در میان نمایندگان این کاروان از کشورهای مختلف جهان، مایرید مگوایر اهل ایرلند، بهخاطر فعالیتهای صلح آمیز خود بهویژه در ایرلند شمالی چهرهای سرشناس بهحساب میآید. مگوایر، ۷۰ساله که بهخاطر فعالیتهایش برنده جایزه صلح نوبل در سال۱۹۷۶ شده خودش مانند عقیدهاش به صلح و آرامش، فردی بسیار آرام است.
کلمات را آرام و با طمانینه بیان میکند و با حوصله به سؤالهای ما در شب قبل از پروازش به سوی دمشق گوش میدهد. کشته شدن3 خواهرزاده او در جریان درگیریهای ایرلند شمالی باعث شد تا او فعالیتهای ضدجنگ خودش را شروع کند و بهخاطر تلاشهایش جایزه نوبل را ببرد. مایرید مگوایر صلح در سوریه را حالا یکی از محورهای فعالیتهای خود قرار داده و با تأکید بر حضور شورشیان خارجی و جنگی نیابتی در سوریه عقیده دارد که مانند ایرلند شمالی در این کشور هم میتوان با مذاکره اختلافها را حل کرد.
- چطور شد که این گروه شکل گرفت و به فکر تلاش برای راهحلی مسالمتآمیز برای پایان درگیریهای سوریه افتادید؟
ما یک مرکز کوچک برای صلح جهانی در بلفاست داریم و اعضای این مرکز ازجمله مادر اگنس که بهتازگی به سوریه سفر کرده، ما را دعوت کرد که برای صلح در سوریه با اعزام نمایندگان و گروهی، همکاری کنیم. گروهی ۱۶نفره را تشکیل دادیم و به سوریه رفتیم. قبل از رفتن به این کشور هم بازدیدی از اردوگاههای آوارگان سوری در لبنان داشتیم. آنچه ما در سوریه شاهد بودیم خشونت فزاینده و جنگی نیابتی بود. ما با هر دو طرف یعنی هم حامیان دولت سوریه و هم مخالفان دیدار داشتیم و آنچه در این کشور فهمیدیم این بود که خشونت در این کشور از خارج مرزهای آن میآید. ما شهادت افراد زیادی را شنیدیم و آنچه مشخص بود حضور شورشیان خارجی از کشورهای مختلف در این کشور است که در تلاش برای بیثبات کردن این کشور هستند. با مخالفان هم حرف زدیم که خواستار اصلاحات در این کشور هستند اما به هیچ عنوان خشونت را تأیید نمیکنند.
تلاش ما دستیابی به «مصالحه» و صلح در این کشور با کنار گذاشتن خشونت است. مصالحه تنها راهحل برای بازگشت آرامش است و ما افراد زیادی را دیدیم که میگفتند میخواهند مشکل را در این کشور به وسیله مذاکره حل کنند. در سوریه گروههای مختلفی وجود دارند. ولی من شخصاً این تجربه را قبلاً هم داشتهام و حل و فصل اختلافها میان گروههای مختلف بهوسیله یک روند مسالمتآمیز کاری بود که ما در ایرلند شمالی انجام دادیم. در ایرلندشمالی در میان خشونتها ما موفق شدیم گروههای مختلف را پای مذاکره بیاوریم تا راهحلی مسالمتآمیز انجام شود. نخستین نکته که درباره سوریه باید درنظر گرفت و در گزارشها هم آمده است در جریان بودن یک جنگ نیابتی است و آن چیزی است که در رسانههای غربی به آن اشاره نمیشود.
ما پس از سفرمان شروع به حرف زدن با رسانهها کردیم و مشاهدات خودمان را از جریان سوریه گفتیم. با دعوت ایران به تهران آمدیم تا به همراه فعالان صلح این کشور تلاشهای خود را برای بازگشت آرامش به سوریه ادامه دهیم و حمایت خود را از مردم سوریه اعلام کنیم. در کاروان صلح ما برای سوریه فکر کنم حالا نمایندگان از ۱۰ کشور جهان با سوابق و تجربیات مختلف از پاکستان تا اروپا حضور دارند. همه ما خواستار راهحلی صلحآمیز برای سوریه هستیم و همه اعضای ما ضدجنگ و خشونت هستند.
- شما درباره تجربهتان در ایرلندشمالی حرف زدید. مسئلهای که در سوریه وجود دارد این است که برای مذاکره نمایندگان دولت این کشور مشخص هستند اما در آن سوی ماجرا و در میان مخالفان مشخص نیست باید با چه کسانی مذاکره کرد. فکر میکنید در چنین وضعیتی مصالحه در سوریه امکانپذیر باشد؟
بهنظرم در جریان مصالحه، بهعنوان روندی صلح آمیز برای بازگشت آرامش شما باید بتوانید با همه حتی دشمنان دیرینتان هم مذاکره کنید. این تلاش واقعی برای صلح است. حتی کسانی که از خشونت هم استفاده میکنند را باید ترغیبشان کرد که پای میز مذاکره بنشینند. ما تجربههای موفقی برای قانع کردن گروهها برای زمینگذاشتن سلاحشان و پیوستن به روند صلح داشتهایم. این حرف شما درست است که ما در سوریه با گروههای مختلفی روبهرو هستیم؛ از مخالفانی که به راهحل مسالمتآمیز باور دارند تا گروههای افراطگرا که تنها به خشونت فکر میکنند. حلقه مفقوده در روند صلح سوریه اما جمع کردن قومیتها و جوامع مختلف سوریه و تعهد آنها به پایبند بودن به روندی مسالمتآمیز است تا در مقابل آنچه از خارج این کشور با حضور شورشیان خارجی انجام میشود بایستند.
- کشورهایی در جهان بودهاند که مداخله نظامی در سوریه را پیگیری میکردند. چه شد که برخلاف گذشته حمله به سوریه رقم نخورد؟ بعضیها این مسئله را به مشکلات اقتصادی این کشورها ربط میدهند. بهنظرتان مشکل بودجهای بوده یا حالا شرایط دنیا تغییر کرده و افکار عمومی جهان راه انداختن جنگ دیگری را مانند عراق و افغانستان نمیپذیرد؟
این دولتها همیشه برای جنگ پول و منابع مالی دارند. شاید آنها برای تأمین اجتماعی، آموزش و بیمه پول نداشته باشند اما منابع مالی خود را برای جنگ همیشه پیدا میکنند. من فکر میکنم که گروههای مختلفی در جهان وجود دارند که حالا دیگر جنگ را نمیپذیرند. مردم جهان حالا میپرسند که چرا باید این همه برای جنگ و خشونت هزینه شود درحالیکه میشود مشکلات را با مذاکره حل کرد. ما در دنیایی ثروتمند زندگی میکنیم اما بچههای دنیا از گرسنگی در گوشهای از جهان میمیرند.
منابع مالی وجود دارد اما پیگیری سیاسی پشت این ماجرا نیست. به همینخاطر است که مردم جهان بهصورت قاطع به جنگ «نه» میگویند. حالا تفکرات ضدجنگ در میان مردم کشورهای مختلف ازجمله آمریکا و اروپا بسیار قدرتمند است و جهان دیگر جنگ جدیدی را نمیپذیرد.
در آمریکا فعالان ضدجنگی وجود دارند که برای اعتراض در مقابل حمله و اقدام نظامی چندین سال را در زندان بودهاند. همین جنبشهای ضدجنگ و افکار عمومی جهان باعث شد تا مثلاً پارلمان انگلیس در مقابل درخواست دولت این کشور برای جنگ در سوریه جواب منفی بدهد. این یک نقطه تاریخی برای جهان بود که نشان داد مردم جهان حالا بیشتر از هر زمان دیگری عقیده دارند که باید به جای جنگ مشکلات را با مذاکره حل کرد. همین فکر و نفرت از جنگ بود که در ژاپن تبدیل به قانون شد. اصل۹ قانون اساسی ژاپن میگوید: بهمنظور تحقق صلح بینالمللی براساس عدالت و نظم، مردم ژاپن برای همیشه جنگ را بهعنوان وسیلهای برای اعمال حاکمیت یک کشور و نیز تهدید یا استفاده از زور را بهعنوان وسیله حل و فصل اختلافات بینالمللی مردود میدانند. فعالیت جنبشهای ضدجنگ جهان نتایج خوبی داشته است.
