در واقع نام اردوغان تا یکسال اخیر بیشتر به موفقیتهای ترکیه در صحنههای سیاسی- اقتصادی و همچنین داخلی ترکیه بهویژه صلح با کردها گره خورده بود، اما سال ۱۳۹۲ سالی بدیمن و شاید نامبارک برای او بود. اردوغان هیچگاه در یک دهه گذشته همانند سال گذشته رویاروی بحرانهای گستردهای قرار نداشته و همین امر موجب شده سال گذشته را سالی سرنوشتساز برای اردوغان بدانیم.
هر چند رجب طیب اردوغان سیاستمداری کهنهکار است که از عملگرایی بالایی بهره میبرد و به راحتی تسلیم نمیشود اما سالی که گذشت شکافهایی را در کاریزمای اردوغانی یکدهه گذشته ایجاد کرد. در این راستا اگر نگاهی به چالشهای یک سال گذشته او داشته باشیم، باید گفت در سطح داخلی اردوغان با 3بحران عمده روبهرو بوده است.
- بحران پارک گزی
نخست اینکه رخدادهای بهار گذشته در ترکیه و اعتراضهای پس از پارک گزی که مدتها اردوغان و تیم وی را بدان مشغول داشت، دامنهای سراسری یافت و عملا به حدی دولت را با چالش جدید روبهرو کرد که برخی بدان نام «بهار ترکی» دادند. اردوغان هرچند پس از هفتهها توانست اعتراضها را با کمک پلیس سرکوب کند، اما این امر در واقع جدا از پیامدهای منفی داخلی بر شهروندان و احزاب ترکیه، موجب اعتراضهای خارجی کشورهایی چون آمریکا و اروپا در مورد رویکرد وی در مدیریت شورشها شد.
- سرشاخشدن با پدر معنوی
چالش دوم داخلی اردوغان در یکسال گذشته پرونده فساد مالی بود؛ چالشی که تبدیل به بحرانی گسترده برای حزب حاکم، یعنی عدالت و توسعه شد. دولت اردوغان از زمان افشای پرونده فساد مالی ۸۷میلیارد یورویی در ترکیه- که برخی از فرزندان وزرا و مقامات اجرایی منسوب به او و حتی اخیرا فرزند وی بلال نیز در میان متهمان و دستگیرشدگان این پرونده فساد مالی دیده میشود- از سوی احزاب مخالف تحت فشار قرار گرفت و مخالفان خواهان استعفای دولت او به دلیل این رسوایی مالی شدند.
از نگاه نخستوزیر ترکیه افشای پرونده فساد مالی، یک توطئه کثیف علیه دولت خود و آینده ترکیه است و به همین دلیل گفته اگر مشخص شود یکی از فرزندانش در پرونده فساد مالی اخیر دست داشتهاند، حتی یک ثانیه هم او را نزد خود نگاه نمیدارد و از فرزندی خلع میکند.
اما با این وجود باید گفت دومین چالش مهم داخلی اردوغان در یک سال گذشته نه تنها به ضرر حزب وی و جایگاه او تمام شد، بلکه پیامدهای منفی دیگری را نیز در پی داشته و دارد. در عین حال اردوغان با مدیریت و نظارت بر روند استعفا و جابهجایی مقامات سیاسی و امنیتی و... تلاش کرده دولت خود را دولتی پاک نشان دهد اما جبهه مخالفان وی از احزاب دست راستی و ملیگرا و جریان گولن فشار بر اردوغان را ادامه دادهاند. در کنار این دو چالش عمده باید به دو چالش مهم و کوچک داخلی هم توجه کرد. چنانچه همکاری و همگرایی گولن و حزب عدالت و توسعه اکنون در بدترین دوران همکاری دو جریان اسلامگرا در ترکیه است؛ یعنی نزاع اردوغان و فتحالله گولن، رهبر مذهبی متنفذ ترکیه ساکن آمریکا به حدی رسیده که تلاشها و رویکردهای رفتاری و رسانهای شدیدی از دو سو بروز کرده است. گفته میشود عوامل و هواداران او درون سیستم قضائی و پلیس ترکیه در راستای به چالش کشیدن قدرت اردوغان، پرونده اخیر فساد مالی را افشا کردهاند. گذشته از این اردوغان هنوز نتوانسته به حل چالش با کردها و پ.ک.ک نائل شود.
- آرزوهای از دسترفته
در سطح خارجی هم مشکل دیگری که دامن اردوغان را گرفت، پیشبینیهای غلط وی درباره سرنگونی دولت دمشق و جایگزین کردن آن با یک ائتلاف به اصطلاح اسلامی به رهبری اخوانالمسلمین است. سرنگونی مرسی در مصر و تشدید تنش با دولت نوین در مصر، ناکامی حزبالنهضه در تونس به رهبری راشد الغنوشی، حاشیه رفتن ترکیه در پرونده سوریه، شکست سیاست رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه در قبال سوریه، پسرفت روابط با آمریکا و متزلزل شدن همپیمانی اردوغان و اوباما، کاهش اهمیت و نقش محوری ترکیه- قطر در بحران سوریه و پررنگ شدن نقش عربستان، موفقیت گروههای تندرو در نفوذ به خاک ترکیه و جذب صدها تن از جوانان ترک، همه و همه نمودهایی از رویکردهای اشتباه اردوغان در صحنه داخلی تلقی میشوند. امری که موجب شد اردوغان در اندیشه بازسازی روابط خارجی خود و تغییر موضع آنکارا در نزدیک شدن به ایران، عراق و روسیه و ایجاد تغییرات ریشهای در سیاست کشورش در خصوص تحولات سوریه باشد.
آنچه مشخص است، هر چند سال ناکامیهای اردوغان در صحنه داخلی مساوی با شکست وی نیست و مدیریت و رویکرد پراگماتیستی وی موجب بهبود نسبی امور در ترکیه شده، اما باید گفت در آستانه انتخابات شهرداریها و ریاستجمهوری، اردوغان فاقد جایگاه گذشته 10سال گذشته است و این امر ممکن است به کاهش عمده آرا و حتی شکست وی در انتخابات منجر شود.
- همشهری ماه