صبح که از خانه بیرون میزنی، از لای در آگهیهای تبلیغاتی پایین میافتد که گذشته از قوت و ضعف تکنیکیشان، نمونههایی از کارهای گرافیکیاند.
اسکناسی که در جیبمان هست، طراحی بسته کیک صبحانهای که میخوریم، بیلبوردهای تبلیغاتی، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، صفحههای روزنامهای که میخوانیم، صفحه سایتهایی که سر میزنیم، همه و همه، نشاندهنده ضعفها یا تواناییهای طراحان گرافیکی در بهکار گرفتن هنر تصویر برای برقراری ارتباط هستند.
در ایران هم با پا گرفتن زندگی مدرن شهری، گرافیک به تدریج اهمیتش را به رخ کشید. گرافیک ایران آنقدر سابقه دارد که 2 سالی از مرگ پدرش بگذرد و دوسالانهاش - که گاهی با تاخیر برگزار شده - در حال تجربهکردن نهمین دورهاش باشد.
این روزها اگر گذارتان به مؤسسه فرهنگی هنری صبا بیفتد، کارهای راهیافته به دوسالانه نهم را بر دیوار میبینید.
این دوسالانه در 2 بخش ملی و بینالمللی و یک بخش جنبی و با حضور نزدیک به 12هزار طراح از ایران و 44 کشور جهان برقرار است.
بخش ملی این دوسالانه 7 بخش دارد: طراحی جلد، طراحی صفحهآرایی کتاب و مطبوعات، طراحی نشانه و نشانهنوشته، طراحی وب و مولتی مدیا، طراحی آگهیهای مطبوعاتی، آگهیهای شهری و بستهبندی و بخش جنبی آن هم گفتوگو با 3 عنوان گفتوگو، میراث فرهنگی و طراحان ایرانی برپا شده.
7 نمایشگاه جنبی از آثار طراحان پیشکسوت ایرانی و برگزیدگان خارجی و 12 سخنرانی و میزگرد پژوهشی از دیگر بخشهای این نمایشگاه بودند. رئیس این دوسالانه محمد احصایی بود و اعضای هیأت داوران بخش بینالملل و ملی جشنواره را ورنر یکر، وانگ ژو،دانیلاهاوفه، امر سنان، ابراهیم حقیقی، قباد شیوا و فرشید مثقالی تشکیل میدادند.
وسوسه میشوی دستی به این کاسه ببری. متن انگلیسی بالای پوستر، یک ظرف کاسه قدیمی و نقش و نگارهایش را توضیح میدهد. اینطور میشود گفت که تخمهها نمیگذارند نقش و نگار کاسه یا میراثمان را ببینیم و اثر یکجور انتقاد از بیتوجهی ما نسبت به این آثار است.
البته هیأت داوران از این اثر برداشت دیگری داشتهاند و به آن، به دلیل استفاده از ترکیبی از ایده میراث فرهنگی هنری گذشته - که یک کاسه سرامیکی قدیمی است - و پر کردن آن با تخمه آفتابگردان - که نشاندهنده عادت قومی و زنده تخمهشکنی است - دیپلم افتخار دادهاند. این پوستر اثر داود مرگان است.
فونت ترافیک را زیاد دیدهاید. معمولا نام خیابانها و تابلوهای شهری با این فونت نوشته میشود. اما اینجا طراح، بازی طنزآمیزی با اسم این فونت کرده و شلوغ پلوغی ترافیک را با اغتشاش حروف نشان داده. این کار، اثر مجید کاشانی است که دیپلم افتخار انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران را گرفت.
موزه سینمای ایران. استفاده از شهر فرنگ - که در ایران پدر سینماهای امروزی بود - به اضافه نقش و نگار ایرانی و حتی آن «طهران» متن پوستر، اثر خوبی ساخته. محمد احصایی - رئیس دوسالانه و عضو هیأت داوران - این اثر را به عنوان پوستر برگزیدهاش انتخاب کرد.
نشانه باید خیلی خلاصه نماینده خوبی برای چیزی که بر آن دلالت میکند، باشد. از طرفی قابلیت تکثیر در ابعاد مختلف و سادگی آن را هم نمیشود نادیده گرفت. بین کارهایی که مورد توجه داوران دوسالانه قرار گرفت، این یکی بیشتر از همه به تعریف نشانه میآمد. غلامرضا نصراصفهانی این نشانه را برای گروه نمایش «سه رخ» طراحی کرده و دیپلم افتخار انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران را گرفت.
تبدیلشدن حرف «ه» به تابلوی «ورود ممنوع»، فقط مرحله اول در خاصبودن این پوستر است. تناسب بین حروف بسیار خوب درآمده و علاوه بر آن انتخاب رنگ و« لیآت» (lay out) پوستر، آن را تبدیل به یک اثر با ایده و ترکیب جذاب کرده است. مریم عنایتی به خاطر این اثر، برنده سفر مطالعاتی به انگلستان و لوح تقدیر المپیاد جهانی طراحی شهری شد.
در یکی از بخشهای دوسالانه، هر کدام از اعضای هیأت داوران میتوانستند به سلیقه خود یک اثر را انتخاب کنند. انتخاب قباد شیوا، کار فرشید شفیعی بود. این پوستر که برای نمایشگاه آثار برگزیده کتاب سال تصویرگران طراحی شده، کلا اثری دیدنی است و عناصری که در آن استفاده شده هم به چیزی که قرار است منتقل کند میخورد؛ تخممرغهای رنگی، نام اعضای انجمن، شکل طراحی خطوط و...
جواب به سؤالی که در پوستر آمده، کار راحتی نیست. بازی طنزآمیز این اثر با تصاویر آییننامه، بینظمی رانندگان و آشفتگی خیابانهای تهران را خوب نشان داده، هرچند شاید اجرای این ایده، جذابتر از این هم میتوانست باشد.
این اثر کار فرشاد رستمی است و در بخش جنبی با موضوع ترافیک، دیپلم افتخار، جایزه نقدی و تندیس دوسالانه را گرفت.