شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۴
۰ نفر

نیلوفر قدیری: اوکراین نه به‌طور مجازی، که به‌طور کاملا مستقیم و تن به تن، صحنه جنگ ۲بلوک غرب و شرق و ادامه جنگ سرد است.

 این میدان جنگ چنان حقیقی و بی‌پرده است که حتی جناح‌های جنگ هم اسامی مجازی ندارند. یعنی غرب اوکراین در دست طرفداران بلوک غرب و شرق آن در کنترل طرفداران شرق و روسیه است. ما شاهد ادامه جنگ سرد هستیم اما سلاح‌ها در این جنگ، متفاوت است.

جان مک‌کین سناتور جمهوریخواه آمریکا که از کهنه‌سربازان جنگ ویتنام هم هست و هنوز خود را سرباز جنگ می‌داند،‌ماه گذشته در پایتخت اوکراین در میان معترضان ضددولتی حاضر شد و خطاب به آنها گفت که جهان آزاد منتظر آنهاست و آمریکا کنارشان می‌ماند. ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه که او هم افسر اطلاعاتی جنگ سرد بوده، با کمک مالی سعی در حفظ اوکراین دارد.

آمریکا در اوکراین منافع مستقیمی ندارد. فقط می‌خواهد که روسیه را در این میدان شکست خورده ببیند. اوکراین درواقع صحنه رویارویی غیرمستقیم آمریکا با روسیه است. در این میان اروپا ابزار آمریکاست. اوکراین برای اروپا اهمیتی تاریخی و تبلیغاتی دارد. اتحادیه اروپا که با بحران بی‌سابقه مالی اقتصادی و چالش مشروعیت سیاسی روبه‌رو شده، اکنون از آنچه در خیابان‌های اوکراین می‌گذرد به‌عنوان ابزاری برای تبلیغات و ترمیم چهره خود استفاده می‌کند. مقامات اتحادیه اروپا که به‌خاطر ورشکستگی مالی کشورهایی چون یونان و پرتغال، بی‌فایده و ناکارآمد لقب گرفته‌اند، اکنون صحنه اعتراض مخالفان دولت اوکراین و فشار آنها برای امضای توافقنامه تجاری میان کشورشان با اتحادیه اروپا را نشانه‌ای از اشتیاق مردم به این اتحادیه تلقی می‌کنند.

وقایع اوکراین نشان داد که اتحادیه اروپا همچنان یک موجودیت جغرافیایی است نه یک نهاد سیاسی. رسانه‌های اروپایی در روزهای اخیر حتی به پژوهش‌های تاریخی متوسل شدند تا بگویند بقایای استخوان‌های اجداد اوکراینی نشان می‌دهد آنها نژاد اروپایی دارند. روس‌ها هم در این میان بیکار ننشستند و مخالفان را کودتاچی خواندند.

اوکراین به راحتی در هیچ کدام از 2اردوگاه شرق یا غرب ادغام نمی‌شود. آنچه باعث شده که اعتراض‌های خیابانی در اوکراین به جنگی تمام عیار تبدیل شود، موقعیت و ویژگی این کشور است. اوکراین با کشورهای کوچک حوزه بالتیک مانند استونی و لتونی که به راحتی جذب اردوگاه غرب شدند، تفاوت‌های زیادی دارد. این کشورها 5 یا 6 میلیون نفر جمعیت بیشتر ندارند و از نظر اقتصادی هم دارای اهمیت چندانی نیستند. اوکراین اما با جمعیت 46میلیون نفری، کشوری صنعتی و گذرگاه انرژی برای روسیه و اروپاست. روسیه اگر اوکراین را از دست بدهد، دیگر دارایی استراتژیکی در مقابل اروپا ندارد و باید خودش را با آسیای میانه ناآرام، راضی کند. نکته دیگری که اوکراین را به صحنه نبردی متفاوت میان شرق و غرب تبدیل می‌کند این است که این کشور یکدست نیست. آنچه این روزها در اوکراین می‌گذرد اعتراض نیمی از جمعیت است. نیمی از اوکراینی‌ها به زبان روسی صحبت می‌کنند و تمایلی به غرب ندارند. شرق اوکراین که پایگاه طرفداران روسیه است، منطقه‌ای صنعتی و نسبتا ثروتمند است. آنها طرفدار وضعیت موجود هستند و نیازی به نزدیکی اوکراین با غرب نمی‌بینند.

به این دلایل است که اوکراین صحنه نبرد آسانی میان غرب و شرق نیست. این آخرین بحران اوکراین نیست و با انتخابات زودهنگام و کاهش قدرت رئیس‌جمهور، این جنگ تمام نمی‌شود. همانطور که قدرت گرفتن طرفداران غرب در سال2004 که به انقلاب نارنجی منجر شد، به این رویارویی پایان نداد. همانطور که در سال2010 بازگشت طرفداران شرق به کرسی قدرت، باز هم پایان رویارویی‌ها نبود. جنگ سرد در اوکراین ادامه می‌یابد.

کد خبر 250488

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز