سید محسن سعیدی مدنی، عضو هیئت علمی گروه مردمشناسی دانشگاه یزد درباره مراسم ویژه نوروز در فرهنگ ایرانی، گفت: در گذشته اکثریت مردم ایران کشاورز بودند. ایرانیان در آن زمان، سال را 360 روز حساب میکردند و پنج روز آخر را پنجه مینامیدند. کشاورزان پس از جشن سده، همزمان با گرم شدن زمین، خاک را زیر و رو کرده و شخم میزدند تا زمین نفس بکشد. سپس درختها را هرس میکردند و این کارها تا 15 اسفند ادامه داشت.
وی افزود: از نیمه اسفند به بعد مردم خانهتکانی میکردند و اگر هوا گرم شده بود آرام آرام کرسیها را برمیداشتند. آداب و رسوم خانهتکانی در سراسر ایران از قدیم بوده و هنوز هم ادامه دارد و مردم خانهها و محلهای نگهداری دامهایشان را تمیز میکردند و به این ترتیب خود را برای نوروز آماده میکردند.
وی از این مراسم و جشنها به عنوان جشنهای ملی و آداب و رسوم فرهنگ ایرانی یاد کرد و افزود: در گذشته در روستاهای ایران هنگام زمستان که کار کشاورزی کم میشد و همچنین در آستانه نوروز و فرا رسیدن فصل بهار، در کوچهها دف میزدند و شعر میخواندند و درباره بهار صحبت میکردند.
دکتر سعیدی ادامه داد: خانهتکانی تا شب آتشبازی ادامه داشت؛ این شب که به چهارشنبهسوری معروف است یک نوع جشن وداع با سال بوده است. ایرانیان چهارشنبهسوری را به عنوان جشن روشنایی و خوشی برگزار میکردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه یزد درباره آداب و رسوم آتشبازی افزود: در بسیاری از ادیان بر این باورند که دنیا بر اساس چهار عنصر اصلی باد، خاک، آب و آتش شکل گرفته است؛ در بعضی جاها آب مقدس بوده، درجایی آتش و در جای دیگر، عنصری دیگر. آغاز آتشبازی در چین بوده است، البته تاریخ دقیقی از شروع آتشبازی در ایران وجود ندارد ولی در زمان ناصرالدین شاه آتشبازی بوده است و در دوران پهلوی بیشتر قوت گرفت.
وی خاطرنشان کرد: ابتدا آتشبازی به این صورت نبوده که از روی آتش بپرند ولی همیشه رسم بوده که آتش بزرگی برپا میکردند و در کنار آتش شادمانی میکردند. آتش هم از لحاظ گرما برایشان مهم بوده و هم از لحاظ روشنایی. در تمام جوامع بشری هنگامی که شب دور هم جمع میشدند آتش درست میکردند. آتش و روشنایی در هر کجا نشانگر این بوده که انسانی در آنجاست.
دکتر سعیدی در ادامه به یکی از رسومی اشاره کرد که در گذشته در شهرهای میبد، اردکان و اشکذر معمول بوده است و در این باره گفت: در گذشته رسم بوده در زمانی که برق وجود نداشته در ایام محرم مردم جمع میشدند و خانه به خانه چوب جمع میکردند برای برپایی آتش در حسینیهها که در شبهای تاسوعا، عاشورا و شام غریبان مکان عزاداری را نشان بدهند و مراسم برگزار کنند. همینطور یکی از عمدهترین دلایل شمع نذر کردن در تمام مذاهب این بود که هر جا شمعی روشن بود، بودن انسانها را در آنجا نشان میداد.
دانشیار گروه مردمشناسی دانشگاه یزد با اشاره به فلسفه پیدایش داستان عمو نوروز و ننه سرما نیز اظهار داشت: در اکثر جوامع بین زمستان و بهار، شر و خوبی، تاریکی و نور و مواردی از این دست همیشه اختلاف بوده است و این همیشه در ذهن ایرانیها و اسطورههای ایرانی وجود داشته است. در این خصوص نیز اینگونه در اذهان است که عمو نوروز پیام بهار را به ننه سرما میدهد و ننه سرما بساطش را جمع میکند و تا سال بعد که بساطش را دوباره در زمین پهن کند، میرود.
سعیدی افزود: آمدن ننه سرما همیشه برای مردم قابل احترام بوده است به دلیل اینکه نزولات آسمانی مثل برف و باران همراه خود میآورد. به دلیل اینکه نزد ایرانیان در گذشته سستی و نخوت رد شده است و در این دوران کشاورزان نمیتوانستند کاری انجام دهند و این تا حدودی برایشان حرمت داشته، وقتی نزدیک جشن سده میشدند، بیان میکردند که ننه سرما باید بساطش را جمع کند و کشاورزان ابزار کشاورزی خود را نو میکردند و برای فصل کشت و کار آماده میشدند.
وی همچنین به برخی از بازیهایی که در گذشته در ایام نوروز در ایران رواج داشت اشاره کرد و گفت: بازی "شاه و وزیر" به عنوان یکی از بازیهای جذاب ایرانی در پنج روز آخر سال رواج داشت و بازی دیگری که بیشتر بچهها آن را در ایام نوروز انجام میدادند "تخممرغ بازی" بوده است به این صورت که مردم تخممرغها را با پوست گردو، پیاز و حنا رنگ میکردند و در ایام عید به بچهها عیدی میدادند.
وی افزود: این بازیها مثل بسیاری از رسوم دیگر نظیر سبزه کاشتن و چیدن سفره هفتسین، فقط سالی یک بار انجام میشد.
- منبع : پایگاه رسمی دانشگاه یزد