آن هم فوتبالی که موفقیتهایش جرقهای و بدون پایه و اساس بود. مثلا تیم ملی به جام جهانی صعود میکند اما تیم ملی امید بیش از 40سالاست که به رقابتهای المپیک صعود نکرده است. عادت داشتیم اشکها و لبخندهایمان برای ستارههای کم فروغ فوتبالی باشد. حرف مردم کوچه و بازار طعنهزدن درباره نتایج تیمهای مورد علاقهشان بود. از کلاس و درس «دررفتن» برای دیدن یک مسابقه سرد و کسلکننده دو تیم باشگاهی بود، کمتر کسی فکر میکرد روزگاری از راه میرسد که علاقهمندان ورزش از خواب صبحگاهی خود میزنند و برای دیدن مسابقات والیبال سرحال به دور دنیا سفر میکنند. زنگ خطر برای جامعه فوتبال به صدا درآمده است؛ هر چند آنها آنقدر درگیر مشکلات پیشپاافتاده و خود شان هستند که اگر تمام زنگهای دنیا هم به صدا درآید ضرب آهنگ آن به گوششان نمیرسد. در این بین برخی رشتههای ورزشی - نه همه آنها - به دور از هیاهویی که ما - روزنامهنگاران - برای درآمدزایی و تیراژ بیشتر از فوتبالیها طلب کردیم، رشد کردهاند. ما نگاه «عزیزدردانه»ای به فوتبال داشتیم و تعریفمان از ورزش فقط فوتبال و موفقیتهای یک خط درمیان آن بود. هر چقدر ما از فوتبال بیشتر نوشتیم و بیشتر گفتیم والیبال و بسکتبال از اشتباهات فوتبالیها بیشتر درس گرفتند و بیشتر پیشرفت کردند. ما ناخواسته و با نادیدهگرفتن آنها کاری کردیم که امروز بیشتر از آنکه بتوانیم مدعی باشیم باعث و بانی موفقیتشان بودیم پیش خود شرمندهایم که هیاهوی کاذب فوتبال اجازه نداد به شما آنها در خور شایستگی و لیاقتی که بیش از فوتبال داشتند توجه کنیم . براین اساس در خصوص موفقیتهای رشته والیبال با ولاسکو گفتوگویی داشتیم.
- شما به ولاسکو از20 چه نمرهای میدهید؟
چرا از20؟
- چون در کشور ما ملاک نمره برتر از20 محاسبه میشود.
(مکث) من نمره17 میدهم. البته با توجه به مسئلهای که شما درباره ملاک نمره در ایران گفتید. نظر شما چیه؟
- به نظر میرسد مردم نمره20 به شما و تیم والیبال بدهند. چون نتایج درخشانی کسب شد.
خیلی خوشحالم که این حرف را از شما به عنوان واسطهای بین ورزشکاران و مردم میشنوم. حق با شماست نتایج خوبی کسب کردیم. در خاک ایتالیا 4امتیاز گرفتیم، کوبا را شکست دادیم در یک مسابقه موفق به شکست آلمان شدیم. اما نباید فراموش کنیم که بازی دوم با آلمان به این تیم باختیم. این یعنی ما نقطه ضعفهایی هم داریم که باید روی آنها کار کنیم.
- اما این اولین تجربه ایران بود و برای اولین حضور شرایط دلگرمکنندهای رقم خورد.
بله، من هم به شرایط تیمم امیدوار شدم. اما این موفقیت نسبی (البته به نظر من جای کار بسیار دارد) نباید باعث شود که ما غفلت کنیم. فراموش نکنیم که دیگر هیچ تیمی ضعیف نیست. ما رقابتهای آسیایی را در پیش داریم. ما باید برای صعود به المپیک تلاش کنیم. باید دوباره به لیگ قهرمانان جهان صعود کنیم و همه این بایدها نیازمند تلاش شبانه روزی، رفع ضعفها، پیدا کردن بازیکنان متعدد و جایگزین، بازیهای تدارکاتی و هزاران نیاز دیگری است که در حین کار متوجه آنها میشویم. بنابراین برای من به عنوان مربی تیم هیچ چیز به پایان نرسیده بلکه همه چیز آغاز شده است. میدانید چرا؟ چون توقعات از چنین تیمی که همه از آن به عنوان پدیده اسم میبرند زیاد است. حتی من که مربی تیم هستم از بازیکنانم توقعاتی دارم. انتظار دارم که یک اشتباهی را چندین مرتبه و در یک مسابقه تکرار نکنند. پس طبیعی است که مردم و علاقمندان توقعات بیشتری داشته باشند.
- ولی رسیدن به تمام عناوین قهرمانی هم غیرممکن است!
بله صددرصد. این موضوع را حتی تیمهایی که قهرمان المپیک هم میشوند میدانند که امکان کسب درخشانترین نتایج در هر شرایطی وجود ندارد. ولی ما که تازه اول کار هستیم باید از نظر فنی ارتقا پیدا کنیم؛ یعنی باید به تدریج زمینهها را برای رسیدن به بالاترین دستاوردهای موجود در والیبال فراهم کنیم. منظورم قهرمانی نیست. قهرمانی هر چند در ورزشی مثل والیبال اتفاقی نیست، اما از قهرمانی ارزشمندتر موفقیت تیمهای پایه مثل نوجوانان و جوانان است. در حال حاضر و با توجه به علاقهای که در بین مردم ایجاد شده استعدادیابی یکی از اهدافی است که باید آن را دنبال کنیم. به نظرم مردم و دوستداران ورزش به غیر از فوتبال به والیبال هم علاقمند شدهاند و این موضوع باعث میشود که فرزندانشان را به سمت والیبال سوق دهند. به خصوص که ما در والیبال حاشیههایی مثل فوتبال نداریم و من امیدوارم که این رشته ورزشی همچنان بدون حاشیه باقی بماند.
- دلیل بیحاشیه بودن والیبال این است که تمام مطبوعات ورزشی در ایران سالها فقط به فوتبال پرداختند و از توجه به سایر رشتههای ورزشی غافل بودند.
خب این اتفاق بدی نیست. چون به دور از هیاهو و جنجال والیبال پیشرفت کرد. ولی امیدوارم از الان که والیبال به سطح مورد نظر مردم رسیده وارد حاشیهها نشود.
- شما از حاشیههایی که فوتبال ایران دارد خبر دارید؟
بله به هر حال من هم چیزهایی میشنوم که با واقعیت تناقض دارد. ولی من حواسم به کار خودم است تا به کار فوتبالیستها. البته مسابقات فوتبال ایران را هم دنبال میکنم به خصوص مسابقات مقدماتی جام جهانی و خیلی خوشحال شدم که تیم ایران توانست به جام جهانی صعود کند.
- در گفتوگویی که با کارلوس کیروش داشتیم معتقد بود که کار شما سختتر است.
(میخندد) چرا چنین اعتقادی داشت؟
- میگفت والیبال هر توپش یک امتیاز دارد که باید از آن نهایت استفاده را کرد ولی در فوتبال شانس 90دقیقه با مربی و تیم همراه است.
ببینید جذابیت ورزش نسبت به سایر سرگرمیهای مردم به غیرقابلپیشبینی بودن آن است. شاید کمتر کسی تصور میکرد که ما مقابل ایتالیا یا آلمان که از تیمهای قدرتمند اروپا و حتی دنیا هستند به پیروزی برسیم و یا تیم فوتبال ایران برابر کره جنوبی و در خاک این کشور مستقیم به جام جهانی صعود کند. شما به مسابقات جام کنفدراسیونها که در برزیل برگزار شد نگاه کنید. برزیل در فینال با 3 گل اسپانیا را که در چند سال اخیر به یک غول تبدیل شده است درهم کوبید. پس همین نتایج غیرقابلپیشبینی است که بازیهای جام جهانی فوتبال، المپیک و ... را جذاب میکند. اجازه بدهید یک مثال والیبالی برایتان بزنم. مسابقه فینال والیبال المپیک لندن برزیل در گیم سوم از روسیه جلو بود و احساس کرد که همه چیز به پایان رسیده اما این روسها بودند که تا آخرین ثانیه هم امید داشتند و هم توانستند با تغییر تاکتیک، قهرمانی را از چنگ برزیل درآورند. آن روز من به نتیجه این مسابقه تا چند ساعت فکرمیکردم. برزیل برای قهرمانی فقط 2 امتیاز کم داشت اما در آخر 3 بر 2 مغلوب شد. این یعنی موفقیت در ورزش وابسته به تفکراتی است که در ثانیهها اعمال میشوند. من فکر میکنم که کارلوس کیروش زیادی به من لطف داشته (میخندد) اما شما این را از من بپذیرید که موفقیت در هر رشته ورزشی نیازمند داشتن زیرساختهایی است که یکشبه حاصل نشده و نتیجه سالها تلاش و زحمات انسانهایی است که پشت صحنه هستند. وقتی فیلمی اسکار میگیرد همه به بازی خوب هنرپیشه و در نهایت به کارگردان توجه میکنند مخاطب معمولی به صداگذاری، نورپردازی، دکور، گریم، طراح لباس و ... توجهی ندارد. بدون این عوامل یک فیلم نمیتواند اسکار بگیرد. پس در ورزش هم همینطور است. الان همه من و بازیکنان تیمم را میبینند ولی نتایجی که الان به دست آمده حاصل حداقل 2 دهه زحمت و البته صبر بوده که باید مورد تقدیر قراربگیرد.
- شما فکر میکنید که سقف والیبال ایران تا کجاست؟
سوال سختی است و البته من ترجیح میدهم که به این سوال جواب ندهم.
- چرا؟
چون جواب دادن به این سوال مسئولیت و وظایف مربیان و بازیکنان و در مجموع، مجموعه والیبال را سخت میکند.
- اما باعث امیدواری هم میشود.
بله امیدواری هم ایجاد میکند اما ممکن است که توقعات کاذب هم ایجاد کند. مثلا اگر من بگویم رسیدن به المپیک سقف والیبال ایران است اگر به این هدف نرسیم آن زمان همه انتقاد میکنند. به غیر از این به نظرم چون ورزش یک مقوله پویاست سقفی ندارد. شما باید همیشه برای بهترین بودن تلاش کنید. مثلا مسابقات تنیس ویمبلدون را بررسی کنید بزرگان تنیس دنیا چه در بخش زنان و چه در بخش مردان حذف شدند اما همچنان جزو بهترینها هستند. یا در همین والیبال به رغم اینکه ایتالیا از ما شکست خورد ولی سابقه چندین قهرمانی جهان و حضور در المپیک را دارد. پس بهتر است به جای درنظرگرفتن سقفی برای رسیدن به آرزوهایمان به دنبال موفقیت و بهتر شدن روزبه روز باشیم.
- درس بزرگی بود.
(میخندد) من قصدم این نبود که به شما نکتهای را یادآوری کنم یا درسی بدهم. این موضوع را از این جهت گفتم که همه مردم چه آنهایی که ورزشکار هستند و چه آنهایی که در سایر زمینهها فعالیت دارند باید این نکته را به یاد داشته باشند که بهترین بودن و بهترین ماندن کار سختی است. قصدم درس دادن به شما نبود.
- شما رمز موفقیت خودتان را در چه میبینید؟
من موفقیتهای فردیام را در نتایجی که با تیمهای مختلف که مربیگری آنها را بر عهده داشتم میبینم.
- به هر حال باید تابع یکسری شرایط هم باشید تا به موفقیت برسید!
بله بدون پیشزمینه امکان موفقیت وجود ندارد. من سعی میکنم در هر شرایطی آرامشم را حفظ کنم. چون این موضوع به من کمک میکند که بتوانم بهترین تصمیم را بگیرم. اگر قرارباشد با چند امتیاز عقبافتادن عصبانی شوم یا اضطراب بر من حاکم شود من این فشار و سختی را به بازیکنانم هم منتقل میکنم. مسئله دیگری که من به آن معتقدم نظم و برنامهریزی است. امکان ندارد که روزی بدون برنامهریزی کارم را آغاز کنم. تمام سعی من بر این است که برنامههای روزانهام را به نحو احسن انجام دهم و فقط دلخوش به انجام آنها نباشم. کیفیت انجام کارها نیز برای من حائز اهمیت است.
- این احساس را به تیم هم منتقل کردهاید؟
بله من فقط تکنیکها و تاکتیکهای والیبال را به آنها آموزش نمیدهم. باید درسهای زندگی را نیز در قالب والیبال به آنها گوشزد کنم و خوشحالم که بازیکنان ایران با روی خوش از این مسائل استقبال کردند.