این اعتراضات از این منظر متمایز است که غالب اعتراضات جاری در کشورهای اروپایی همواره در اعتراض به عضویت دولتهایشان در اتحادیه اروپا بوده است و مردم خواهان لغو عضویت و خروج کشورشان از این اتحادیه بودهاند اما در مقابل مردم اوکراین درخواستی متفاوت دارند.
- سطوح بحران
بحران فعلی در اوکراین دارای سه سطح میباشد. سطح نخست به امور داخلی اوکراین و تحولات آن مربوط میشود. سطح دوم این اعتراضات و تحولات به ارتباط بین اوکراین و اتحادیه اروپا مرتبط است. بدین معنا که اهمیتی که اوکراین از نظر جغرافیای سیاسی برای اتحادیه اروپا دارد، باعث میشود تا در صورتیکه اوکراین به عضویت اتحادیه اروپا درآید، حوزه نفوذ اتحادیه اروپا در این کشور بیشتر شده و به تبع آن نفوذ و تاثیر اتحادیه اروپا و جبهه غربی در مرزهای غربی روسیه به طور چشمگیری گسترش خواهد یافت. سطح سوم بحران اوکراین بینالمللی میباشد که در رقابت دیرین جبهه غرب و شرق و به عبارت دیگر روسیه و آمریکا قابل تحلیل است. رقابتهای متعددی که در سالهای اخیر بین روسیه و ایالات متحده در حوزههایی نظیر سوریه، ایران و ماجرای اوستیای جنوبی و آبخازیا رخ داده است، منجر به هویدا شدن نزاع و تنش این دو کشور در اوکراین شد.
با این وصف بازیگر اصلی بحران اوکراین دولت این کشور نیست، بلکه بازیگران پشت پردهای هستند که امروز دیگر پرده را کنار زده و با رودررویی به رقابت میپردازند. به عبارت دیگر تصمیمات یانوکویچ و نخست وزیر و مجلس اوکراین تعیینکننده نیستند و اگرچه مخالفان و دولت باید تصمیم بگیرند اما این دو بازیگر تابع و متاثر از تصمیمات غرب و آمریکا از یکسو و روسیه از سوی دیگر هستند.
معترضان که عموما تمایل به جبهه غربی دارند، تمایل دولتشان به مسکو و همچنین ملاقات پوتین با رئیسجمهور و سپس اعلام شکست توافق توسط رئیس دولت را در یک راستا و مرتبط میدانند. این اعتراضات و درگیریهای شدید علاوه بر بیان درخواست عضویت اتحادیه اروپا، نوک پیکان حملات خود را به تمایل به روسیه و شرقگرایی کیف نشانه رفتهاند. اوکراین به جهت جایگاه جغرافیایی در شرق اروپا از آن جهت اهمیت بالایی دارد که محل اتصال دو جبهه غرب و شرق بوده است و بدین خاطر همواره در طول تاریخ سیاسیاش محل نزاع و تنش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای نظیر روسیه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بوده است.
- اهمیت اوکراین برای بازیگران بینالمللی
اهمیت کیف برای کشورهای منطقه و بهخصوص مسکو و واشنگتن تا جایی است که برژینسکی از آن به عنوان «ترن سیاستهای منطقه»ای در دوران پس از شکلگیری اتحادیه اروپا یاد میکند. اوکراین این روزها بار دیگر محل تلاقی منافع قدرتهای بزرگ شده است و این تنش پیدا و پنهان دائمی در روزهای جاری شکل آشکار خود را نشان میدهد و در این میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده در مقابل روسیه صفآرایی کردهاند تا شاید بسیاری از اهدافی که در رویارویی سه ساله در سوریه به آن دست نیافتند، در این کشور به آن نائل آیند و با این ترفند مسکو را محصور نمایند. جبهه غربی فرصت استراتژیک الحاق اوکراین به غرب را برای ضربه زدن به یک رقیب دیرین از دست نخواهد داد و شاید روسیه باید تاوان امتیازهای به دست آورده در میدان سوریه را در نبرد اوکراین باز پس دهد. آمریکا از پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا حمایت میکند و با تهدید سخنگوی کاخ سفید مبنی بر تحریم دولت اوکراین در صورت ادامه سرکوبها تیغ نزاع با مسکو را از رو کشیده است. در همین راستا سفر جان مک کین، سناتور جمهوریخواه و مورفی سناتور برجسته دموکرات به اوکراین و حضور بین معترضان و اعلام حمایت از آنها در مقابل دولت کیف پیام آشکار واشنگتن برای مسکو تعبیر میشود که حمایتهای مالی و رسانهای ایالات متحده را علنی کردند.
تقابل دو جبهه غربی و شرقی به جایی رسیده است که جان کری به این کشور میرود تا آخریت تحولات را ارزیابی کرده و با مخالفان و دولت گفتوگو میکند و همچنین مقامات آمریکا خواستار روی کار آمدن یک دولت طرفدار اروپا در این کشور شدهاند. در کنار ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا نیز تلاش دارد تا اوکراین را به خود ملحق نماید و از حمایت خود از معترضان دریغ نمیکند.
اعلام تقویت احتمال تصویب تحریم علیه دولت اوکراین از سوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و فاجعه بار دانستن لغو توافق اوکراین با اتحادیه اروپا از سوی مسئولان این اتحادیه در کنار حمایت آشکار از معترضان، یک جبهه کامل غربی را در مقابل دولت اوکراین و مقامات مسکو نشان میدهد. از سوی دیگر این روسیه است که سیگنالهای غرب را به خوبی دریافت کرده و با تمام قوا و اعلام مواضع حمایت آشکار خود را از دولت کیف در مقابل معترضان نشان میدهد. روسها نگاهی تاریخی به اوکراین دارند و خارج شدن اوکراین از زیر چتر روسیه را تاب نمیآورند. اوکراین جدای از نقش ژئوپلیتیک برای روسیه کشوری است که بزرگترین خط لوله گاز صادراتی روسیه به اروپا از این کشور میگذرد. این وابستگی دوسویه است و از سوی دیگر هم اوکراین وابستگی زیادی به اقتصاد روسیه داشته و مبادلات اقتصادی فراوانی با روسها دارد.
به همین دلیل روسیه با همه توان و امکانات خود وارد این ماجرا شده است تا دولت متمایل به روسیه را حفظ و اتحادیه گمرکی و تجاری که احتمالا به اتحادیه اوراسیا تبدیل خواهد شد را با حضور اوکراین تقویت نماید. روسیه از کشورهای غربی به خاطر دخالت در امور اوکراین انتقاد کرده و اعتراضات علیه تصمیم کیف در رد توافق تجاری با اتحادیه اروپا را موجب بیثباتی این کشور شوروی سابق میداند. پارلمان روسیه، دوما با انتشار بیانیهای غیرالزامآور، از غرب خواست تا «فشارهای مضاعف علیه سیاست کشور برادر ما را متوقف کند.» در کنار این موارد کرملین علنا غرب را به دامن زدن به اعتراضات و حمایت از شورشها متهم کرده و این اقدامات غرب را انتقامگیری واشنگتن از شکست در روسیه میدانند. در همین راستا اتحادیه اروپا، در سه سال گذشته برای نزدیکی اوکراین به اتحادیه اروپا بیش از 2میلیارد و ۵۰۰ میلیون یورو در این زمینه سرمایهگذاری کرده، اما تا کنون با اقدامات و اعمال نفوذ کرملین بر کیف، برنامههای بروکسل ناموفق بوده و در حال از هم پاشیدن است.
- خواستههای نارنجیپوشان سابق
معترضان اوکراینی طرفدار اتحادیه اروپا که همان هواداران انقلاب نارنجی هستند، با مشاهده درگیریهای موجود بین دو قدرت شرق و غرب در این کشور و حمایتهای صریح از این اعتراضات خواسته خود را به طور اساسی تغییر دادند. چنانچه قابل پیشبینی بوده است درخواست عضویت در اتحادیه اروپا در ابتدای اعتراضات به صورت گام به گام تغییر میکند و سرنگونی دولت متمایل به مسکو در دستور کار قرار میگیرد. برگزاری انتخابات زودهنگام و اعلام عفو عمومی و روی کار آمدن یک دولت غربگرا انتظاراتی است که امروز علیرغم استعفای با هدف مصالحه نیکلای آزاروف، نخست وزیر اوکراین و لغو قوانین مصوب در مجلس هم نتوانست رضایت معترضان را فراهم کند. امتیازهای جبهه غربی چیزی است که امروز مخالفان در ذیل درخواستهای خود برای پایان درگیریها اعلام میکنند. یانوکویچ در تلاش برای آرام کردن ناآرامیهای سیاسی، همه احزاب از جمله مخالفان دولت را دعوت کرد تا برای حل و فصل بحران کنونی پای میز مذاکره حاضر شوند اما رهبران مخالف در اوکراین پیشنهاد مذاکره از سوی یانوکویچ را رد کرده و خواستار برکناری دولت و آزادی معترضان بازداشت شده را داشتند.
بنابراین در رابطه با تنشهای جاری در اوکراین میتوان سه نتیجه را پیشبینی کرد که اول میتواند مشارکت معترضان در تشکیل دولت و گرفتن پستهایی نظیر نخست وزیری و وزرای کلیدی باشد. در پایانی دیگر میتوان گستردگی تظاهرات را به گونهای تصور کرد که انتخاباتی زودهنگام برگزار شود که در آن دولت فعلی پیروز شود و بر مسند قدرت باقی بماند، اما محتملترین سناریو این است در نهایت انتخابات برگزار شود و با شکست دولت متمایل به روسیه، احزاب مخالف از جمله خانم تیموشنکو در انتخابات پیروز شوند. اگر این امر رخ دهد، آمریکا و جبهه غرب انتقام سوریه را در اوکراین از روسیه خواهند گرفت
*دانشجوی دوره دکترای مطالعات جهان دانشگاه تهران
- همشهری ماه