شاگردان بابک بیات، یکبار دیگر به یاد او در فرهنگسرای دانشجو جمع شدند و برای او و از او خواندند. ملودیهایی را اجرا کردند که هیچگاه کهنه نمیشوند، تاریخ مصرف ندارند و پر از خاطرهاند.
حضور 4 خواننده خوشصدای کشور – که سعی کردهاند همواره استانداردهایشان را حفظ کنند و هر ترانهای را نخوانند و با هر نوع آهنگی کنار نیایند – یکی از نکات ویژه و ستودنی این مراسم بود؛ مراسمی که با حضور خانواده بابک بیات، رنگین شده بود.
به قول فریبا وکیلی – ترانهسرای معاصر – بابک بیات با مرگش باعث شد مانی رهنما، حامی، نیمامسیحا و مهرداد شهسوارزاده در یک سالن برای علاقهمندانشان بخوانند. اینبار اما بهانه برگزاری این مراسم، سالروز تولد بابک بیات بود؛ آهنگسازی که با آهنگهای جاودانهاش، تا دنیا دنیاست، در خاطر مردم ایران زمین باقی خواهد ماند. بابک بیات که رفت، جوانها دوباره سراغ صندوقچههای قدیمی رفتند و آهنگهای پرخاطره بابک بیات را دوباره زندهتر از همیشه، شنیدند.
بابک بیات که رفت، همه به یاد روز تولدش افتادند و شمعها را چیدند تا او فوتشان کند.
اما او هنوز هم با این همه آهنگ و با این همه شاگرد اولی که تحویل موسیقی ایران داده، زنده است.
مهرداد شهسوارزاده راست میگفت که این مراسم «یادبود» نیست، باید به این مراسم بگوییم «یادهست». از بابک بیات – بهویژه در این 6 ماه گذشته – بسیار شنیدهایم؛ آهنگساز بزرگ سینما و موسیقی، با خورجینی از ترانههای ماندگار و ملودیهای جادویی. در این مدت، صحبت از او همواره با حسی اندوهناک و توام با فراق همراه بوده اما اینبار مسئولان خانه ترانه، سعی کردند با حس تازهای، برنامه را پیش ببرند.
بابک صحرایی – ترانهسرا و یکی از 2 مجری این مراسم – در ابتدای برنامه توضیح داد: «سعی میکنیم این برنامه، از آن حس اندوهی که در این مدت گریبانگیر خانواده، دوستان و علاقهمندان بابک بیات بوده، دور باشد». به هر حال، این مراسم، جشن تولد 61 سالگی بابک بیات بود. در مراسم تولد که آدم غمگین نمیشود...
به یاد پدر
خانه ترانه، هر پنجشنبه در فرهنگسرای دانشجو، مراسم ترانهخوانی و نقد ترانه برگزار میکند. مجریان مراسم هم دکتر افشین یداللهی، بابک صحرایی و سعید امیراصلانی هستند که آخری، در این مراسم به خواندن شعری و آوردن لبخندی بر لبان حاضران اکتفا کرد.
هنوز جمعیت روی صندلیها مستقر نشده بود که یک آهنگ در حال و هوای آثار بابک بیات پخش شد. آهنگ «سکوت دریا» با صدای میلاد رحیمی که آخرین آهنگ ضبط شده توسط بابک بیات بود؛ با شعری از بابک صحرایی که خود بابک بیات ملودیاش را ساخته و تنظیمش کردهبود. او این آهنگ را یک ماه قبل از فوتش ضبط کرد.
اما در آغاز برنامه – مطابق روال معمول – چند ترانهسرا، ترانههایشان را برای حاضران خواندند. در سالن فرهنگسرای دانشجو با ظرفیت حدود 200 نفر جمعیتی حدود 500 نفر جمع شده بودند و همین انبوه جمعیت بود که انگار کولرها را بیاثر کرده بود. گرمای هوا اما مانع از به هیجانآمدن حـاضـران هـنـگـام شنـیـدن تـرانــههـای -گاهی رمانتیک– ترانهسرایان نمیشد.
