانان موفق شدند مسوولین چند مدرسه که بیش از هشتاد درصد از دانش آموزان مسلمان بودند را قانع کنند که ظهرها به دانش آموزان اجازه بدهند در کافه تریای مدرسه به رایگان نماز بخوانند و حتی اگر این انجام فرائض به عدم شرکت در برخی کلاس ها منجر شود از بازخواست دانش آموزان خودداری کنند. البته این فعالیت ها به سختی ادامه دارد و تحت عناوین مختلف تلاش می شود که این مدارس بسته شوند و یا حداقل تحت نظارت امنیتی قرار گیرند.

یکی از مشکلات هویتی مسلمانان که عاملی و میرالی در این فصل مطالعه می کنند، مساله زنان است. حکومت کانادا به طور ویژه متوجه مساله زنان است و تلاش می کند تا زنان را به رها کردن حجاب و پذیرفتن یک نسخه بسیار رقیق تر از اسلام تشویق و ترغیب کند. علاوه بر این، با توجه به نقش مهم زنان مسلمان در تربیت بچه ها در خانواده، آنها امیدوارند این تغییرات در زنان به تغییرات در خانواده و فرزندان آینده منجر شود و نسل بعدی اسلام را رها کنند یا حداقل یک اسلام تحریف شده و غربی را بپذیرند. این تلاش ها هم با فشارهای اجتماعی بر زنان انجام می شود و هم اینکه دولت به صورت ظریفی با گذراندن یک سری قوانین و دستورالعمل ها سعی می کند تا آنها را به صورت قانونی (البته به صورتی پیچیده) به پذیرفتن نظر خود وادارد که تا کنون تا حد زیادی با شکست مواجه شده است.

همین فشارها به صور دیگری بر جامعه مسلمانان کانادا اعمال می شود تا دست از اسلام واقعی بکشند و غربی شوند یا حداقل نسخه مورد نظر غربی ها از اسلام را بپذیرند. به همین دلیل، عاملی و میرالی در این فصل با مروری بر قوانین کانادا نشان می دهند که این قوانین به ظاهر لیبرال در واقع سخت ترین اقدامات قانونی علیه فعالیت های واجب مسلمانان را پیش بینی و اعمال می کنند. این قوانین و سیاست ها در عین حال در یک فرآیند پیچیده جامعه و رسانه ها به سمت انتقاد شدید و مقصر جلوه دادن مسلمانان در همه چیز هدایت می کنند و در نهایت زمینه را برای جرائم نفرت علیه مسلمانان فراهم می‌کنند.

پس از یازدهم سپتامبر، با وجود اینکه مسلمانان از این حادثه اعلام برائت کرده بودند و حتی هیچ مسلمان کانادایی در این حمله دخالت نداشت و حتی با آن ارتباط هم نداشت، حملات نفرت به مسلمانان به شدت افزایش یافت. پژوهش ها نشان داد که حملات نفرت به مسلمان ها 69 درصد افزایش داشته و حتی نشان دادند که حملات نفرت به نژادهای غیر سفید هم پس از این تاریخ نه درصد افزایش داشته است. پیمایش دیگری نشان داد که بیش از نیمی از مسلمانان کانادا اعلام کردند که پس از یازدهم سپتامبر مورد آزار و اذیت زبانی و یا فیزیکی قرار گرفته اند. یک پژوهش جدیدتر بر روی شکایات پلیس نشان می دهد که بیش از نیمی از تماس های تلفنی گرفته شده با پلیس کانادا مربوط به مواردی است که در آن افراد به دلایل نژادی یا مذهبی مورد حمله قرار گرفته اند.

در فصل سوم کتاب، عاملی و میرالی به رسانه ها و اثر آنها در اسلام هراسی و نفرت آفرینی علیه مسلمانان کانادا می پردازند. هر دو این پژوهشگران تجربه سال ها پژوهش و تدریس در حوزه رسانه ها را دارند و به همین دلیل می توان این فصل را یک رویکرد فلسفی-عملی به رسانه ها و نقش آنها در نگرش جامعه کانادا به اسلام و مسلمانان دانست.

عاملی و میرالی در این فصل با انجام یک تحلیل و به کار بردن خود نشان می دهند که رسانه ها در کانادا هم مثل بقیه نقاط جهان فقط بازنمایی کننده منافع صاحبان آنها هستند و صاحبان رسانه ها در کانادا مثل بقیه کشورهای عضو نظام سرمایه داری، همان کسانی هستند که جامعه را اداره می کنند و منافع این افراد تنها در صورتی تامین می شود که منافع نظام سرمایه داری را تامین کنند. اما، نظام سرمایه داری با نظام های دینی و مخصوصا اسلام تضادهای بنیادین دارد و به همین دلیل اسلام به عنوان مانعی بزرگ و تهدیدی قریب الوقوع باید از سر راه برداشته شود. مهاجرت مسلمانان که در نتیجه مسائل اخلاقی در جهان غرب و ضعف در توالی نسلی ایجاد شده، در کنار هجرت تعداد قابل توجهی از شهروندان غربی به اسلام باعث به وحشت افتادن این صاحبان منافع شده و تلاش می کنند که چرخه ای از نفرت علیه مسلمانان به وجود بیاورند. نفرت از مسلمانان و اسلام در رسانه ها به چرخش در می آید و پس از مدتی تبدیل به نفرت در فضای عمومی جامعه می شود. این نفرت در فضای عمومی کم کم تبدیل به فضای نفرت می شود که در آن شهروندان عادی و کم سواد خود را ملزم به مقابله با اسلام می بینند و مسلمانان در خیابان و محل کار مورد اذیت و آزار و حتی حملات فیزیکی قرار می گیرند. آنها در فصل بعد بر همین اساس چارچوب نظری خود که الگوی سلطه نفرت است را توضیح می دهند.

فصل پنجم به روش تحقیق و یافته های این پژوهش اختصاص داده شده است. یک کار پیمایش میدانی طراحی شده است که مسلمانانی از همه مناطق کانادا در آن شرکت کرده اند. البته بیشتر مشارکت کنندگان در این پژوهش (52 درصد) از اونتاریو و منطقه تورنتو بودند که این مساله با توجه به تمرکز مسلمانان در این دو منطقه طبیعی است. 27 درصد از پاسخگویان هم از منطقه کبک کانادا بودند.

پرسشنامه ای به دو زبان انگلیسی برای انگلیسی زبان ها و فرانسوی برای کبکی ها طراحی و به صورت چاپی و آنلاین توزیع شد. در کل 442 نفر در کانادا در این طرح مشارکت کردند. کانادایی های مسلمان در این پرسشنامه به پرسش های کمّی و کیفی پاسخ می دادند که در مورد زندگی روزمره در کانادا و شرایط مسلمان بودن و مسلمان ماندن در این کشور بودند. حدود 70 درصد از مشارکت کنندگان در این پیمایش ملیت کانادایی داشتند و بقیه از ملیت های دیگر بودند و در کانادا اقامت داشتند.

یافته های این پژوهش برای کشوری مثل کانادا که خود را بهشت فرهنگ های مختلف می داند و بر اصولی مثل احترام به عقاید شهروندان، برابری و تنوع پای می فشارد، تکان دهنده است. میزان نژاد پرستی و اسلام هراسی در این کشور بسیار بیش از آن چیزی است که پیشتر تصور می شده است.

نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصاویری که از کانادا به عنوان پناهگاه بردگان، قطار زیرزمینی بردگان، و بهشت مهاجران ارائه شده کاملا نادرست است. این وضعیت نه تنها برای مسلمانان، که برای مثال برای بومیان و حتی یهودیان هم وجود دارد و بنابراین می توان نتیجه گرفت که شعارهای چند فرهنگی گرایی یا محو برتری طلبی قومیتی در واقع فقط در حد حرف هستند.

تقریبا 62 درصد از پاسخگویان در این پژوهش پیمایشی گفته اند که شاهد کردارهایی در محل کار، مدرسه یا خیابان بوده اند که مسلمانان را به حاشیه می رانند و یا به صورت منفی بر آنها اثر می گذارند. بیش از یک سوم از پیمایش شوندگان گفتند که با تبعیض شغلی ناشی از مذهب درگیر بوده اند. 67 درصد گفته اند که معتقدند سیاست مداران کانادایی اقدامات تبعیض آمیز علیه مسلمانان را نادیده می گیرند و 62 درصد هم گفته اند که از سیاست مداران و مقامات بلند پایه سخنان اسلام هراسانه شنیده اند یا خوانده اند.
در این پژوهش بیش از 73 درصد از پاسخگویان گزارش کرده اند که شاهد اتخاذ سیاست های ملی و محلی بوده اند که بر مسلمانان تاثیر منفی داشته است. بیش از 84 درصد از پاسخگویان با ابراز نارضایتی نسبت به بازنمایی رسانه های کانادا از مسلمانان و اسلام اعلام کرده اند که اگر کانادایی ها در مورد اسلام راستین و حقیقی بیشتر بدانند، با آنها به عنوان هموطنان مسلمان ارتباطات بهتری برقرار می کنند. بیش از 32 درصد از مشارکت کنندگان گزارش کردند که در محل تحصیل خود شاهد تبعیض علیه خود و دیگران مسلمانان بوده اند و بیش از 61 درصد قاطعانه گفته اند که سیاستمداران برای مسلمانان ارزشی قائل نیستند.

