او که روش خوداظهاری را تنها گزینه شناسایی خانوارها میداند، بر این نکته تأکید میکند که صرف ملاک عمل قراردادن وضعیت درآمدی افراد و خانوارها نمیتواند کارآمد و اثربخش باشد. او به همشهری میگوید: تردیدی ندارم که روش شناسایی وضعیت درآمدی افراد و خانوارها نهتنها هزینههای دولت را افزایش میدهد بلکه باعث غفلت دولت از وضعیت آسیبپذیری خانوارها از حیث هزینهها هم خواهد شد. این اقتصاددان که همواره تأکید دارد پرداخت یارانههای نقدی باید از طریق دهکهای پایین درآمدی آغاز شود و نه شناسایی دهکهای با درآمد بالا میگوید: بهتر است از تجربه کشورهای موفق استفاده شود؛ تجربهای که به گفته راغفر باعث شده کشورهای یادشده یارانههای متفاوت متناسب با ضریب آسیبپذیری خانوارها و نیاز آنها ارائه کنند. این گفتوگو را بخوانید، با این توضیح که قرار است دولت بهزودی فرمهای فراخوان جهت فاز دوم هدفمندی یارانهها را توزیع کند.
- شما همواره تأکید داشتید که یارانه نقدی باید به 3 دهک پایین داده شود نه اینکه دولت به فکر شناسایی و حذف پردرآمدها باشد. حالا صحبت از روش خوداظهاری است و اینکه کسانی که خود را نیازمند یارانه دولت میدانند، باید فرم پر کنند. شما این روش را میپسندید؟
دولت راه دیگری جز انتخاب روش خوداظهاری برای شناسایی خانوارهای مستحق دریافت یارانه ندارد و مردم باید با دولت همراهی کنند تا به این ترتیب افراد و خانوارها براساس میزان فقر رتبهبندی شوند و در همه جای دنیا، افراد متقاضی دریافت کمک و یارانه دولتی باید فرمهای مربوطه را تکمیل کنند و اطلاعات خود را در اختیار دولت قرار دهند.البته مهم این است که چه اطلاعاتی باید دریافت شود و صحت این اطلاعات هم مهم است. برای همین باید در تنظیم سؤالات پرسشنامه فراخوان خوداظهاری، اطلاعات و مولفههای واقعی درج شود تا براساس آن دولت بتواند بهترین و دقیقترین تصمیم را بگیرد.
- اما سؤال این است که کدام مولفه باید در این پرسشنامه مدنظر قرار گیرد که از بالاترین درجه کارآمدی و اعتبارسنجی برخوردار باشد، آیا صرف دریافت اطلاعات درآمدی خانوارها کفایت میکند؟
مشکل جمعآوری اطلاعات اقتصادی خانوار در دولت قبل این بود که این روش هزینهای برای خانوارها نداشت و تکیه اصلی فراخوان قبلی بر درآمد خانوارها قرار داشت، درحالیکه باید از تجربه گذشته درس بگیریم و در فراخوان آینده تلاش شود تا مولفههای عینی که مشخصکننده ضریب آسیبپذیری خانوارها است، در فرم پرسشنامه گنجانده شود تا دولت و مردم بتوانند این اطلاعات را احراز کنند و اثبات این اطلاعات توسط خود فرد متقاضی دریافت یارانه انجام شود و برای دولت هزینه اضافی ایجاد نکند. برای همین پیشنهاد میشود دستکم 12داده اطلاعاتی در پرسشنامهها گنجانده شود که این دادهها بهطور مستقیم به درآمد و ثروت افراد و خانوارها ارتباط پیدا نمیکند.
- بهطور کلی مولفههای عینی 12گانه پیشنهادی شامل چه مواردی میشود؟
این مولفهها میتواند شامل تعیین جنسیت سرپرستان خانوار، سن و تعداد اعضای خانوار و ترکیب سنی آنها، محل سکونت، روستایی یا شهریبودن، وضعیت سلامتی و هزینههای بلندمدت خانوارها و... شود. بدیهی است که ممکن است فردی در یک منطقه برخوردار شهری یا روستایی سکونت داشته باشد اما از حیث هزینه و درآمد زیر خطر فقر قرار گیرد یا اینکه خانوارهایی که دارای افراد بیمار صعبالعلاج نظیر بیماران کلیوی و قلبی و... باشند، هزینههای زیادی را متحمل میشوند که باید این ملاکها هم مدنظر قرار گیرد و صرف اتکا به یک سقف درآمدی نمیتواند مبنای درست و علمی برای شناسایی وضعیت اقتصادی خانوارها قلمداد شود. البته احراز صحت اطلاعات هزینهای خانوارهای آسیبپذیر، شدنی است و اثبات آن هم مستند به اطلاعات اعلام شده از سوی خانوارها باید انجام گیرد و دولت باید از شهروندان متقاضی بخواهد مستندات خود را به فرمهای تکمیل شده پیوست کنند.
- آیا اطلاعاتی چون متراژ محل سکونت و موقعیت جغرافیایی هم میتواند مبنای تصمیمگیری باشد؟
این هم یکی از همان مولفههای عینی است ولی باید دقت کرد که مجموعه مولفههای مورد نظر، ملاک باشد و همه این دادهها و مولفهها را میتوان به اعدادی برای احراز وضعیت اقتصادی خانوارها تبدیل و خانوارها را رتبهبندی کرد و حتی متناسب با وضعیت اقتصادی خانوارها، دولت سیاستهای حمایتی خود را هدفمند تنظیم خواهد کرد و دیگر نباید براساس آزمون و خطا اقدام به توزیع یارانه در کشور کرد و بهتر است از تجربه کشورهای موفق دنیا بهره برد. البته در کشورهای موفق دنیا، یارانههای متفاوتی متناسب با نیاز خانوار و افراد داده میشود. ممکن است به افرادی تنها یارانه درمان داده شود و خانوارهایی نیازمند یارانه مسکن باشند و افرادی متقاضی دریافت یارانههای آموزشی باشند؛ این بدین معناست که توزیع یکسان و یک شکل یارانهها کارآمدی و اثرگذاری مثبت را به همراه نخواهد داشت.
- پیشنهاد شما برای سال آینده درخصوص توزیع یارانهها چیست؟
بهدلیل محدودیت زمانی، پیشنهاد میکنم که در سال93 از روش شناسایی خانوارهای آسیبپذیر استفاده شود و یارانهها بهصورت مدیریتشده داده شود ولی در سال94 یارانههای متفاوت برابر با نیازها و آسیبهای خانوارها تعیین و تخصیص داده شود. در این روش به افرادی که فاقد مسکن بوده و توان تأمین سرپناه ندارند، شناسایی شده و به آنها یارانه مسکن داده میشود و بیماران صعبالعلاج و در معرض هزینههای زیاد میتوانند یارانه درمان دریافت کنند و زیرپوششهای ویژه قرار گیرند. دولت هم این فرصت را خواهد داشت که در سال آینده براساس دادهها و اطلاعات عینی جمعآوریشده، وضعیت آسیبپذیری خانوارها را شناسایی، رتبهبندی و یارانهها را بر این مبنا بهصورت هدفمند توزیع کند.
- برخی معتقدند میتوان خط فقر رسمی را که نهاد قانونی مشخص میکند مبنای سقف درآمدی یارانهبگیران واقعی قرار داد؛ شما نظر مشابه دارید یا نه؟
متأسفانه تصمیمگیری کردن براساس خط فقر رسمی بسیار پیچیده است چراکه ملاک عمل قراردادن یک رقم بهعنوان خط فقر، ملاک مناسبی برای تعیین ضریب آسیبپذیری خانوارها و دخل و خرج آنها نمیتواند باشد و بسیار بحث مشاجرهبرانگیزی خواهد بود چرا که مثلا خانواری که در کلانشهری نظیر تهران زندگی میکند هزینههای بیشتری نسبت به خانوار مشابه در یک شهر 5هزار نفری متحمل میشود و خط فقر افراد و خانوارها متناسب با مولفههای عینی پیشگفته متفاوت خواهد بود. پیشنهاد میشود که خط فقر بهگونهای تعیین شود که به نفع مناطق محروم باشد و جوانب متعدد را باید درنظر گرفت و ضعفها و قوتهای هر راهحلی باید سنجیده شود.
- معاون اول رئیسجمهور در یکی از شبکههای اجتماعی از مردم خواستند تا نظر بدهند که سقف درآمدی یارانهبگیران را پیشنهاد کنند، نظر شما چیست؟
طبیعی است که مردم نظر خواهند داد هرچه این سقف بالاتر باشد بهتر خواهد بود؛ این هم از آن حرفهاست!
مولفههای عینی مرحله دوم هدفمندی یارانهها
مولفههای عینی روشنکننده میزان آسیبپذیری خانوارها نسبت به خط فقر است و اثبات آنها هم بر عهده خانوارها خواهد بود تا مردم را بر مبنای شاخصهای تعیین شده رتبهبندی کرد و دهکهای جمعیتی را براساس خط فقر درجهبندی و سیاستهای حمایتی را متناسب به این شاخص اعمال کرد. این سیاستهای حمایتی میتواند از پایینترین قشر درآمدی شروع شود و متناسب با بودجه دولت و ضریب آسیبپذیری خانوارها در برابر فقر اقتصادی تداوم پیدا کند. با این سیاست، هم تعداد افراد یارانهبگیر و نیازمند کمک دولت و هم میزان آن مشخص خواهد شد. مولفههای درآمد، ثروت و داراییهای خانوارها ممکن است با خطای خود اظهاری همراه باشد و ارزیابی صحت و سقم آنها برای دولت پرهزینه خواهد بود اما مولفههای عینی فقط برای تکمیل اطلاعات اقتصادی خانوارها دریافت خواهد شد و افزون بر مولفههای درآمدی، در سال94 به دولت کمک میکند تا یارانهها را هدفمند توزیع کند.