- در کشوری مانند آمریکا اما هنوز لابی جنگ و گروههایی که از درگیری نظامی سود میبرند فعال هستند. فکر میکنید این گروهها عامل آن شدهاند که هنوز توافقهایی در موارد مختلف مانند مسئله هستهای ایران بهوجود نیامده است؟
درست است؛ هنوز در کشورهای مختلف گروههایی هستند که بهلحاظ سیاسی و اقتصادی از جنگ سود میبرند و بهدنبال این ماجرا هستند. همانطور که میدانید گروههایی در غرب وجود دارند که با هیاهو بهدنبال جنگ هستند. این مسئله بهخاطر این است که این گروهها از جنگ پول درمیآورند و منفعت مالی دارند. درحالیکه جنگ کشوری را به نابودی میکشد و جان غیرنظامیان را میگیرد.
بهنظرم اما اگر دولتها تصمیم بگیرند که راهحلی صلحآمیز را انتخاب کنند میتوانند با پشتکار در این مسیر موفق شوند. ما باید تلاش کنیم تا با گفتوگو مشکلات کشورهای مختلف را حل کنیم. مثلاً مرزها و دیوارهای اختلاف میان 2کره را برداریم تا این دو کشور بتوانند پای میز مذاکره بنشینند و اختلافها را حلوفصل کنند. ما باید یکی یکی موانع در مسیر صلح و مذاکره را هر چند در میان گروههای جنگ طلب سخت باشد برداریم و مردم و گروههای مختلفی وجود دارند که از این روند حمایت میکنند. صلح مسیری است که من انتخاب کردهام و فکر میکنم انتخاب اکثریت مردم جهان است.
- شما برای کمک به مردم غزه هم فعالیتهای زیادی داشتهاید. در اکتبر سال ۲۰۰۸ به غزه رفتید و در تلاش برای کمکرسانی به فلسطینیها در سال ۲۰۱۰ هم یکی از سرنشینهای کشتی راشل کوری بهعنوان بخشی از کاروان آزادی بودید. چه تلاشهایی برای مردم غزه داشتید و از اوضاع فعلی آنجا خبر دارید؟
در سفرمان به غزه ما با گروههای مختلفی از فلسطینیها ازجمله فتح و حماس دیدار داشتیم. ما از آنها خواستیم که برای حل اختلافهایشان مذاکره کنند و کنفرانس صلح تشکیل دهند. بعد از سفر سال ۲۰۰۸ اما اسرائیل حمله به نوار غزه را آغاز کرد و جنایتهای زیادی را علیه مردم این کشور مرتکب شد. از زمان اقدام ما در غزه اوضاع در این منطقه برای مردم غزه بدتر و سختتر شده است. با دانستن این وضعیت چند هفته قبل به همراه گروهی از فعالان صلح دیگر تلاش کردیم تا از مصر و مرز رفح وارد غزه شویم. دولت مصر اما مانع از ورود ما شد و فعالان بازداشت شدند.
دولت مصر راه دسترسی مردم غزه را بسته است و رژیم اسرائیل هم این منطقه را در محاصره شدید قرار داده و مردم این منطقه ارتباطشان بهطور کامل قطع شده است. این یک تنبیه دستهجمعی از سوی رژیم اسرائیل است که قوانین بینالمللی را نقض میکند. رژیم اسرائیل به قطعنامههای مختلف سازمان ملل بیاعتنایی کرده و سیاستهای آپارتایدی خود را ادامه داده است. ما از فلسطینیها در مقابل اسرائیل که به قوانین بینالمللی احترام نمیگذارد برای تمام شدن این محاصره حمایت میکنیم. کشورهای مختلف جهان به همراه سازمان ملل متحد باید تلاش کنند تا مسئله اشغالگری اسرائیل حل شود که قضیهای کلیدی در خاورمیانه بهحساب میآید.