یکی از نقاط قوت این اثر و شاید مهم ترین نقطه قوت آن، یافته های کیفی آن هستند. عاملی و میرالی از مسلمانان در مورد تجربه آنها از نفرت در کانادا پرسیده اند و یافته های آنها نشان دهنده عمق نارضایتی آنها از برخوردهای ناعادلانه و تبعیض آمیز و مهم تر از آن، ترس و اضطراب از رخداد مجدد این حوادث است. از دل این یافته های کیفی این را هم می توان دید که چگونه مسلمانان برای دفع خطرات و مصون ماندن از آسیب ها تنها به اتحاد و پشتیبانی از برادران و خواهران مسلمان متکی هستند و امید چندانی به حمایت از جانب مسوولان و مقامات ندارند. همچنین، این یافته ها نشان می دهند که فشارها به جای اینکه مسلمانان کانادا را قانع کند که از دین خود دست بردارند، آنها را در مسیر خود برای علاقه به اسلام ثابت قدم تر و محکم تر کرده است.

عاملی و میرالی نشان می دهند که علاوه بر این مشکلات، با مسلمانان طوری در جامعه کانادا رفتار شده که از ابراز عقاید، نقد سیاستمداران، نقد شرایط، و حتی دفاع از خود ترس دارند چرا که انجام این کار به احتمال زیاد برای آنها تبعات سیاسی و اجتماعی دارد. مخصوصا، این شرایط با وجود فضای نفرت که ناشی از بازنمایی نفرت در رسانه های کانادایی است باز هم بیشتر افزایش می یابد.

یکی دیگر از نقاط قوت این کتاب که از مدل نظری استفاده شده در آن نشات می گیرد، مطالعه و اندازه گیری متغیرهاست. این مدل بر آن است که نفرت در خلا شکل نمی گیرد و بنابراین سعی می کند که نفرت را در زمینه ای قرار دهد که این نفرت در آن شکل گرفته است. بنابراین، بر خلاف بسیاری از پژوهش های انجام شده که به جرائم نفرت به صورت انفرادی نگاه می کنند، این پژوهش معتقد است که بدون آزمون درست همه یا اکثر متغیرهای مهم درگیر در جرائم نفرت، آزمون آن امکان پذیر نیست و از حد ارائه اطلاعات فراتر نمی رود. البته این دو نویسنده معتقدند که رویکردهای فردی و روان شناختی به مساله اسلام هراسی و جرائم نفرت علیه مسلمانان و اشکالات آن چیزی نیست که از ذهن محققان غربی و یا اسلام هراس پنهان باشد. اما چنین رویکردی به طور کامل یک جرم نفرت را از زمینه خود جدا کرده و یک شهروند ساده و گاهی حساس نسبت به جامعه را که قربانی بدبازنمایی هدفمند از مسلمانان شده، در پیشانی جرم قرار می دهد و زمینه ای را که باعث این اقدام شده و اقدامات مشابه بعدی را هم طراحی می کند، مصون از تعقیب قرار می دهد.

فصل هفتم به توصیه های کتاب اختصاص داده شده است. در شش فصل گذشته نویسندگان به خوبی توضیح دادند که چرا حکومت کانادا عامدانه حقوق مسلمانان را نقض می کند. با وجود این، عاملی و میرالی مسیر نقد و توصیه را نمی بندند و حل مشکلات جامعه مسلمانان را حل مشکلات کلیه اقلیت های کانادا و به تبع آن حل مشکلات جامعه کانادا می دانند و بنابراین، به دولتمردان کانادایی پیشنهاد می کنند که با اتخاذ یک رویکرد عاقلانه اولا قوانینی که اختصاصا مسلمانان را هدف تبعیض قرار می دهند لغو کنند و ثانیا، رویکرد سازنده تری در مورد شهروندان مسلمان و اقتضائات دینی در زندگی روزمره آنها اتخاذ کنند که در جریان آن، مسلمانان بتوانند همزمان شهروند کانادا و شهروند جامعه وسیع تر اسلامی باشند. مخصوصا، آنها خواهان لغو قوانین تبعیض آمیز ضد تروریسم هستند که به دستگاه قضایی کانادا امکان می دهد تا به طور خاص مسلمانان را تنها با بهانه ظن تروریسم هدف برخوردهای کاملا غیر حقوق بشری کند.

همچنین، آنها با توجه به مشارکت کانادا در جنگ با تروریسم که در بسیاری از مکان های جهان تبدیل به جنگ با مسلمانان شده، به دولت کانادا توصیه می کنند با توجه به اینکه بسیاری از گروه های تندرو در واقع ساخته خود ائتلاف غربی ها هستند، از این سیاست خصمانه در مورد صدها میلیون مسلمان بی دفاع دست بردارند.

