به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی از کتاب «پایان تکصدایی» چهارم اسفند با حضور حسامالدین آشنا (مشاور رئیس جمهور و عضو شورای نظارت بر سازمان صداوسیما)، محمد هاشمی (رئیس اسبق سازمان صداوسیما)، عماد افروغ و فؤاد صادقی (مولفان کتاب) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این مراسم ابتدا حسامالدین آشنا در سخنانی درباره وضعیت فعلی سازمان صداوسیما خاطرنشان کرد: مشکلی که اکنون به وجود آمده، بسیار ساده بود و آن هم این بود که جاده پیچیده بود ولی ما نمیخواستیم بپچییم و پیچ را ببینیم و نمیخواستیم دیگران هم پیچیدن جاده و نپیچیدن ما را ببینند، در نتیجه همه چیز را پیچاندیم و مشکلات پیچاندن مردم یک مساله جدی در حوزه رسانه ملی است.
وی با اشاره به مصوبه قانون اساسی در زمینهی اختیارات صداوسیما گفت: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 44 وضعیتی را برای حوزههای کلان اقتصادی مشخص کرد و از باب حوزههای کلان اقتصادی، صداوسیما را در انحصار دولت قرار داد. در جریان بازنگریها و همچنین تجدیدنظرهایی که در زمینهی وضعیت اقتصادی کشور انجام شد، تصمیمات کلانی گرفته شد که در نتیجهی آن تصمیمات، عمده مواردی که مشمول اصل 44 قانون اساسی بودند به گونهای و با تدبیرهایی از انحصار دولت خارج شدند؛ اگرچه که سیاستگذاری در زمینه آنها همچنین بر عهده دولت باقی ماند؛ یعنی تفکیک حوزه تصدیگری و سیاستگذاری در آنها تضمین شود، از طرفی دیگر هم در جریان بازنگری قانون اساسی اصل مربوط به سازمان صداوسیمای ایران بازنگری شد؛ به این صورت که شورای سرپرستی که تا پیش از آن مسئولیت تعیین رییس سازمان صداوسیما و همچنین نظارت بر صدا و سیما را به عهده داشت، یکی از وظایفش، یعنی به نوعی وظیفه عزل و نصب رئیس سازمان صدا و سیما را دیگر برعهده نداشت و عنوان شورای سرپرستی به شورای نظارت تغییر کرد.
او همچنین به سخنانش افزود: در نتیجه تغییر این اصل، لازم آمد که قانون اساسنامه صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران که در آن نحوه اداره و نظارت بر این سازمان را مشخص میکرد، تغییر کند که تا الان که در اسفند سال 92 هستیم، صداوسیمای ایران قانون جدیدی ندارد و همچنین قانون قبلی هم قابل اجرا نیست.
بر این اساس مشکل نظارت بر این سازمان یک مشکل جدی بود که در نتیجه مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلاحیهای را بر اساسنامه سازمان تصویب کرد که چگونگی اعمال نظارت بر آن سازمان را مشخص کند و همچنین برای شورای نظارت اختیاراتی را در نظر گرفت که در میان این اختیارات که نتیجه مباحثات و چانهزنیهای سیاسی در سهم مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، در عین حال به روشنی مشخص شده که شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما نظارت فراگیر، استصوابی و کاملا عمیقی را بر این سازمان اعمال کند. در نهایت روز 23 خرداد سال 88 مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلاحیه دیگری را به قانون سازمان صدا و سیما وارد کرد و آن هم این بود که حق شکایت از صدا و سیما و چگونگی رسیدگی به شکایت از سازمان صدا و سیما در شورای نظارت و قوه قضاییه را مشخص کرد و تا امروز هم مشکل همچنان باقی است؛ یعنی نه یک مورد وجود دارد که سازمان صدا و سیما بر اساس شکایت مستند به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 88 اصلاحیهای را در برنامههایش انجام داده باشد و نه یک مورد شکایت رسیدگی و داوری شده و به نتیجه رسیده باشد که در قوه قضاییه علیه صدا و سیما ضبط، ثبت و ابلاغ شده است. نتیجه این ضعف نظارت و انحصار در صدا و سیما به گونهای که میبینید احساس عمیقی است در میان برخی از مسئولان سازمان صدا و سیما؛ اینکه آنها تحت نظارت نمایندگان سه قوه، نیستند.
هیچکس توان و جرأت نظارت بر صداوسیما را ندارد!