«مریم اسدی» یکی از ترانهسراهای پرکار این روزها – که با بابک بیات هم همکاری داشت – با تعریف روزهای آخر بابک بیات، فضای ویژهای به مراسم داد. او پس از صحبت، ترانهاش را خواند. بعد از او، نوبت به بخش اول اجرای آهنگها رسید.
مهرداد شهسوارزاده – که بنا به روزنگار موسیقی ایران، اولین آلبوم پاپ بعد از انقلاب را منتشر کرده – اولین کسی بود که به روی صحنه رفت. مهرداد با آلبوم «شوکا» در سال 77، توانست نام خود را در عرصه موسیقی پاپ ایران مطرح کند. او پس از انتشار آلبوم با حضور در مجموعههای موسیقایی پاپ، حضورش را در صحنه موسیقی حفظ کرد.
اما مدتی از دنیای موسیقی کنار کشید تا اینکه آلبوم «دریا» را با ملودیهای جادویی بابک بیات، دوباره عرضه کرد. او در این مراسم، همین قطعه «دریا» را با همراهی پیانوی بامداد بیات – پسر هنرمند بابک بیات – اجرا کرد که با استقبال بسیار خوب حاضران مواجه شد. این روزها، رادیو دوباره سراغ آهنگهای قدیمی مهرداد مثل شوکا، دریا و گریهنکن رفته و آنها را پخش میکند.
اما در این ماجرا بامداد بیات – که به حق جانشین شایسته پدر است – یکبار دیگر هنرش را ثابت کرد و ملودی بسیار تکنیکی قطعه «دریا» را که اجرای آن مشکل است به خوبی نواخت. انگار روح بابک بیات بود که پشت پیانو نشسته بود و پنجه در کلاویهها میانداخت.
حامی ماسکه نشود!
ترانهسرایان جوان یکی پس از دیگری روی صحنه میآمدند و برخی با حرارت ویژه و برخی هم خیلی آرام و راحت، ترانههایشان را میخواندند و از روی سن پایین میآمدند. به عقیده خیلی از حاضران، میشد کمی از تعداد این ترانهخوانیها که اغلب هم به بابک بیات و مراسم تولد او ارتباطی نداشتند، کم کرد و فرصت بیشتری را به شاگردان بابک بیات داد تا هم حاضران در سالن، از برنامه لذت بیشتری ببرند و هم بار موسیقایی برنامه بیشتر شود.
اما این عقیده تا زمان روی صحنهآمدن حامی، محقق نشد.حامی که روی صحنه آمد، وضعیت کاملا عوض شد. او ابتدا ترانه «لیلای من کو» و پس از آن ترانه «همگریه» را اجرا کرد که بهویژه اولی با تشویق فراوان حاضران همراه شد.
حامی که این روزها با آلبوم «فقط نگاه میکنم»، در صدر جدول فروش موسیقی پاپ قرار دارد، با صدای گیرا و اوج و فرودهای عالیاش، بسیار خوب برنامهاش را اجرا کرد.
زمانی که حامی روی صحنه رفت، مانی رهنما که ردیف جلو نشسته بود، از بابک صحرایی خواست تا میکروفون خواننده را جلوتر بیاورند یا تریبون ترانهسراها را کمی جابهجا کنند تا حامی «ماسکه» نشود. حامی هم پایه میکروفون را جلوتر آورد و این کار را تا جایی که مانی رهنما راضی شد، ادامه داد.
صدای حامی، دوباره شور و اشتیاق را به سالن برگرداند. او که به همراه مادرش به این مراسم آمده بود، پس از این دو اجرا به ردیف دوم و کنار مادرش برگشت تا دوباره ترانهخوانی آغاز شود.
