وجود مراکز پرفشار اطراف مدارهای رأس السرطان و رأس الجدی حوالی عرضهای
40-20 درجه دو طرف خط استوا که به آن مراکز پرفشار جنب حاره نیز گفته میشود علاوه بر اینکه مانع صعود هوا میشود، محل نشست هوا است.
بنابراین در چنین مناطقی اگر چه در برخی مناطق رطوبت کافی وجود دارد ولی به دلیل نبودن مکانیسم صعود هوا بارندگی بسیار کم و در نتیجه بیابانها ایجاد شدهاند. علاوه بر بیابانهای فوق، بیابانهای سرد قطبی نیز وجود دارند که حاصل تسلط پرفشارهای عظیم و یکپارچه قطبی میباشد.از جنبههای دیرینه اقلیمی بیابانها به دو نوع منطقهای و غیر منطقهای تقسیم میشوند.
وجود بیابانهای منطقهای بسته به موقعیت آنها نسبت به پدیدههای هواشناسی و در مقیاس جهانی سنجیده میشود ( منطقه فشار زیاد و فشارهای جنب مداری).
ولی وجود بیابانهای غیرمنطقهای نتیجه موقعیت جغرافیایی خاصی است که در حرکت جوی در مقیاس جهانی اختلال ایجاد میکنند. مانند بیابانهایی که در پناه و پشت رشته کوهها واقع شدهاند.
غرب ایالات متحده آمریکا، آسیای مرکزی و دشت کویر ایران یا در وضعیتی هستند که بادهای مرطوب به زحمت به آنجا میرسد(جنوب غربی ماداگاسکار- شمال غربی برزیل و بیابان تار در هند) و یا بیابانهای اقیانوسی که تحت تأثیر یک جریان سرد میباشند(غرب آمریکای مرکزی).
بیابانهای منطقهای به تغییرات بیلان حرارتی زمین که قبل از هر چیز از تشعشع خورشید نتیجه میشود، فوق العاده حساس میباشند. بیابانهای غیرمنطقهای به این تغییرات حساسیت کمتری دارند، زیرا شرایط جغرافیایی ناحیهای بر آنها غلبه دارد.
این بیابانها را میتوان تحت عنوان بیابانهای طبیعی یاد کرد ولی بیابانزایی لزوماً در این بیابانها اتفاق نمیافتد (البته ممکن است گسترش یابد) بلکه در هر سرزمینی و یا در هر اقلیمی (که انسان حضور داشته باشد) ممکن است اتفاق بیفتد.
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور