چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۴
۰ نفر

ابراهیم افشار: هر کار کردم برای غلامرضای گل‌بدن، چیزی بنویسم که حالم را خوب کند نشد، رفتم توی صدها سند که از زندگی و مرگ او در اسناد و آرشیوهای امنیتی، رسانه‌ای و شخصی‌مانده و چند ‌برگ از جالب‌ترین آنها را بی‌کم و کاست برایتان آوردم.

تختی

هیچ سفارشی برای دقیق خواندن‌شان ندارم ولی می‌توانید در لابه‌لای آنها تکه‌هایی پیدا کنید که حکایت از اوضاع قمر در عقرب زندگی او و زمانه‌اش دارد. از جمع تضادها که بر زندگی و مرگ او حاکم بود. گاه مضحک و خنده‌دارند و گاه عبرت‌آموز و رهایی‌بخش... من چه سفارشی بکنم که تاریخ، ‌غربال به دست،‌ از پشت‌سر می‌آید. اُف به گور این تاریخ، اُف به گور من که آنقدر بی‌جهان پهلوانی کشیده‌ام که حالا در این روزگار هر کسی شده جهان‌پهلوان!... من از تزاید جهان‌پهلوان‌های قلابی به ستوه آمده‌ام جماعت! به ستوه آمده‌ام...

1- در ساعت 19/30 روز 47/10/17 سید‌جمال شیرخدایی مدیر باشگاه نیرومند، ‌ورزشکاران باشگاه را که حدود 70‌‌نفر و مشغول تمرین در باشگاه فوق بودند به سکوت دعوت کرده و اظهار می‌داردکه امشب مصادف با شب سال غلامرضا تختی است و برای شادی روح آن مرحوم یک‌دقیقه سکوت نمایید و پس از خاتمه یک‌دقیقه سکوت،‌ یک‌سوره از کلام‌الله مجید تلاوت می‌شود. شیرخدایی در حضور 2 الی 3 نفر از آشنایان خود اظهار داشت: تا به‌حال خیال می‌کردم جهان‌پهلوان خودش را کشته در صورتی که چند‌روز پیش که برای خواهر تختی تلفن نمودم موضوع برایم مسلم شد، گفت که تختی را کشته‌اند. از خواهرش راجع‌به ختم پرسیدم اظهار داشت: ای بابا چه ختمی، چه چیزی برای ما باقی گذاشته‌اند که بتوانیم ختم بگیریم...
(شماره گزارش سازمان امنیت: 20/37860 ه 6- تاریخ 47/10/22- اداره کل سوم- به عرض رسید مقرر فرمودند مدیر باشگاه مراقبت بیشتری می‌گردد)

2- مجلس ختم تختی در مسجد بناهای مشهد: از ساعت 19 الی 21 روز جاری مجلس ختمی از طرف دانشجویان دانشگاه مشهد به مناسبت درگذشت مرحوم تختی در مسجد بناها منعقد خواهد بود. ضمنا دانشجویان از آقای شریعتی مزینانی شب گذشته دعوت نموده که در مجلس مزبور حضور به‌هم رسانیده و سخنرانی نماید ولی مشارالیه با این تقاضا موافقت ننموده و روز جاری قرار است مجددا قرانی دانشجوی دانشکده پزشکی با وی ملاقات و او را حاضر به سخنرانی در مسجد مذکور نماید، در ضمن قبلا قرار بود مجلس ختم مورد‌نظر به‌وسیله دانشجویان در سالن رازی دانشکده پزشکی برگزار گردد ولی دانشگاه با تقاضای آنها موافقت ننموده است.
توضیح منبع: به‌قرار اطلاع چون تختی در وصیتنامه خود گفته در آرامگاه شمشیری دفن گردد قرار است سخنران مورد‌نظر در این‌باره صحبت نماید.
نظریه رهبر عملیات: گویا تختی با افراد جبهه ملی در این اواخر نزدیک شده، ضمنا دعوت از شریعتی مزینانی سخنگوی کانون نشر حقایق اسلامی که غیرمستقیم وابسته به جبهه ملی می‌باشد و از سازمان‌های جبهه ملی است به‌علت مانور طرفداران جبهه ملی مذکور در مشهد می‌باشد. در ضمن دانشجو قرانی از دانشجویان ناراحت بوده و یکی از محرکین برگزاری مجلس ختم مذکور است...
(خیلی محرمانه - شماره گزارش سازمان امنیت-9/11509 ه - تاریخ 46/10/25-گیرندگان خبر- یک‌نسخه جهت استحضار)