فریبا وکیلی یکی از این ترانهسرایان بود که بیش از تمام ترانهسراهای حاضر، سخن گفت. او به حضور همسر زندهیاد بابک بیات در جمع اشاره داشت و او را یکی از مهمترین عوامل موفقیت بابک بیات در عرصه آهنگسازی معرفی کرد. پس از آن هم ترانه «تکنوازی»اش را برای حاضران خواند که به آهنگساز تنهای داستان ما ارتباط داشت.
این بار بدون تأخیر
چهرههای دنیای موسیقی و ترانه کمکم از راه میرسیدند. مطابق عادت قدیمی ما در تاخیر، خیلی از مهمانها هم فکر میکردند که این برنامه با تاخیر شروع میشود و دیرتر به محل برگزاری این مراسم رسیدند. اما برنامه سر موقع شروع شده بود.
رها شایان، افشین سیاهپوش، رضا بختیار و خیلیهای دیگر، جزء همان دسته تاخیریها بودند که تعدادی از آنها مجبور شدند روی زمین بنشینند و برنامه را تماشا کنند.
ستار اورکی آهنگساز فیلم «سنگ، کاغذ، قیچی» ساخته سعید سهیلی که همین روزها اکرانش به پایان رسید هم به همراه همسرش در این برنامه شرکت کرد. او در سخنان بسیار کوتاهی از بابک بیات و ارتباطشان گفت. او با این سخنان کوتاه با حاضران گرمازده سالن، همراهی کرد.
ستار اورکی یکی از صمیمیترین و نزدیکترین دوستان بابک بیات بود که در عین فاصله سنی زیاد با او، توانسته بود این دوستی را سالیان سال ادامه دهد. او در دوران بیماری بابک بیات هم همواره در کنار او بود.
پس از آن، نوبت به «سخن سنج» دوست قدیمی بابک بیات رسید تا چند کلمهای درباره او صحبت کند. او که بغض کرده بود و به سختی صحبت میکرد، از دوران جوانیشان گفت و بازهم در پاسخ به درخواست مانی رهنما، قطعهای را برای حاضران اجرا کرد.
او پیش از اجرا گفت که میخواهد ترانهای را که در مراسم ازدواج بابک بیات خوانده، بخواند. آهنگ «دروغ میگه» با ترجیعبند «هرکی میگه دوست دارم / دروغ میگه باور نکن» یادآور ترانههای واسوخت این روزها بود اما نحوه اجرا و ملودی آن کاملا آن غم پنهان ملودیهای قدیمی را در بطن خود داشت.
هیچکس از حاضران باور نمیکرد «سخن سنج» اینقدر خوب بتواند از عهده اجرای این آهنگ برآید اما او واقعا همه را متعجب کرد.
اجرای نیما و مانی
لازم نیست که بگوییم دوباره ترانهسراهای جوان به روی صحنه آمدند و ترانههایشان را اجرا کردند. اما نوبت به نیما مسیحا رسید که ترانه فیلم «دستهای آلوده» را بخواند.
او با حجم بالای صدا و قدرت و تکنیک ویژهاش، این ترانه را بهخوبی اجرا کرد و یکبار دیگر استعدادش در زمینه آوازخوانی را به رخ کشید. او از اینکه فقط همین یک ترانه را از بابک بیات اجرا کرده، اظهار تاسف کرد اما بابک صحرایی در این باره گفت: «اگر نیما مسیحا همین یک ترانه را اجرا میکرد و حتی دیگر نمیخواند، بازهم جایش در صحنه موسیقی ایران پایدار بود.» نیما مسیحا این اولین آهنگش را با ملودی بابک بیات خواند، اما پس از آن به دلیل اختلافاتی که بر سر آهنگ «آسیمهسر» پیش آمد، مجال همکاری با بابک بیات را از دست داد. این ترانه را بعدا «محمد اصفهانی» خواند.