مشاور رئیس جمهور خاطرنشان کرد: آنها (صداوسیماییها) میتوانند به همه قوا، اشخاص، فعالیتها و کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظارت و نقد داشته باشند اما هیچکس توان، جرأت، جسارت و امکانات لازم را برای نظارت بر سازمان صدا و سیما ندارد!
شورای نظارت بر سازمان صداوسیمای فعلی، هیچ نیست
آشنا تصریح کرد: بنده هم به عنوان یک شاگرد قدیمی رشته ارتباطات به این نکته برخوردم اما این مشکل را وقتی تا مغز استخوان احساس کردم که از طرف ریاست جمهور به عنوان عضو ناظر در شورای نظارت برگزیده شدم. لازم است بگویم شورای نظارت بر صداوسیمای فعلی هیچ نیست، جز جلسهای دو هفته یک بار که شش نفر دور هم مینشینند و گعده میکنند و هیچ قدرت اجرایی، نظارتی و همچنین تضمین لازم برای اجرای این مصوبات در سازمان صداوسیما وجود ندارد؛ بر این اساس سازمان صدا و سیما در طول این مدت فقط دو بار با شورای نظارت کار داشته است؛ یک بار وقتی بود که اعلام کرد مقدار بودجه مصوب امسالش کسری دارد و باید در طول دو ماه این کسری را تامین کنید و این اقدام نه به عنوان تقاضا بلکه به عنوان مطالبه به رئیس جمهور مطرح شد. ایشان هم چنین تقاضای بزرگی را که کل بودجه را در عرض دو ماه آخر سال میخواستند، به شورای نظارت ارجاع داد که بررسی کنید و ببینید صداوسیما چه میگوید.
انگار شورای نظارت بر ریاست جمهوری است!
آشنا به بحث دوم درخواست سازمان صدا و سیما از شورای نظارت اشاره کرد و یادآور شد: بحث دوم وقتی مطرح شد که یک ساعت و نیم گفتوگوی رئیس جمهور با مردم به دستور شخص رئیس سازمان صدا و سیما و با نظارت شخصی ایشان معطل ماند و ایشان شبانه به شورای نظارت نامه نوشت که بیایید و رسیدگی کنید به اینکه از سازمان صدا و سیما مطالبات غیرحرفهای شده است؛ یعنی گویا این شورا، شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیست بلکه شورای نظارت بر ریاست جمهوری است!
وی سپس تصریح کرد: این مطالبی که بیان کردم، کل رابطه روشن صداوسیما با شورای نظارت در این مدت بود.
توضیح آشنا درباره نامهاش به ضرغامی
آشنا همچنین ادامه داد: سوال من در اینجا این است که چرا باید پژوهشگری مثل آقای فواد صادقی اسم کتابش را «پایان تکصدایی» بگذارد؟! ای کاش صداوسیمای ما تکصدا باشد اما صدای آن صدای ملت ایران باشد ولی اکنون صدای کیست؟ یک سایت مامور و معذور پس از سفر موفقیتآمیز رئیس جمهور بلاروس و باز کردن فضای اقتصادی برای تعامل اقتصادی سازنده با جهان تصمیم میگیرد از این سفر یک خردهای بگیرد، بنابراین میگردد و تصاویری را منتشر میکند از یکی از برجستهترین استادان روابط بینالملل ایران؛ از استاد شناخته شدهای که بسیاری از استادان امروز علوم سیاسی و روابط بینالملل کشور افتخار شاگردی او را داشتند. از کسی که بیش از 10 سال است به عنوان مدعو خود داووس در آنجا شرکت میکند و همواره در دولتهای مختلف دفاع از مواضع ملی ایران به زبان بین المللی با لحن جهان پسند انجام داده و در این دوره هم به دعوت داووس شرکت کرده و جزو همراهان رئیس جمهور نبوده، در اقامتگاه رئیس جمهور نبوده و با هزینه دولت ایران سفر نکرده و به عنوان یک استاد دانشگاه مستقل در این مراسم شرکت کرده است. او را تبدیل میکند به مشاور رئیس جمهور و پوشش او را مورد تمسخر قرار میدهد و در آخر تذکر میدهد به دولت و رئیس جمهور که شما باید مراقبت بیشتری داشته باشید. بر این اساس باید بگویم از یک سایت مامور و معذور جز این توقعی نمیرود؛ وظیفهای است که باید انجام شود. صداوسیمای ما عین همین مطلب و تصاویر آن سایت را نه به نقل از آن سایت و نه به عنوان وبگردی و بلکه به عنوان یک مطلب تولیدی در جمعه دو هفته پیش ارائه میکند و نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت در روز شنبه به رئیس صداوسیما رسما و کتبا دو نکته را یادآوری میکند.