همچنین، عاملی و میرالی با یادآوری شعارهای کانادا در مورد همزیستی مسالمت آمیز اقوام، فرهنگ ها و مذاهب، به دولتمردان این کشور توصیه می کنند به ادعاهای خود عمل کنند و شرایط زندگی برابر و مسالمت آمیز برای همه ساکنان این کشور را فراهم کنند. آنها همچنین خواهان توقف بازنمایی های نفرت از مسلمانان در رسانه های کانادا هستند و از آنجا که معتقدند این بازنمایی منفی نتیجه سیاست های نفرت است، اعلام کرده اند که باید سیاست های نفرت متوقف شود تا بقیه مشکلات وابسته به نفرت برای جامعه مسلمانان کانادا حل شود.

 

  • توصیه به مدل شهروندی دو گانه

دکتر سعید رضا عاملی و آرزو میرالی در بخش توصیه های اساسی کتاب با رویکردی مقایسه ای برای رسیدن به یک جامعه و دولت خوب و کارآمد بر مدل شهروندی دو گانه تاکید کرده اند. این مدل قبلا در جلد یک کتاب مطالبات جامعه مسلمانان بریتانیا از دولت، معرفی شده بود ولی در این کتاب در قالب یک مدل که به ارکان شهروندی یعنی نظام حقوقی، به حساب آوردن و احترام متقابل و متعاقب آن تقویت حس تعلق اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس این مدل از آنجا که ادیان الهی صاحب شریعت خود نیز از یک نظام شهروندی مبتنی بر حقوق فردی و اجتماعی و همچنین نظام به حساب آوردن و پذیرش عضویت برخوردار هستند، توصیه شده در کنار شهروندی مدنی، شهروندی دینی مسلمانان به رسمیت شناخته شود و از الزاماتی که منجر به مجبور کردن مسلمانان به عدم تعهد به قوانین اسلامی را بوجود می آورد؛ شدیدا پرهیز کنند.

در این مدل رویکرد های خود محورانه که منجر به توجه صرف به سفید پوستان کانادائی می شود و رویکرد جداسازی یا متمایز سازی شهروندی مسلمانان را بدنبال می آورد؛ پرهیز داده شده و بر این معنا که این نگاه منجری به دیگری سازی-جداسازی جامعه مسلمانان از جامعه کانادا و همچنین بی اجترامی به آنها و در نهایت نارضایتی جامعه اقلیت و به تبع آن نگرانی و ناراحتی جامعه اکثریت می شود؛ تاکید شده است. از نظر عاملی و میرالی در مدل شهروندی دوگانه احترام و به حساب آوردن همگان هم جامعه اقلیت و هم جامعه اکثریت تامین می شود و نوعی رضایت همگانی بدست می اید.

در پشت جلد کتاب توصیه و تائید دو نفر از محققان مطالعات فرهنگی و اجتماعی منعکس شده است.

پروفسور یوسف پروگلر که از متخصصان حوزه مطالعات تطبیقی فرهنگ در دانشگاه ایشین پسیفیک ژاپن می باشد که تاکید می کند این کتاب از یک محتوای بسیار استادانه برخوردار است که بیانی دردمندانه از تلاقی تلاش نظام رسانه ای، حقوقی و سیاست گذاری در ایجاد فضای نفرت بر علیه مسلمانان است که خواندن آنرا به همگان توصیه می کند.

همچنین در بیانی تفصیلی تر پروفسور باربارا پری که دستیار رئیس دانشکده علوم اجتماعی وانسانی دانشگاه اونتاریو و عضو افتخاری دانشگاه لستر است؛ می نویسد: سعید رضا عاملی و آرزو میرالی یک تحقیق به روز و انتقادی را در مورد تجربه مسلمانان در کانادا به رشته تحریز در آوردند. این مطالعه متکی بر پژوهشی میدانی است که روی داده های بدست آمده از 400 نفر مسلمان کانادائی تحلیل و تفسیر شده است. در این مطالعه روش می شود که کانادا سرزمین موعود صلح و آرامش نیست. در واقع این تحقیق فاصله بین یک جامعه چند فرهنگی محترم فراگیر با یک واقعیت از جامعه ای که جمعیت بزرگی را همراه با اسلام هراسی از جامعه ملی کانادا حذف می کند را به نمایش می گذارد. در این تحقیق تبعیض اجتماعی فراگیر بر علیه مسلمانان در محیط کار، در خیابان، در سیاست های دولت، در رسانه و در نظام آموزشی را منعکس می کند و نشان می دهد که محیط نفرت بر علیه مسلمانان تشدید می شود.

کد خبر 265433

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha