شنیدن موسیقی در جایگاه، مکان و زمان خود بسیار لذت بخش است. در غیر این صورت باعث دردسر و مزاحمت برای خود و دیگران خواهد شد.
موسیقی در محیط کار نیز تعریف خاص خود را دارد. برخی از کارکنان دوست دارند در زمانی که تمرکز خود را برای کاری از دست میدهند به موسیقی گوش کنند. آنان حتی ممکن است به خاطر فرار از سر و صداهای آزار دهنده یا سکوت بیش از حد اطراف به موسیقی پناه ببرند تا فعالیتهای تکراری روزمره را کمیبرای خود لذت بخشتر و قابل تحملتر کنند.
دکتر سود، فیزیکدان کلینیک مایو و محقق در علوم زیستی در این زمینه میگوید؛ صداهای آهنگین به مانند نوش جان کردن غذایی لذیذ، نگریستن به چیزی زیبا و یا بوئیدن رایحهای خوش است. تمام رفتارهایی که باعث آزاد شدن دپامین مغز انسان شده و آرامش و تازگی به دنبال دارد.
ذهن انسان تمایل زیادی به سرگردانی از خود نشان میدهد و همه میدانیم که یک ذهن سرگردان و نامنسجم ذهنی ناخوش است. چنین ذهنی بیشتر تمایل دارد که بر روی ایرادها، اشکلات و نقاط منفی تمرکز کند. عدم توانایی کنترل چنین ذهنی ما را به ناکجا آباد سوق خواهد داد.
در این میان، موسیقی یکی از روشهای متعدد است که میتواند، ذهن را منظم و از سرگردانی نجات دهد. البته نه هر موسیقی! موسیقی میتواند فرد را به زمان حال بازگرداند.
دکتر ترسا لسویک، استادیار دانشگاه میامی در برنامه موسیقی درمانی خود میگوید؛ موسیقی میتواند شما را از تفکر تک بعدی رها سازد.
اخیرا تحقیقاتی با کمک متخصصین تکنولوژیهای ارتباطی در زمینه میزان تاثیرموسیقی بر عملکرد و تمرکز افراد درمحیط کار انجام شده است. آنان دریافتند، افرادی که همراه با کار به موسیقی گوش میدهند کارهای سپرده شده را در زمانی سریعتر و همراه با ایدههای بهتر به اتمام میرسانند.
البته این یافتهها در همه افراد صادق نیست. چرا که وقتی شما تحت فشار عصبی قرار دارید، ممکن است به علت تمرکز کمتر بر موضوع، تصمیمهای عجولانهتری بگیرید. اما وقتی شما در حال و هوای مناسبتری قرار داشته باشید، میتوانید به سادگی سایر انتخابها را نیزتحلیل کرده و سپس تصمیم درستی بگیرید.
دکتر لسویک در تحقیقات خود متوجه شد که انتخاب آهنگ شخصی دراین امر بسیار با اهمیت است. او به افرادی که در آزمایش حضور داشتند اجازه داد تا خود موسیقی مورد علاقهشان را انتخاب و تا هر زمان که دوست دارند، گوش دهند.
نتیجه این تحقیق این شد که افراد و گروهی که در کار خود کمی مهارت داشتند با کمک موسیقی کارشان بهبود پیدا کرد. گروهی که کاملا متخصص در کار بودند، تغییر چندانی در کارشان ایجاد نشد و گروهی که تازه کار بودند، موسیقی را به عنوان عاملی در کاهش تمرکز خود عنوان کردند.
دکتر ترسا حتی در این تحقیقات به وجود رابطهای منطقی میان احساس پیری در روحیه انسانها و میزان زمان صرف شده جهت گوش کردن به موسیقی دلخواه پی برده است.
پاول فلاهارتی، قائم مقام امور کارکنان موسسه فنی رابرت هاف (این شرکت جزء معدود شرکتهایی است که برای گوش کردن به موسیقی سیاستهای مشخصی را برای کارکنان خود تدوین کرده است) در این رابطه میگوید؛ برخی از مدیران بر این عقیده هستند که کارکنانی که در حین کار به موسیقی گوش میدهند با تمام ظرفیت کار نکرده و برخی ارتباطات مهم را از دست میدهند. چرا که در دنیای خود فرو میروند و...
پاول میگوید؛ اگر کسی کار خود را به خوبی انجام ندهد، آن وقت مدیری خواهد داشت که دائما از موسیقی گوش کردنش گلایه و انتقاد کند. در صورتی که این کار با فرهنگ بهره وری مغایر است. ما در مورد ارتقای کارایی فردی که کار میکند، صحبت میکنیم نه فردی که میخواهد از زیر کار در برود. این نکته را نباید فراموش کرد.
و در نهایت افرادی که گوش دادن به موسیقی را انتخاب کردهاند، بهتر است حدو اندازهای نیز برای آن قائل شوند؛ چرا که گوش دادن به موسیقی در کل مدت روز ممکن است، باعث سو برداشت دیگران و زحمتهایی نیز برایشان بوجود آورد.
دکتر سود با جمع بندی مطالعات خود، میگوید؛ فقط 15 الی 30 دقیقه طول میکشد تا تمرکز از دست رفته مجددا با گوش دادن به موسیقی بازگردد و برای این امر موسیقیهای بدون کلام کارآیی بهتری دارند. بنابراین گوش دادن به موسیقی در طولانی مدت کارایی برای فرد نخواهد داشت.