اما جالب آنکه همین ترانه باعث شد تا حامی بتواند با بابک بیات همکاری کند. حامی تعریف میکند که این ترانه را پشت تلفن برای بابک بیات خوانده و اجرای تلفنی او با تشویق بابک بیات همراه شده که نهایتا به تولید آلبوم زیبای «دونیمهرویا» منتهی شد.
نیما مسیحا اما آهنگ دومش را از میان آهنگهای قدیمی بابک بیات انتخاب کرد و با اجرایی متفاوت، حاضران را به وجد آورد. او ترانه «غریبه» را که با ملودی بابک بیات و تنظیم واروژان ساخته شده بود، به زیبایی اجرا کرد.
حتما شما هم از اینکه دوباره ماجرای ترانهخوانی را پیش میکشم، مثل حاضران در مراسم خسته شدهاید اما این بخش ترانهخوانیها با تمام بخشهای گذشته متفاوت بود. رضا بختیار، ترانهای را که به مناسبت برنامه نکوداشت بابک بیات سروده بود، خواند که با استقبال ویژهای همراه شد.
سعید امیراصلانی هم که یکی از اعضای اصلی خانه ترانه است، با صحبتهای جذابش، کمی فضای جلسه را تغییر داد تا اینکه نوبت به «مانی رهنما» رسید. مانی که بطری آب هویجش را هم با خود به روی سن برده بود، پشت پیانو نشست و از مسئولان برنامه خواست که میکروفون را نزدیک پیانو ببرند.
پس از آن پیانو نواخت و خواند با آن صدای پرحجم و عالی که مدتهاست از علاقهمندان موسیقی جدی پاپ دریغ شده. مانی پس از اجرای دو آهنگ، درباره بابک بیات و ویژگیهای منحصر به فرد او گفت. تکنوازی پیانو توسط بامداد اما قسمت پایانی اجراهای زنده این مراسم بود.
در پایان مراسم، افشین یداللهی گفت: «ما این برنامه را برای خودمان انجام دادیم. دوست داشتیم سهمی در زندهنگهداشتن نام و هنر بابک بیات داشته باشیم».
پس از صحبتهای پایانی یداللهی و صحرایی، نوبت به پخش کلیپی رسید که با ملودی و صدای حامی، پیانوی بامداد و ترانه بابک صحرایی ساخته شده بود؛ کلیپ زیبا و تاثیرگذاری که از عکسهای بابک بیات و تصاویری از مراسم تشییع او ساخته شده بود و ترانهای که در جای جای آن میشد ردپای نامهای ترانههایی را یافت که با ملودیهای بابک بیات به گوش چند نسل رسیده بود.
حاشیههای مراسم
همسر، دختر و پسر بابک بیات در مراسم حاضر بودند. فقط خود بابک بیات نبود و پسر دیگرش باربد که در کانادا مشغول تحصیل در موسیقی کلاسیک است و یکی از اعضای ارکستر سمفونیک جوانان کاناداست.
حضور 4 خواننده بسیار خوشصدا به صورت توامان در این مراسم، بسیار جالب و تحسینبرانگیز بود؛ 4 خوانندهای که به راحتی گام صدایشان را بالا میبردند بدون اینکه تغییری در نحوه خواندنشان یا اشتباهی در نوع تحریرهایشان به وجود بیاید.
بابک بیات شاگردانش را با وسواس بسیار زیادی انتخاب کرده بود. این مسئله در این مراسم، به خوبی ثابت شد.
مانی رهنما، هنگام ترانهخوانی جوانان واکنشهای جالبی داشت. او ترانههایی را که از آنها لذت میبرد، با تکاندادن سرش تایید میکرد.
قرار بود این مراسم هفته گذشته برگزار شود که به علت تقارن با ایام فاطمیه یک هفته به تعویق افتاد.
در خبرها آمده بود که خشایار اعتمادی هم در این مراسم شرکت خواهد کرد اما تا پایان مراسم خبری از او نشد.