در کنار ریتم خوشایند اشعار حماسی و تابلوهایی آراسته به نقش پهلوانی، چشم و گوش شنوندگان لبریز از شکل و شمایل پهلوانانی میشود که راز جوانمردی را فاش کردهاند؛ اینجا جایی است که آدمها رسم پهلوانی و رادمردی میآموزند.در روزگاری دور در گوشه و کنار شهر، قهوهخانههایی وجود داشت که مردم ساعاتی را در آنجا به سر میکردند تا علاوه بر کسب اطلاع از روزگار خود، قصه قهرمانیها و پهلوانیهای شاهنامه و درسهای اخلاقی را از نقال قهوه خانه بشنوند و این قصهها دهان به دهان بچرخد.اما این روزها که هنر نقالی حتی به ثبت جهانی هم رسیده است کمتر کسی در قهوهخانه نقالها را میبیند و کمتر کسی قصههای شاهنامه را با آن آب و تابی که نقال نقل میکرد میشنود اما این هنر هنوز زنده است.تا سالهای سال مردان یکهتاز نقل و نقالی بودند اما اکنون زنانی پا به میدان گذاشتهاند که توانستهاند بدرخشند و جوایز بسیاری را در جشنوارههای متعدد از آن خود کنند. شیرین امامی و فاطمه حیدریفر 2 نقالی هستند که به نمایشهای آیینی- سنتی ایرانی و بهویژه نقالی عشق میورزند و سالهاست در این حرفه درس اخلاق و رادمردی به شنوندگان خود میدهند.
- هنر نقالی در نگاه اول بیشتر مردانه بهنظر میرسد و کمتر میتوان حضور زنان را در این عرصه متصور شد. چه شد که این هنر را انتخاب کردید؟
امامی: من فارغالتحصیل رشته بازیگری، تئاتر و کارگردانی هستم. ترم اول دانشگاه واحدی داشتیم که در رابطه با نمایشهای سنتی ایران بود. همان زمان بود که با هنر نقالی آشنا شدم و پس از دیدار با استاد مرحوم ولیالله ترابی که نقطهعطفی در زندگی و کار هنری من است رشته نقالی را دنبال کردم. من به هنر نقالی علاقهمندم و هرچه بیشتر در راه علاقه خود پیش میروم میبینم که نقالی تنها چیدهشدن چند حرف کنار هم نیست بلکه واقعا دنیایی است و بهنظر من هنر اصیل نقالی پایه و اساس بازیگری است و اگر امتیازی در بازیگری من وجود داشته باشد نشأت گرفته از هنر نقالی و تکنیکهای آن است؛ چرا که نقالی چندین هنر را در کنار هم دارد و اگر دوستان بازیگر ما عنایت بیشتری به نقالی داشتند بهطور حتم کیفیت بازیگری بالاتر میرفت. نقالی تخیلی بسیار قوی میخواهد و یکی از فنونی هم که در دانشگاه برای بازیگری تدریس میشود پرورش همین تخیل است. همچنین نقالی موجب تقویت حافظه میشود و میزان مطالعه را هم در فرد بالا میبرد.
حیدری فر: من بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما هستم اما اجرای نقالی و بهطور کلی اجرای نمایشهای آیینی برای من شور و شعف دیگری دارد. برای من نقالی یک لذت درونی است. اگرچه هیچ وقت فکر نمیکردم بتوانم مانند نقالهای مرد نقالی کنم اما ورود من به دانشگاه موجب شد که حرفه نقالی را که زمینه کمی هم برای خانمها داشت دنبال کنم و خدا را شکر به نتیجه برسم.
- هنر نقالی چقدر ریشه در فرهنگ ایرانی- اسلامی ما دارد؟ و آیا تقویت آن میتواند به رشد این فرهنگ اصیل کمک کند؟
امامی: آنچه از اشعار حکیم فردوسی برمیآید، این است که این شاعر گرانقدر بسیار بر اخلاق تأکید داشته و به آن پایبند بوده است با این حال اشاره به این نکته هم دارد که انسان جایزالخطاست و امکان لغزش دارد اما میتواند مجددا به سوی پروردگار خود بازگردد و توبه کند. شاهنامهخوانی موجب رشد اخلاق میشود. فردوسی با سرایش شاهنامه حس مسئولیت اجتماعی را در ما تقویت میکند. ما ایرانی هستیم و باید پردهها را کنار بزنیم و ببینیم که شاهنامه چطور بر اخلاق و ایرانی بودن تأکید دارد و پروردگار را در تمام لحظهها یاد میکند. ما باید ریشههایمان را حفظ و این پیوندی را که در حال گسسته شدن است دوباره برقرار کنیم.
