پوران مرادی از کارگردانهای جوان تئاتر است که با شناخت و تمرکز و تسلط کافی بر یک متن خارجی، نمایشی بهشدت خندهآور روی صحنه برده است.
«مجردها» نوشته دیوید فوئنکیو ماجرایی دارد که موقعیتهایی بامزه برای خلق رویدادهای کمدی ترتیب میدهند؛ میشل و سیلوی واپسین کارمندان مؤسسه همسریابی هستند و با آنکه تاکنون زوجهای بسیاری را به هم معرفی کردهاند، خودشان مجردند. نویسنده برای پیشبرد داستان از بیشترین عناصر انسانی، اجتماعی و بهروز دنیا بهره برده است. ازجمله همهگیر شدن اینترنت و سایتهای همسریابی، افسردگی بشر از تنهایی، وابستگی اغلب مردان به مادرانشان و... .
مرادی در کارگردانی متن بسیار خلاقانه عمل کرده و با استفاده از موسیقی مناسب و دکور کاربردی و چندمنظوره فضاهای مورد نظرش را ساخته است. ظرایفی که فاطمه امینی و امیر کربلاییزاده بازیگران نمایش در تیکهای رفتاری، گفتاری و میمیک خود به اجرا میگذارند، کاملاً در جهت ارائه الگویی مناسب برای تئاتر کمدی است و مجردها شکلی قابلقبول از تلفیق کمدی موقعیت و کلامی است.
دیالوگها در جریان بروز رفتار شخصیتها هویت پیدا میکنند و سبب خنده میشوند. نگاه کنید به نخستین صحنه که میشل در حال انجام وظیفه هماهنگ با ریتم موسیقی دیالوگهایش را با چاشنی بلاهت ادا میکند یا در صحنه مکالمه تلفنی، امینی چقدر هوشمندانه از صدا و شکل صورت برای القای حس نخستین عشقِ حقیقی زندگی سیلوی بازی میگیرد. مجردها که روی صحنه فرهنگسرای ارسباران رفته، مصداق کامل جمله «به هم نخندیم، با هم بخندیم» است.