بیمارستانهای آموزشی پزشک و متخصص تربیت و وارد عرصه تشخیص و درمان کشور میکنند، بنابراین، قطعا باید دانشجویان پزشکی در این بیمارستانها در رشتهها و تخصصهای مختلف بتوانند از دانش به روز استادان خود در این بیمارستانها بهره لازم را ببرند و آنچنان آموزشهای حرفهای ببینند که بتوانند در موارد اضطرار، بحران و درصورت لزوم در مواجهه با بیمار اورژانسی، عکسالعمل مناسب و بموقع نشان دهند، او را از مرگ نجات داده و به او زندگی بخشند.
این مهم میسر نخواهد شد مگر آنکه همهچیز برای آموزش خوب و بعد درمان مناسب در این نوع بیمارستا نها فراهم باشد. اما آیا استادان و اعضای هیأتعلمی در بیمارستانهای آموزشی برای آموزش دانشجویان خود وقت کافی میگذارند و حضور فیزیکی فعال در بیمارستان دارند؟ آیا تجهیزات پزشکی و درمانی، به حد کفایت برای آموزش و بعد درمان وجود دارد؟ آیا وقتی بیماری به این بیمارستانها مراجعه میکند از نتیجه درمان مطمئن است؟
به سخن بهتر، آیا هرگونه مداخلهای که رزیدنتها و انترنها برای بیمار در درمانگاها و اورژانسهای بیمارستانهای آموزشی انجام میدهند با حضور فعال اعضای هیأت علمی و استادان ا ست. آیا در تمام این بیمارستا نها مولفههای اعتبار بخشی از قبیل راهاندازی مراکز توسعه تحقیقات بالینی و دفاتر توسعه آموزش علوم پزشکی و کیفیت خوب درمان اجرا شده است؟ آیا میزان خطاهای پزشکی در این بیمارستانها کاهش یافته است؟ آیا کیفیت آموزش در بیمارستانهای دانشگاهی افزایش یافته و تربیت دانشجوی پزشکی و نظیر آن به نسبت نیاز جامعه طراحی شده است؟
متأسفانه اگربرحسب حادثه یا اتفاق سری به این بیمارستانها بزنید متوجه میشوید هم اعضای هیأتعلمی از وضعیت موجود بهدلیل کمبود بودجه و تجهیزات ناراضی هستند، دانشجویان از امکانات آموزشی گله دارند و مردم هم از کیفیت خدمات درمانی شاکی هستند. اگر قرار است در بیمارستانهای دانشگاهی خدمات درمانی به مردم ارائه شود نباید با جان مردم بازی شود. آقای وزیر، قطعا شما بهتر از همه مشکلات مردم، دانشجویان، استادان و کادر درمانی در بیمارستانهای دانشگاهی را میدانید و لمس میکنید و بازدیدتان از این بیمارستانها، اظهار خسته نباشید به کادر موجود و ابراز همدلی با بیماران این بیمارستانها بوده است اما آقای وزیر، بازنگری در عملکرد بیمارستانهای آموزشی و دانشگاهی ضروری است و این مهم مدیریت جهادی شما و همکاران شما را میطلبد.