او بنیانگذار همایش روابط عمومی الکترونیک و صاحب امتیاز نشریه مدیریت ارتباطات است و نوشتههایی نیز در حوزههای رسانه و روابط عمومی دارد. در آستانه هفته روابطعمومی با او در مورد چالشهای فراروی روابط عمومی در کشور گفتو گو کردهایم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
- آقای تقی پور! وضعیت روابط عمومی در کشور را چگونه ارزیابی میکنید.
ضمن تبریک هفته روابط عمومی به استادان و فعالان این حوزه، باید عرض کنم در کشور ما علی رغم همه زحمتهای قابل تقدیری که برای ارتقای این فن، حرفه و هنر کشیده شده، روابط عمومی نتوانسته متناسب با رشد و پیشرفتی که در دنیا داشته است در کشور ما هم توسعه پیدا کند.
- چرا؟
به دلیل عقب ماندگیهای تاریخی روابط عمومی در ایران.
- عقب ماندگیهای تاریخی؟
بله! برای ارایه یک معیار در این زمینه میتوان به تعداد کتابهای منتشر شده در این حوزه اشاره کرد. تا ده سال پیش میتوان گفت در نهایت با کتابهایی که بعضاً کپی بودند و ضعیف، ما 60 کتاب در این حوزه داشتیم و این نشان میداد که از دهه 1330 که روابط عمومی در شرکت ملی نفت شروع به کار کرد، ما کار خاصی در این حوزه انجام نداده بودیم و یک عقب ماندگی شدید احساس میشد.
- معیارهای دیگر؟
تخصصی نبودن روابط عمومی، نداشتن جایگاه در دانشگاه و مراکز علمی. از طرف دیگر، روابط عمومی در وزارتخانهها و سازمانها هم فاقد جایگاه و پایگاه لازم بود و محلی برای تمرکز نیروهای غیرمتخصص. همه اینها باعث ایجاد عقب ماندگی تاریخی روابط عمومی شده است.
- در این ده سال چه اتفاقی افتاده که می گویید تا حدی این عقب ماندگی برطرف شده است؟
وضعیت گذشته با ورود فناوریهای جدید به کشور که سابقهای حدود 30 ساله دارد و توسعه آنها دستخوش تغییر شد و روابط عمومی هم بخشی از عقب ماندگی خود را از نظر تخصصی و مهارتی با استفاده از این منابع جبران کرد چرا که سرعت دسترسی به منابع و به اشتراکگذاری یافتهها و دانش بیشتر شد. البته سابقه استقبال روابط عمومیها از فناوریهای جدید حدود همان 10 سالی است که عرض کردم.
- در حال حاضر جایگاه روابط عمومی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جایگاه و اثرگذاری روابط عمومیها در کشور، جای بحث دارد چرا که متاسفانه این اثرگذاری و جایگاه خیلی مورد قبول فعالان این حوزه نیست. روابط عمومی باید بتواند در تصمیمگیریهای کلان ایفای نقش کند. مردم باید احساس کنند که بروز و ظهور فعالیتها و استعدادهای روابط عمومی باعث شده تا مشکلات آنها در بخشهای مختلف کشور کاهش پیدا کند. روابط عمومیها باید بتوانند راهحل ارایه دهند.
- چرا روابط عمومیها در کشور ما به جایگاه مورد نظر دست پیدا نکردهاند؟
عوامل متعددی در این زمینه دخیل است. بخشی به همان عقب ماندگی تاریخی برمیگردد و بخشی دیگر هم به خواست استادان، مدیران و فعالان این حوزه برمیگردد که باید تلاش بیشتری کنند. ممکن است کسانی ادعا کنند که در این ده سال این تلاشها انجام شده اما باید گفت که این تلاشها کافی نبوده است. روابط عمومیها با بالا بردن سطح دانشی و مهارتهای خود میتوانند تواناییهای خود را اثبات کنند.
- میتوان گفت تا مدیران به این باور نرسند که روابط عمومیها باید در فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی حضور داشته باشند هر چه قدر هم در این زمینه تلاش صورت بگیرد بیفایده خواهد بود؟ چه کار باید کرد تا مدیران به روابط عمومیها بیشتر اعتماد کنند؟
اراده و عملکرد مجموعهی روابط عمومیها در سطح کشور نه تنها برطرفکننده مقاومت برخی از مدیران خواهد بود بلکه میتواند موجب تهییج آنها شود تا میدان گستردهتری از اختیارات و وظایف را به مدیران روابط عمومی محول کنند. چرا که طبیعتاً یک مدیر به دنبال ارتقای سازمان خود است و میخواهد که کارها در سازمانش به بهترین نحو انجام شود بنابراین هنگامی که ببیند عملکرد روابط عمومی موجب تقویت سازمان شده قطعاً مانع پیشرفت آن نخواهد شد و به واحد روابط عمومی اعتماد بیشتری خواهد کرد.