او همچنین ادامه داد: نکته اول که توسط نماینده رئیس جمهور به رئیس سازمان صدا و سیما یادآوری شد، این بود که شما مطابق دستورالعمل ارسالی و ابلاغی نمیتوانید جز از سایت دفتر رئیسجمهور، منصوبان رئیس جمهور را نقل قول کنید؛ چراکه این مساله یک پروتکل قطعی است. در اینجا لازم است بگویم همه سایتها میتوانند همه چیز بگویند و دولت فعلا برای خودش از هیچکس حق شکایت قائل نیست. سایتها میتوانند اشتباه بگویند.
دومین نکتهای که به رئیس سازمان صدا و سیما یادآوری شد، این بود که گفته میشود، نسبت به اصلاح مصداق و همچنین اصلاح رویه اقدام کنید. یک هفته از این ماجرا گذشت تا اینکه جمعه هفته گذشته، مجری همان برنامه گفت که هفته پیش ما برنامهای را پخش کردیم که موجب اعتراض فلان فرد شد و به ما گفتند که چرا این کار را کردهاید. سپس اعلام شد اول یک دور برنامه ما را ببینید که ما چه گفتهایم و بلافاصله کل برنامه هفته قبل برای بینندگان مجددا پخش شد. سپس از سوی مجری گفته شد که جواب این آقا که معترض بود، این است. سپس تصویری روی صفحه تلویزیون میآید که اینفوگراف همان سایت مأمور و معذور است. در پاسخ به من دوباره این را به جای مطلب تولیدی خودش پخش میکند و میگوید سایت خودتان هم فلان ماه این حرف را زده که این شخص مشاور رئیسجمهور است؛ بنابراین بروید و خودتان را درست کنید.
انصاف رسانهای در رسانه تکصدا بسیار دشوار است
آشنا همچنین با اشاره مجدد بر تکصدایی رسانه ملی یادآور شد: تک صدایی اگر صدای یک ملت باشد، بحثی در آن نیست. خطر آنجاست که وقتی شما انحصار دارید و امکانات دارید و دسترسیتان را قطع کردید، اینجاست که آن صدا ممکن است تک صدای یک گروه، جناح و سایت باشد. بر این اساس امروز بسیار متاسفم که عرض میکنم کسانی در سیمای ما دوشغله هستند؛ یعنی صبح در سایت هستند و عصرها در واحد. اینکه ما بتوانیم صدای یک ملت را به گوش همان ملت و همچنین ملتهای دیگر برسانیم، کاری بسیار دشوار است. اجرایی کردن انصاف رسانهای در رسانه تکصدایی بسیار دشوار است، لذا کسانی مثل مصاحبهشوندگان دکتر فواد صادقی با دیدن همه این فراز و نشیبها به این نتیجه میرسند که سادهترین راه بهترین راه نیست. جا دارد بگویم مصاحبهشوندگان آقای صادقی همه دلسوز ملت ایران و همچنین دلسوز سازمان صدا و سیما و نظام بودند و همه کسانی بودند که در این زمینه یا فعال و یا پژوهشگر بودند، در نهایت جمعبندی این است که اگر بخواهیم همین سازمان هم رشد کند، نیاز داریم که صداهای دیگر هم شنیده شود.
چه کسی گفته اگر یک مدیر تلویزیون شبکه داشته باشد، خائن است؟!
این عضو شورای نظارت بر صداوسیما در ادامه سخنانش تاکید کرد: سازمان صداوسیمای ایران به رقابت نیاز دارد تا رشد کند. ما میتوانیم دو مدل را در این راستا پیش ببریم که یکی از این راهها، تبدیل صدا و سیما به یک موسسه رگولاتوری و استانداردسازی و یک موسسه نظارتی حاکمیتی است؛ برای اینکه اجازه بدهد شبکهای تاسیس شود و سپس روی آن نظارت داشته باشد و اعمال مجازات، تنبیه و تشویق را انجام بدهند و این سازمان حرفهای یک سازمان بسیار چابک، کوچک و تخصصی خواهد شد. جا دارد بگویم چه کسی گفته که اگر جناب آقای فرجی که امروز مدیریت شبکه یک تلویزیون را بر عهده دارد قرار باشد شبکه دیگری را اداره کند، خائن، جاسوس و مزدور میشود؟ دهها مدیر در طول این سی و چند سال در صدا و سیمای ایران تربیت شدهاند که تراز این نظام هستند و میتوانند کانالهایی را اداره کنند؛ بر این اساس جا دارد بگویم یک وقتی ما سازمانی داریم که استانداردهای بالایی دارد و رعایت میکند اما یک وقت هم هست که ما به جایی میرسیم که «استودیو آوازه» داریم.
دیدهاید؟! ما «استودیو آوازه» داریم!
این استاد علوم ارتباطات در مراسم فرهنگسرای ارسباران، همچنین خطاب به افرادی که در مراسم حاضر بودند، گفت: آیا شما دیدهاید یا اینکه اصلا تلویزیون نگاه نمیکنید؟! ما «استودیو آوازه» داریم! یک شرکت بستهبندی که هر شب برای شما برنامه دارد، قرعهکشی میکند، جایزه میدهد تا بلکه دو زار گیر تلویزیون بیاید. این سطح نازل مدیریت در سازمان صداوسیماست که انقدر ادعا دارد. همچنین یک مسیر دیگر این است که ما بگوییم سازمان صداوسیما آنچه که دارید، دارید، اجازه بده دیگران هم حضور داشته باشند. اگر یک کانال بخش خصوصی و یا عمومی وجود داشته باشد که بتواند برنامهسازی کند و مردم به آن علاقهمند شود چه اشکالی دارد؟ چرا اجازه ندهیم؟ یک بسته تلویزیون آماده کردیم برای اینکه بتواند به مردم عرضه کند اما ما در مقابل بایستیم و بگوییم تک تک برنامهها را باید بدهید به من، خودم تصمیم میگیرم که چه کار کنم؛ چرا باید این اتفاق بیفتد؟ این دو مثالی که زدم از دو نهاد عمومی هستند؛ یکی نهاد نظامی است و دیگری نهاد فرهنگی.
مشاور رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش در این مراسم خاطرنشان کرد: در حال حاضر صداوسیما، سازمانی با بیش از 1500 میلیارد تومان درآمد در سال، از جیب این ملت است. همچنین نفوذ بیش از به روایتی 50 درصدی تلویزیونهای ماهوارهای در کشور وجود دارد. این کارنامه واقعی و پیش چشم ماست، این همه هزینه و فرصت اما در نهایت نتیجه این میشود!
اجازه دهیم صداهای مختلف شنیده شود
وی سپس تاکید کرد: بیاییم به مردمانمان به نهادهای عمومی، بخشهای خصوصی و بازنشستگان یا کنارگذاشتگان صداوسیما اعتماد کنیم، اجازه دهیم در کشور صداهای مختلف اما متوازن شنیده شود. اجازه دهیم نیازهای مختلف اقشار مختلف توسط تأمینکنندگان تخصصی آن نیازها برآورده شود. اجازه بدهیم سفره رسانهای این ملت از نان بومی خالی نشود.
آشنا در ادامه ضمن تشکر از مولف کتاب «پایان تکصدایی» گفت: من از کتاب ایشان کم سخن گفتم ولی تمام عرایضم معطوف به ایدهی بلندی بود که ایشان در راستای پایان تکصدایی داشتند.
ناگزیر هستیم تکصدایی را در حوزه رسانه ملی بشکنیم
در ادامه این مراسم فواد صادقی، مولف کتاب «پایان تکصدایی»، توضیحاتی را درخصوص مطالبی که در کتابش عنوان شده بود، ارائه داد.
وی در توضیحات خود گفت: این کتاب مجموعهای از نظرات مصاحبهشوندگان است که در سال 1390 در دانشگاه مدیریت دانشگاه تهران صورت گرفت و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ما ناگزیر هستیم که انحصار و تکصدایی را در حوزه رسانهی ملی بشکنیم؛ البته اگر بخواهیم آن را مدیریت کنیم که اگر این اتفاق بیفتد، اتفاقی است که در حوزهی ویدئو در اوایل دهه 70 افتاد و در حوزه اینترنت در اوایل دهه 80 و هم اکنون در حوزه ماهواره طی چند سال اخیر شاهد آن بودیم. بر این اساس تمام این اتفاقات باعث خواهد شد که رسانه ملی به یک صدایی تبدیل شود که کمتر شنیده خواهد شد و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود به رسانهای که کمتر دیده خواهد شد.
او افزود: در نتیجه باید فضا را به گونهای فراهم کنیم که این اتفاق بیفتد؛ اگرچه امروز دیر است و اگرچه فرایند گشوده شدن ماهواره دیگر فرایندی نیست که قابل برگشت باشد و در این میان خانوادههایی بودند که صحنههای غیراخلاقی را دیدهاند و مسلما ضربهای به بنیان خانواده وارد شده است که دیگر قابل جبران نیست. قطعا این هزینهها مسئولیتش با کسانی است که مدیریت بستهای انجام دادهاند و نگذاشتند از ظرفیتهای فرهنگی داخل کشور استفاده شود. به همین خاطر بهتر است خود دولت به عنوان یک پژوهشگر کوچک پیش قدم شود و ترکیبی از گزینهها را برای عبور از این شکست پیش روی سازمان صدا و سیما قرار دهد. امیدواریم روزی را ببینیم که مردم به صداهایی گوش دهند که از داخل کشور تولید میشود و در داخل کشور هم شنیده می شود.
هیچ جای دنیا برنامههای کودک را تبدیل به رپورتاژ آگهی نمیکنند
مولف کتاب «پایان تکصدایی» طی سخنانی دیگر با اشاره به آگهیهایی که تلویزیون این روزها پخش میکند، خاطرنشان کرد: بعضا در آگهیهای تلویزیونی شاهد این هستیم که بعضی از برنامههایی که مابین آگهی پخش میشوند، خودشان به نوعی آگهی است، مثل برنامههایی که برای کودکان پخش میشود که همه برنامهها تقریبا به یک رپورتاژ تلویزیون تبدیل شده است که هیچ جای دنیا چنین اجازهای نمیدهند. حتی در ایالت متحده به هیچ وجه حریم برنامههایی که مختص کودکان است با همان فرهنگ سرمایهداری و لیبرالی خودشان اجازه ورود و استفاده بازرگانی را نمیدهند. اما حالا شاهدیم که بیشترین بخشی که در صدا و سیما در حال حاضر در تصرف سودجویی و آگهیهای تلویزیون قرار گرفته، برنامههای مختص به کودکان است.
خاطرات محمد هاشمی از راهنماییهای امام(ره) به صداوسیما
محمد هاشمی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما که در لحظات پایانی مراسم حاضر شد، طی سخنانی گفت: زمانی که به من اطلاع دادند در مراسم حاضر شوم و صحبت کنم، گفتم که من بلد نیستم صحبت کنم و صحبت نخواهم کرد.
وی در پی سخنانش به نقش صداوسیما و نظراتی که امام خمینی(ره) درباره صداوسیما داشتند، اشاره کرد و گفت: حضرت امام خمینی(ره) طی آن سالهایی که بنده ریاست صداوسیما را برعهده داشتم، خیلی نسبت به این سازمان دقیق بودند و در مورد اظهاراتشان در صداوسیما فوقالعاده دقت نظر داشتند. جا دارد بگویم سال 66 خیلی فشار زیادی روی صداوسیما وارد شد و اظهار نظراتی میشد، تا جایی که مساله به اوج خودش رسید.
وی در بخش دیگری از سخنانش به خاطرات دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما و راهنماییهای حضرت امام خمینی(ره) اشاراتی داشت.
تپش آنتن بسیاری را به سکته کشاند
وی همچنین تاکید کرد: وضعیت رادیو و تلویزیون اکنون متاسفانه از چهارچوب و محورهایی که امام خمینی(ره) تعیین کرده بودند در برخی برنامهها فاصله گرفته است. همچنین تعداد برنامهها و شبکههای رادیو و تلویزیون متنوع و متکثر شدهاند و حقیقتا عوامل خیلی زحمت میکشند. یک اصطلاحی در آن زمان داشتیم و آن هم بحث تپش آنتن بود که خیلی از همکارانمان را به مرحله سکته کشاند.
اظهار نظر رییس سابق صداوسیما درباره اتفاقات اخیر «سرزمین کهن»
هاشمی همچنین با اشاره به توقف سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی یادآور شد: ظاهرا شنیده میشود که این سریال به قوم بختیاری توهین کرده و جا دارد در اینجا بگویم وقتی در کاری همه چیز خوب پیش برود قدردانی نمیشود اما همین که چنین اتفاقی میافتد همه صداها بلند میشود و گاهی اوقات یک اشتباه کوچک ممکن است تمام زحمات افراد را از بین ببرد.
وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: بعید میدانم در چنین شرایطی در این زمانه - به خاطر رعایت خط قرمزها و حساسیتهایی که وجود دارد - رسانه و تلویزیون خصوصی از موفقیت برخوردار شوند.