3- اظهارات مهدی تختی در مورد انتقال جنازه غلامرضا تختی به محل دیگر: مهدی تختی اظهار داشت که روز جمعه به ابن‌بابویه رفتم. داخل مقبره شمشیری،‌ مجلس ختمی مربوط به خانواده شمشیری بود و خواهر شمشیری به من گفت که ما راضی نیستیم شما برادرتان را اینجا گذاشته‌اید. جنازه را بردارید و ببرید، در محل دیگر خاک کنید. مهدی تختی افزود: در نظر دارم یک‌مهندس را ببینم و اطراف قبر را خالی کنیم و گچ بریزیم و به وسیله آهن، اطراف آن را مهار نماییم، بدین‌وسیله جنازه را ببریم در محل دیگری خاک کنیم. ضمنا قرار است جهت تامین بودجه برای این منظور، جلسه‌ای با حضور ابراهیم کریم‌آبادی، حسین شاه‌حسینی، مهندس کاظم حسیبی، روح‌الله جیره‌بندی، محمد‌حسین قیصر و حسین نایب‌‌حسینی تشکیل گردد (ملاحظات: کوچک‌ترین اقدام مستقیم در مورد اظهارات مهدی تختی، باعث شناسایی منبع خواهد گردید)
(نسخه اول این گزارش به حضور تیمسار ریاست تقدیم می‌شود-شماره گزارش خیلی محرمانه سازمان امنیت: 40960/ 2 ه 2- تاریخ گزارش 46/12/24)

4- از مامور ویژه سازمان امنیت (خیلی محرمانه): چند‌ روز قبل ‌آقای غلامرضا تختی قهرمان کشتی ایران به اتفاق آقای ایرج صعودی دانشجوی سال سوم دانشکده دندانپزشکی و خبرنگار کیهان ورزشی به دانشگاه رفته و از دانشکده‌های مختلف از جمله دانشکده دندانپزشکی و فنی دیدن نموده، عده‌ای از دانشجویان از نامبردگان استقبال نموده‌اند. اغلب این دانشجویان از فعالین بوده و مشکوک به نظر می‌رسیدند. طبق اطلاع، آقای تختی به اتفاق عده‌ای از همدستان خود از جمله آقای دری، سردبیر کیهان ورزشی که در سابق (در دوران حکومت دکتر مصدق) جامعه ورزشکاران متحد را تشکیل داده بودند هم‌اکنون نیز فعالیت‌های خود را ادامه داده و حتی دستور جلسات خود را به اطلاع این قبیل دانشجویان می‌رسانند و به نظر می‌رسد در وقایع اخیر دانشگاه، ‌ایشان نیز دست داشته‌اند. ضمنا یک‌عده از مسئولین فدراسیون کشتی از جمله آقای حبیب‌الله بلور (مربی کشتی ایران) در لباس شاه‌دوستی، با ایشان همکاری می‌نماید (‌شماره گزارش خیلی محرمانه 347-س-ت/ تاریخ وصول خبر 40/2/4- گیرندگان: اداره کل سوم - موضوع را به ساواک تهران منعکس کنید)

5- روزنامه الاخبار (کمونیست) در شماره 13‌اسفند 1341 (3‌مارس 1968) تحت عنوان «در ایران مقامات امنیتی، قهرمان جهان غلامرضا تختی را می‌کشند» پس از اشاره به وضع خلیج‌فارس و تخلیه نیروهای انگلیس از آنجا در سال‌1971 می‌نویسد: این جنایت تازه‌ای است در مورد یکی از فرزندان فداکار ایران که بارها با موفقیت‌های ورزشی خود نام وطنش را بلند آوازه ساخته بود. پلیس و سازمان امنیت، غلامرضا تختی را که بارها در کشتی به مقام قهرمانی در وزن نیمه‌سنگین رسیده بود می‌کشد سپس جثه او را به هتل آتلانتیک می‌آورد و دروغی می‌نماید که قهرمان جهان به خاطر اختلاف خانوادگی خودکشی کرده است ولی همه از مقاومت تختی -از وطن‌دوستی او- از اینکه او خود را شریک غم و درد مردم می‌دانست اطلاع دارند. او در تمام تظاهراتی که علیه رژیم ارتجاعی به عمل می‌آمد شرکت می‌کرد، به همین جهت، رژیم از او خشمگین بود و او را از شرکت در مسابقات داخلی و خارجی منع کرده بود و همچنین خواستند که او را با پول و مقام فریب دهند ولی همه این کوشش‌ها در برابر مقاومت مردم با شکست روبه‌رو می‌شد. او در روزهای آخر هدیه شاه را نپذیرفت و گفت من از خانواده فقیری هستم و این هدیه از اموال عمومی غصب شده و آرزویم این است که هموطنانم را آزاد و خوشبخت وبه‌ دور از تسلط استعمارگران و مستبدان ببینم. مردم‌ ما و جوانان ایرانی به تختی درود می‌فرستند و او را نمونه فداکاری می‌شمارند. دولت خواست خبر کشتن تختی را مخفی نگه دارد‌. در روزنامه‌ها و رادیو خبری در این باره داده نشد ولی این خبر، ساعتی پس از وقوع جنایت در تهران پخش شد و عده زیادی از دانشجویان و کارگران و تحصیل‌کرده‌ها دور هم جمع شدند. در روز هفتم شعارهایی داده شد که مفهوم آن این بود که مسئولان این جنایت باید محاکمه شوند. برای شرکت در مراسم چهلم عده بسیاری به تهران آمدند و درخواست کردند که مسئولین این جنایت محاکمه شوند و به مردم و زندانیان ‌‌‌آزادی داده شود.
(این گزارش از ترجمه مقاله روزنامه الاخبار کمونیست بیروت است که توسط منوچهر ظلی، سفیر سفارت شاهنشاهی ایران در لبنان به وزارت امور خارجه ارسال شده و او در مقدمه این نامه نوشته است: لاطائلات و اراجیفی که درباره خودکشی مرحوم غلامرضا تختی نوشته شده است، جهت استحضار ایفاد می‌دارد)