- با خواندن شاهنامه متوجه میشویم که انسانها برای خود حریم و محدودهای دارند و نباید به آن محدودهها بدون اجازه وارد شویم اما متأسفانه تا زمانی که ما نگاه به گذشته نمیکنیم، نمیتوانیم اخلاقیات را آنطور که باید بیاموزیم. تا زمانی که این فرهنگ جا نیفتد که «برگرد و گذشته را ببین» نمیتوانیم جلوتر برویم.
حیدریفر: یکی از دوستان من که خانمی 60ساله است، میگفت: قدیمها وقتی ما بچه بودیم علاوه بر مقدس دانستن کتاب قرآن و قراردادن آن در جایگاهی خاص، شاهنامه فردوسی هم بین خانوادهها از جایگاه ویژهای برخوردار بود. در واقع شاهنامه منبع و مأخذ اخلاقیات بود و پدرها و پدربزرگها براساس آن کودکان را آموزش میدادند؛ چرا که فردوسی معلم اخلاق است و تمام آنچه را که در کتابهای روانشناسی و اخلاق میتوان خواند در شاهنامه آورده است. اگر ما با گوش جان دل به اشعار شاهنامه بسپاریم بهطور حتم یک جامعه پاک، منظم و بااخلاق خواهیم داشت؛ نقالی هنر نمایشی کهنی است برای انتقال همین ارزشها و معتقدم مادر همه نمایشها و آمیزهای از هنر نمایش، سخنوری و سخندانی است. در این هنر میتوان همزمان با ادبیات، تاریخ، آیینهای پهلوانی، رزمی، شیوه زندگی مردم و باستانشناسی آشنا شد.
- چه راهکارهایی برای گسترش شاهنامهخوانی بهخصوص در قشر جوان و به نوعی حفظ شدن هویت ملی- دینی پیشنهاد میکنید؟
حیدریفر: متأسفانه یک مقدار نمایشهای ایرانی و از همه بیشتر نقالی مهجور شده است. خیلیها اصلا نقالی را نمیشناسند و این موضوع با گذر زمان در حال افزایش است. نقالی هنری اصیل و ایرانی است که بهدست فراموشی سپرده شده و بسیاری از کودکان ما اصلا نمیدانند نقالی چیست. اگرچه ممکن است ورود تکنولوژیهای جدید مانند تلویزیون، اینترنت و... یکی از عواملی باشد که مردم کمتر به فکر دیدن نقالی بیفتند اما بهنظر من از هر ابزاری میتوان در جهت پیشرفت هنر استفاده کرد؛ بهعنوان مثال آن زمان نقالی در قهوهخانهها اجرا میشد و حداکثر 50 نفر دور نقال جمع میشدند اما الان با حضور تلویزیون میتوان دایرهای وسیع از تماشاگران داشت که به دور جعبه جادویی جمع شده و نقالی میشنوند. استفاده از وسایل ارتباط جمعی میتواند کمک شایانی به اشاعه فرهنگ و حفظ هویت ملی- دینی بکند اما متأسفانه به خوبی از این وسایل استفاده نمیشود.
امامی: من فکر میکنم عوامل دیگری هم در حفظ فرهنگ و آداب و رسوممان مؤثر است. پرورش کودک مقوله بسیار مهمی در این زمینه است. شاید اگر شاهنامه در خانه ما وجود نداشت و پدرم مرا تشویق به شنیدن نمایشهای رادیویی نمیکرد من الان جذب این هنر نمیشدم. بهنظر من پرورش دانهای که کاشته شده بسیار مهم است و اگر این دانه در نیمه راه رها شود بهطور حتم آسیب خواهد دید.
توجه به ریشههای این گیاه هم اصلی مهم است. اگر از متون ادبیات خود بیشتر استفاده کنیم، اگر در کنار کارتونهای خارجی چند کارتون ایرانی و برگرفته از داستانهای ایرانی (فردوسی، سعدی، مولانا، زندگینامه ابنسینا و...) هم نمایش داده شود، اگر حس کنجکاوی کودکان در مورد داستانهای قدیمی برانگیخته شود، نهتنها کودک از آنچه در خارج از مرزهای کشورش پخش میشود بیخبر نیست بلکه با فرهنگ اصیل و غنی خود هم آشنا میشود. آنچه مسلم است اینکه ما باید دوباره کودکانمان را با فرهنگ ایرانی- اسلامی پیوند بدهیم تا به ایرانی بودن و مسلمان بودن خود افتخار کنند اما بهنظر میرسد نقالی و شاهنامهخوانی این روزها حال خوشی ندارند و باید فکری اساسی برای زنده ماندن آنها کرد.
- نگاه مردم را به حرفه نقالی و البته نقالی خانمها چطور ارزیابی میکنید و چه گروههایی علاقه بیشتری به هنر نقالی نشان میدهند؟
امامی: معمولا افراد وقتی اولش میشنوند که ما نقال هستیم با تعجب میگویند مگر خانم نقال هم داریم؟ برای خیلیها هم در ابتدا این شغل چندان جذاب نیست و با دید انتقادی به هنر ما نگاه میکنند اما بارها شده که همان فردی که در ابتدا گفته این چه بساطی است و با کار مخالفت کرده بعد از اتمام اجرا از ما تشکر کرده است. این تفاوت دید قبل و بعد از اجرا برای ما خیلی جالب و لذتبخش است. یک روز من در خانه هنرمندان اجرا داشتم. وقتی کارم تمام شد خانم مسنی چنان مرا در آغوش کشید و چنان گریه میکرد که مرا تحتتأثیر قرار داد. این خانم در بین گریههایش میگفت: به تو افتخار میکنم. به زن بودنم افتخار میکنم. به ایران افتخار میکنم. پس از اینکه آرامتر شد، گفت: من 40سال است که ساکن آمریکا هستم و امروز پس از اجرای هنر شما و شنیدن اشعار فردوسی متأسف شدم که من 40سال از عمرم را در کشور بیگانه به سر بردم. حرف این خانم واقعا قلب مرا لرزاند و این برخورد بسیار برایم قشنگ و دوست داشتنی بود. اما در مورد قسمت دوم سؤالتان باید بگویم که همه قشرهای جامعه به حرفه ما علاقه نشان دادهاند و خیلی از افراد پس از پایان نقالی میخواهند که راهنماییشان کنیم که چطور میتوانند وارد این حرفه شوند و این واقعا موجب خوشحالی است.
حیدریفر: من شبی در فرودگاه امامخمینی(ره) برنامه داشتم که خانمی بعد از پایان اجرا آمد و گفت: من منتظر دخترم هستم تا بعد از 12سال او را ببینم اما پرواز او تأخیر داشت و من به تماشای نقالی شما نشستم، اما الان خوشحالم که این تأخیر ایجاد شد تا کار شما را ببینم و به ایرانی بودنم افتخار کنم. چنین ابراز محبتهایی از سوی مخاطبان برای ما بسیار شعفانگیز و شیرین است و ما خوشحال میشویم که از هر قشر و فرهنگی مخاطب داریم که بسیار هم علاقه نشان میدهند.
- شاهنامه کتابی است پر از داستانهای زیبا. شما به کدام بخش و به کدام داستان شاهنامه علاقه بیشتری دارید و با احساس بیشتری آن را برای مخاطب نقل میکنید؟
امامی: من نقطه به نقطه شاهنامه را دوست دارم و برایم سخت است که بگویم کدام داستان برای من برجستهتر و زیباتر است اما بخشهایی از شاهنامه که تأثیر بیشتری روی من گذاشته داستان خواستگاری تهمینه دختر شاه سمنگان از رستم دستان است. این قسمت برای من خیلی جذاب است و هر بار که آن را میخوانم برایم تازگی دارد. داستان گذشتن سیاوش از آتش برای اثبات پاکدامنیاش هم داستان زیبایی است که دوست دارم اما غمگینترین داستان شاهنامه برای من مرگ رستم است و هر بار به این قسمت از کتاب میرسم دوست ندارم اشعار را دنبال و مرگ اسطوره را باور کنم.
حیدریفر: برای من داستانهایی که شخصیت زن در آنها برجسته است جالب و دوست داشتنی است؛ مثل داستان نبرد گردآفرید و سهراب.
- افراد مشهور، سیاستمدار، هنرمند و... تا حالا از کار شما دیدن کردهاند؟ نظرشان چطور بوده است؟
امامی: بله دیدن کردهاند ولی گاهی همان فردی که فرهنگی به شمار میآید به ما میگوید: نقالی حرف جدیدی ندارد اما جواب من به این افراد این است که شاهنامه کتاب اخلاق است. آیا بهنظر شما در دورههای مختلف اخلاق تغییر میکند؟ آیا اگر هزار سال پیش قتل عملی زشت بود الان دیگر زشت نیست ؟حضرت علی(ع) میفرمایند: بزرگترین و سنگینترین گناه دروغ است. شاهنامه هم به همین نکته اشاره میکند. من سؤالم از این اشخاص این است که مگر میشود اخلاقیات نقطه پایان داشته باشد و تمام شود؟ بهطور حتم نمیتوانیم بگوییم که شاهنامه نکته جدیدی ندارد. این کتاب براساس اخلاق انسانی و نهتنها ایرانی نوشته شده و میتواند کمککننده انسان در راه یادگیری اخلاق انسانی باشد.
- سؤال اینجاست که چرا شاهنامه برای فیلمهای پرفروش هالیوودی که براساس قصههای شاهنامه ساخته شده، تمام نشده است؟ باید بپذیریم که در اینجا مشکل و گرهی وجود دارد که آن را باز نمیکنیم و مشکل در واقع از ماست.
حیدریفر: من هم با تهیهکنندهای صحبت میکردم که میگفت نقالی حرف جدیدی ندارد و با سبکهای جدید ادغام نشده اما ما باید به این نکته توجه کنیم که میخواهیم این فرهنگ و هنر را به همان شکلی که هست حفظ کنیم. بهنظر من هیچ هنر معاصری نمیتواند به اندازه نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی مانند نقالی و تعزیه روی ما تأثیر بگذارد.
- اشارهای کردید به بحث ادغام هنر نقالی با سایر هنرها. آیا در نقالی از ابزارهای فنی امروزی هم استفاده میکنید؟
امامی: ما در عصری زندگی نمیکنیم که قرار باشد فقط در یک چارچوب کارکنیم بلکه نقالی هم میتواند بهصورت مدرن اجرا شود و البته همکاران بنده دارند به این شیوه کار میکنند اما موضوع اینجاست که اگر داریم نقالی را با متدها و روشهای جدید امروزی مخلوط میکنیم آیا آن روش از نظر بیننده جذاب و قابل پذیرش هست یا خیر؟ بنده هیچ مخالفتی با روشهای جدید در اجرای نقالی ندارم اما با توجه به آموختههایم این نکته را میدانم که در اجرای نقالی صدا و خواندن نقل باید محور باشد و نقال اجازه ندهد که موسیقی و نحوه نورپردازی صحنه، هنر نقل او را تحتالشعاع قرار دهد.
حیدری فر: هنر نقالی این است که فرد نقال بدون هیچ ابزاری و فقط با منتشا(چوب دستی) اجرا داشته باشد با این حال ابزارهای جدید میتواند در بهتر دیده شدن نقالی کمک کند. من با این موارد موافقم.
- در مورد مشکلات حرفهتان هم برای ما توضیح بدهید؛ اینکه اساسا چه موضوعاتی موجب ناراحتی فرد نقال میشود؟
امامی: تنها مشکل ما نادیده گرفته شدن، نادیده گرفته شدن و نادیده گرفته شدن است.
حیدری فر: من هم همین نظر را دارم.
شناسنامه
شیرین امامی
شیرین امامی از نخستین دیدارش با مرحوم ولیالله ترابی بهعنوان سرآغاز ورودش به حرفه نقالی نام میبرد.
امامی متولد سال 62و فارغالتحصیل رشته بازیگری، تئاتر و کارگردانی از دانشگاه هنر و معماری است.
وی فعالیت حرفهای خود را در زمینه نقالی از سال 87آغاز کرده و هماکنون عضو انجمن بازیگران ایران و اداره تئاتر است.
دریافت لوح تقدیر و تندیس مبارک جشنواره نمایشهای آیینی - سنتی شهریور 92آخرین جایزهای است که شیرین امامی بهدست آورده است.
شناسنامه
فاطمه حیدریفر
فاطمه حیدریفر، متولد سال52 و فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشگاه سوره است. وی از سال80 با تئاتر و نقالی آشنا شد و پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه بهطور ویژه به هنر نقالی روی آورد و در کلاسهای آزاد دکتر داوود فتحعلیبیگی شرکت کرد. حیدریفر این حرفه را از سال 83 بهطور رسمی آغاز کرده و تا امروز ادامه داده است.جوایز جشنواره سوره و جشنواره تئاتر استانی بصیرت برخی از جوایزی است که فاطمه حیدریفر در سالهای گذشته آنها را کسب کرده است. حیدری هماکنون 30شاگرد دارد.