- به نظر شما آیا ضعف تخصصی و خصوصاً ضعف دانش در روابط عمومیها یکی از دلایل ضعیف شدن این واحد در کشور ما نیست؟
قطعاً همین طور است. ببینید ما هنوز در مقطع فوقلیسانس و دکتری در کشورمان فارغالتحصیل نداریم و اصلاً این رشته در این مقاطع وجود ندارد. بنابراین دانش روابط عمومی در کشور ما در سطح مناسبی نیست اما قسمت دیگر مساله به مهارتهای روابط عمومی برمیگردد. در واقع، مدیران روابط عمومی باید مهارتهای ارتباطی را کسب کنند تا بتوانند در کمترین زمان ممکن بهترین ارتباط را با مخاطبانشان برقرار کنند.
- آیا روابط عمومیهای سازمانهای مختلف در کشور ما به سمت استفاده از نیروهای با دانش رفتهاند؟ چون به نظر میرسد که خلاء وجود این نیروها به شدت در این حوزه حس میشود.
از چند سال قبل یک مطالبه عمومی در این حوزه شکل گرفت که مدیران روابط عمومی از بین کسانی انتخاب شوند که از دانش و تجربه کافی در این حوزه برخوردار باشند. یعنی چه در سازمانهای دولتی و چه در وزارتخانهها این جو به وجود آمد که باید از انتصاب افراد غیرمتخصص در این واحد جلوگیری کرد. پیش از این، تجربه تلخی در این زمینه وجود داشت که افرادی را که جایی برای آنها در سازمان پیدا نمیشد به واحد روابط عمومی میفرستادند.
- الان وضعیت این گونه نیست؟
عرض کردم یک مقاومت شدید در خود روابط عمومیها وجود دارد که چنین اتفاقی رخ ندهد.
با این وجود میبینیم که هنوز هم خصوصاً در روابط عمومیهای دستگاههای دولتی این موارد وجود دارد.
تعداد و شدت این گونه موارد بسیار کمتر شده و این هم از تغییرات مثبتی است که در ده سال گذشته در این حوزه رخ داده است. چون اساساً نقش و کارکرد روابط عمومیها در حال حاضر اجازه نمیدهد که افراد غیرمتخصص در این واحدها ایفای نقش کنند، چرا که نیروی انسانی نقش تعیینکنندهای در ارتقای یک سازمان و مجموعه دارد و به همین دلیل اگر فرد غیرمتخصصی در یک واحد روابط عمومی مشغول کار شود خود او در وهله اول اذیت خواهد شد. باز هم تاکید میکنم که این مساله عمومیت ندارد و هنوز هم هستند سازمانهایی که همان روند سابق را ادامه میدهند اما تاکید من این است که تعداد این سازمانها کاهش یافته و به شدت سابق نیست.
- آقای تقی پور برخی افراد معتقدند که کارکرد روابط عمومیها در سازمانها و ادارات ما همان بخش تشریفات یا خدمات فرهنگی است. شما تا چه حد با این حرف موافقید؟
عملکرد بد برخی از مدیران روابط عمومی باعث شده تا چنین اتفاقی رخ دهد. البته نکتهای که اینجا وجود دارد این است که ببینیم منظور از تشریفات چیست؟ اگر مساله تشریفات بینالملل و قواعدی است که هر سازمان باید رعایت کند، خب! یک مساله ضروری است. اما اگر بحث برگزاری مراسمهای مختلف، نصب پلاکارد و ... است باید گفت عملکرد بد برخی از مدیران روابط عمومی باعث چنین اتفاقی میشود. اگر یک مدیر روابط عمومی تخصص، دانش و ابتکار عمل نداشته باشد، اگر اعتماد به نفس نداشته باشد، اگر روحیه پیشرفت نداشته باشد قطعاً نمیتواند روابط عمومی را به جایگاه حقیقیاش در یک سازمان برساند و طبیعی است که چنین مدیری بیشتر حرف گوش کن میشود تا سمت خود را از دست ندهد.
از زاویه دیگر، اینجا خطری وجود دارد و آن هم اینکه اگر یک مدیری بخواهد حتی کار کارشناسی شده و علمی هم انجام دهد اما نظرش با نظر مدیر تفاوت داشته باشد، در صورت اصرار بر نظر خود ممکن است از کار برکنار شود و این ممکن است که باعث محافظهکار شدن مدیران و کارشناسان روابط عمومی شود.
خیلی با این حرف موافق نیستم چرا که به نظر من هر مدیری به دنبال پیشرفت مجموعه خودش است و بنابراین اگر یک مدیر روابط عمومی کارش را درست انجام دهد دلیل ندارد او را برکنار کند. ببینید کار علمی یعنی کاری که مشخصاً نتیجهاش به موفقیت منجر میشود و بعید میدانم مدیری باشد که از موفقیت مجموعهاش بدش بیاید.
- در برخی موارد دیدگاههای سیاسی در این قضایا دخیل میشود.
آنجا بحث فرق دارد و دیگر بحث علمی نیست. اتفاقاً به نظر من روابط عمومیای که کار علمی میکند آنجا نباید بترسد. حتی اگر به قیمت برکناریاش باشد. در این مورد من معتقدم شاید خیلی هم برای آن مدیر روابط عمومی بد نشود چرا که مدیر روابط عمومی که کارش را بلد است و برکنار شده قطعاً بیکار و منزوی نخواهد ماند و کسی هم که او را برکنار کرده مطمئناً بعد از مدتی ناکارآمدیاش مشخص خواهد شد.
* منبع: شفقنا رسانه