6- اظهارات زن ناشناس در مورد خودکشی غلامرضا تختی: زن ناشناسی که دارای اندامی لاغر و ساکن خیابان تازه، خیابان فرجام‌شرقی، مقابل فشاری آب،‌ خیابان خاکی، پلاک‌17 می‌باشد و خود را خانم عشایری معرفی نموده بود اظهار داشت: غلامرضا تختی را شاهپور غلامرضا کشته و این کار هم به دستور خود شاه بوده. روزنامه‌ها هم به دروغ می‌نویسند که شاه خودکشی نموده. چون او تسلیم دربار نمی‌شد. بنابراین او را کشته‌اند و تمام آن وصیت‌نامه‌ها هم ساختگی بوده است. زن مذکور خود و شوهرش را کارمند اداره معرفی کرد. (ملاحظات: نسبت به شناسایی زن مذکور اقدام و نتیجه، متعاقبا اعلام خواهد گردید)
(اداره کل سوم - شماره گزارش 20/33774 ه 2- تاریخ گزارش 46/11/2) (دستور خیلی محرمانه سازمان امنیت: خیلی فوری این زن شناسایی شده سابقه او و شوهرش بررسی و معلوم شود. ضمنا در کدام اداره هستند؟)

7- رادیوی صدای ملی ایران روز 46/11/27 در گزارشی از چهلمین روز درگذشت تختی نوشت: مسئول مرگ او کسانی هستند که ورزش ایران را به این روز انداختند... شاید اغراق نباشد اگر بگوییم علت درگذشت تختی از پاکی اوست. او نتوانست در این محیط مرداب و پرکثافتی که مقامات مختلف تهران به وجود آورده بودند تحمل کند، همانطور که صادق هدایت نویسنده بزرگ ایران نیز تحمل نکرد...
روزنامه فرانسوی «اومانیته» در شماره‌27 ژانویه نوشت: وی با یک زهر قوی مسموم شده بود... در روز تشییع جنازه خیابان‌های تهران در سوگ عمیقی فرو رفته بود.

8- احضار حسین فکری به ساواک: روز پنجشنبه 46/10/28 شایع شده بود که حسین فکری مدیر باشگاه تهران‌جوان را به علت درج مقاله‌ای در نشریه کیهان ورزشی، از طرف ساواک دستگیر کرده و قصد داشته‌اند او را بازداشت نمایند. به دنبال آن، شایع گردید که درّی سردبیر کیهان ورزشی، دکتر مصباح‌زاده را تهدید کرده که اگر حسین فکری دستگیر شود او (درّی) از همکاری با موسسه کیهان خودداری و همکاری خود را با مسعودی در روزنامه اطلاعات شروع خواهد کرد زیرا او بوده که فکری را وادار به نوشتن این مقاله کرده و او بوده که مقاله را از فکری گرفته و در نشریه کیهان ورزشی به چاپ رسانده است. روز بعد (جمعه 46/10/29) با آمدن حسین فکری به باشگاه‌، کذب بودن شایعه روشن و در عوض گفته شد که او را برای روز دوشنبه (46/11/2) به ساواک احضار کرده‌اند. حسین فکری در مقابل این سؤال که در جواب چه خواهی گفت؟ گفت که اگر بپرسند منظورت از قاتلین تختی چه بوده و به چه علت گفته‌ای که «تختی دست خود را از تابوت بیرون آورده بود، شاید می‌خواست قاتلین خود را معرفی کند»؟ سکوت کرده و ناراحت به نظر می‌رسید. فردی به او گفت بهتر است در جواب بگویی «منظورم آن بوده که تختی می‌خواسته به این وسیله قاتلین خود را که عبارت از زن و پدرزن و مادرزنش بوده‌اند معرفی نماید» که حسین فکری این راهنمایی را پسندید و گفت
«فکر خوبی است، همین کار را می‌کنم».
نظریه منبع: حسین فکری از احضار خود به ساواک ناراحت است. او از افراد سابقه‌دار جبهه ملی بوده و اخیرا مقاله‌ای در کیهان ورزشی نوشته و نحوه برداشت او طوری است که گویی تختی به عمد به وسیله افراد مخصوصی (شاید دستگاه) کشته شده باشد.
(تاریخ گزارش 46/10/20 - منشأ یکی از ورزشکاران تهران‌جوان- ملاحظات حفاظتی: الف-تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 46/10/20)

 

کد خبر 252019

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز