حجت الاسلام محمدرضا مصطفی پور در مورد اینکه اگر بخواهیم آسیب های فرهنگی جامعه را با توسل به قرآن مجید درمان کنیم چه نکات و محورهایی قابل طرح است؟ به خبرنگار مهر گفت: در این ارتباط اول باید فرهنگ را تعریف کنیم و بعد بگوییم فرهنگ سالم چیست و بعد در مقایسه با فرهنگ سالم ببینیم فرهنگ بیمار یا آسیب زا یا آسیب دیده کدام است.
وی افزود: برای فرهنگ تعاریف زیادی حتی تا 200 تعریف ذکر کردهاند، اما در یک تعریف عام می توانیم بگوییم فرهنگ مجموعه باورها، هنجارها، ارزشها، اخلاقیات، آداب و رسوم و عادتهای مردم آن جامعه است. مردم آن فرهنگ هم بر اساس این مقولهها رفتار خودشان را تنظیم میکنند و به پیش میبرند. ما میگوییم هنجارها، اعتقادات و ارزشها و باورها و ملاک خوبی و پسندیده بودن یک عمل چیست. باتوجه به اینکه دیندار هستیم تمام این مسائل را به تعالیم و آموزههای دینی ارتباط میدهیم. یعنی معیار اعتقادات، دین است. اگر در یک جامعه اعتقاداتش بر مبنای عقلانیت نبود فعالیتهایش هم در چارچوب عقلانیت نبود، به جای عقلانیت خرافه گرایی مینشیند و وجود خرافه در یک جامعه نشان از وجود آسیب فرهنگی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران ادامه داد: عده ای از آدمها در این صورت سراغ خرافه می روند. مثلا به فال بین ها و طالع بینیها مراجعه میکنند و به جای اینکه با توکل بر خدا و توسل به ائمه و استمداد از ایشان مشکلاتشان را حل کنند رفع مشکلاتشان را از فالگیرها می خواهند.
این محقق و پژوهشگر علوم دینی در مورد اینکه آسیب های فرهنگی مثل بدحجابی و اعتیاد و تخلف از قوانین چگونه با توسل به قرآن از بین میروند هم اظهار داشت: اگر آسیبهای فرهنگی را بخواهیم از طریق قرآن حل کنیم باید ببینیم قرآن معیار پذیرش باورها، اعتقادات و ایمان را چه چیزی میداند. قرآن در مواجهه با این آسیبها انسان را به تعقل و تفکر و اندیشیدن و استدلال کردن دعوت میکند. لذا بت پرستی که یک خرافه است استدلال منطقی ندارد. یعنی باید باوری صحیح باشد که پشتوانه آن باور استدلال و برهان و عقل قراردارد. لذا قرآن ما را به تعقل ارجاع داده باید که باورها و اعتقادات ما، توحید، معاد و نبوت ما استدلال عقلی و منطقی داشته باشند. اما در حوزه هنجارها و ارزشها باید برویم آن چیزهایی که به عنوان بایدها و نبایدها مطرح میشوند، برای مثال به ما میگوید به سمت دروغ و خلف دعده و خیانت و حتی نادیده گرفتن مقررات و قانونهایی که در چارچوب عقل و عقلانیت در جامعه تنظیم و ترسیم و تبیین شده نرویم.
مصطفی پور تصریح کرد: همین که فهمیدیم این موارد در جامعه وجود دارد این آسیب است. آسیبهای اجتماعی، ارزشی و هنجاری هم همینطور هستند. مسائلی است که باید درباره آنها آسیب شناسی کنیم که چرا جامعه به این سمت و سو رو میآورد. بعد از طریق یافتن این ریشهها برویم به آن، اصل ناهنجاریها که در جامعه به وجود آمده با آنها مبارزه کنیم که برخورد با این موارد هم برخورد فرهنگی میخواهد. زیرا آسیب زدایی با بخشنامه و دستور العمل و این چیزها پیش نمی رود. بلکه باید خیلی به تدریج با زمینه سازی از طریق تعلیم و تربیت از دوران کودکی وارد شویم و جلو بیاییم. به تعبیر پیامبر(ص) به کودکانتان هم دروغ نگویید و روایت داریم که به شوخی هم دروغ نگویید، زیرا اگر به شوخی دروغ بگویید یا به کودکانتان دروغ بیاموزید یعنی برای حاکمیت دروغ زمینه سازی کردهاید. بنابراین در این رابطه باید به سراغ تربیت برویم.
حجت الاسلام محمدرضا مصطفی پور تصریح کرد: یکی از بزرگان میگفت برای اینکه جلوی ناهنجاریها را بگیریم اولین قدم تعلیم و تربیت ایمانی به کودکانمان بدهیم و آن را درست اجرا کنیم. بعد ریشههای آسیبها را پیدا کنیم ببینیم چرا جامعه به سمت خلاف و قانون گریزی می رود یا حیله و کلک و تملق و تظاهر در جامعه رواج دارد. آیا ریشههای سیاسی یا اقتصادی دارند. باید این ریشهها را شناسایی کرد و ریشهها را زد. سوم این که راههای تأمین خواستهها از طریق راههای ناصحیح را ببندیم. یعنی افراد جامعه نباید از طریق کلک و تملق و تظاهر و خیانت به خواسته هایشان برسند. بعد از این مراحل است که اگر کسی باز خلاف کرد باید با او برخورد شود.
وی افزود: برخورد با متخلفین هم باز برخورد فرهنگی باید باشد، یعنی اگر زمینههای ناهنجاریها را در جامعه از بین بردیم آن وقت کسی به سمت خلاف و آسیب اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و حقوقی و ارزشی خیلی کمتر میرود و یا نمیرود. اینجاست که اگر کسی به سمت آسیبها رفت باید برخورد قانونی با او کرد. که آن برخورد البته از امر به معروف و نهی از منکر شروع می شود تا تذکر لسانی و عملی آن هم با زبان ملایم تا در نهایت به مسائلی که پیچیده تر است برسیم، مسائلی از قبیل تنبیه و مجازات.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران ادامه داد: برای مثال بدحجابی یکی از آسیبهای فرهنگی است که باعث دامن زدن به فحشا و فساد و بی بندوباری میشود. فحشا برای جامعه اسلامی بزرگترین آسیب فرهنگی است. اولین راه مقابله با آن این است که این عوامل را شناسایی کنیم حتی در ارتباط با اخلاق و احکام هم، عقلانیت را در نظر بگیریم. در ارتباط با اخلاقیات و عقلانیت باید بعد انسانی را بسیار برجسته کنیم.
این محقق و پژوهشگر علوم دینی یادآورشد: انسان حقوقی دارد اولین حق مال خودش است. یعنی من باید بدانم برای کمال و رشد و ترقی آفریده شدم آنچه که باعث میشود من از آن کمال انسانیام باز بمانم و دارم به خودم آسیب می زنم باید جلویش گرفته شود. حق من کامل شدن است، فحشا و منکرات و زشتی و این موارد اولین ضربه را به خود انسان میزنند، لذا می گوییم احکام دینی احکامی انسانی هستند و به تعبیری احکام هم بر اساس مصالح و منافع واقعی انسانها تشریح و تنظیم و تدوین شده اند. یعنی هیچ وقت احکامی برخلاف مصالح و منافع انسانی نیست. بنابراین باید بدانیم انسان کیست و مصالح واقعی او چیست. بعد بگوییم چه چیزهایی با مصالح واقعی او سازگار است و چه کسی می تواند این مصالح را تشخیص دهد که این مسئله به همان تعلیم و تعلم و تربیت بر می گردد تا برسیم به مسائل بالاتر.
مصطفی پور تصریح کرد: اخلاق ما هم باید حکیمانه باشد، یعنی آن هم باید انسانی باشد. اگر بتوانیم این مسیری که عرض کردم را برویم و به آن عمل کنیم جلوی آسیبهای فرهنگی در بعد اخلاق و عقاید و قانون هم گرفته خواهد شد.
مصطفی پور در مورد اینکه چه نهادهایی در گسترش این راهکاری که گفتید باید فعالیت کنند گفت: نهادهای آموزشی در درجه اول. درست است که شخصیت بچه، اول در خانه شکل میگیرد ولی بعداً وارد مدرسه و دانشگاه میشود بعضی بچهها در خانواده خوب تربیت میشوند، ولی وقتی وارد جامعه می شوند اوضاع و احوال عوض میشود. باید از نهادهای آموزشی یعی نهاد خانواده و آموزش و پرورش شروع کرد و بعد رسانه ها یعنی صدا و سیما و روزنامهها و کتابها درست عمل کنند. یعنی این نهادها مهمترین نقش را در کاهش آسیبهای فرهنگی دارند.
وی در پایان یادآورشد: در کنار این نهادهای آموزشی باید نهادهای دیگری که برای این منظور شکل گرفته اند مثل سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای فرهنگی رسمی دیگر به تحقق فرهنگ قرآنی کمک کنند. نهادهای غیر رسمی مثلNGOها هم که خودجوش و مردمی هستند و درچارچوب قوانین و مقررات در زمینه فرهنگ سازی کار میکنند، باید همه با هم دست در دست هم به سمت فرهنگ صحیح سالم قرآنی پیش برویم.