چارلز سيف در كتابي جديد بهنام وهم مجازي ميگويد اطلاعات ديجيتال چه خوب باشد، چه بد، اكنون به يكي از واگيردارترين پديده روي سياره زمين تبديل شدهاست.
به گفته سيف، تاريخ اطلاعات از زاويهاي ديگر تاريخ بياطلاعي را نيز پوشش ميدهد. وي كه استاد روزنامهنگاري دانشگاه نيويورك است، خوانندگانش را به سفري سرگرمكننده در ميان زواياي درهم وابستگي انسان به فضاي آنلاين ميبرد. امروزه ايجاد حقيقت متبادل به دشواري گذشته نيست و هركسي قدرت ايجاد آن را دارد. براساس تخمينهايي كه انجام شده، يك سوم مطالب آنلاين غيرواقعي هستند، و تصاوير غيرواقعي گوشهوكنار وبسايتهاي خبري و شبكههاي اجتماعي را اشغال كردهاند و حتي برنده جايزه ميشوند.
به گفته سيف، آرمان دموكراتيك ويكيپديا، كه همه انسانهاي جهان ميتوانند در تدوين آن سهيم باشند، در عمل هرجومرجخواهانه است. سيف معتقد است با توجه به اينكه تشخيص دادن حقيقت از خيال به كاري دشوار تبديل شده، انسان در آستانه تنگ سالي اطلاعاتي قرار گرفتهاست.
وي نمونههايي مثالزدني از آنچه در آستانه وقوع است را در كتابش آوردهاست. در سال 2001 تصوير شخصيت عروسكي يك سريال مشهور عروسكي كه برت نام دارد در كنار تصوير بنلادن ديده شد. گزارشهاي خبري معترضاني را در تظاهرات ضدآمريكايي نشان ميدادند كه پلاكاردهايي با تصوير برت و بنلادن در كنار يكديگر به دست داشتند.
حقيقت ماجرا به چند سال قبل از اين رويداد باز ميگردد. وبسايتي با هدف شوخي، تصوير اين عروسك را با توضيح اينكه برت شيطان است، به همراه شريرترين افراد در گوشهوكنار جهان منتشر ساخت و اين تصاوير به اندازهاي در فضاي اينترنت پخش شد كه به دست مركز چاپ پلاكاردهاي آن تظاهرات در سال 2001 نيز رسيد و آنها بدون اينكه ترديدي به دل راه دهند، همان تصوير را چاپ كرده و به دست معترضان دادند.
در رويدادي ديگر، خبر ربايش وبلاگنويس فعالي آمريكايي-سوري به نام امينه عراف در دمشق منتشر شد و در پي آن وبسايتهايي با شعار امينه را آزاد كنيد در گوشهوكنار جهان ايجاد شدند، تنها مشكل اين بود كه امينهاي وجود نداشت. در حقيقت اين شخصيت غيرواقعي، توسط يكي از دانشجويان دانشگاه ادينبرگ انگلستان ايجاد شدهبود.
سيف در بخشي ديگر به مشكلي اشاره ميكند كه به واسطه هويت اينترنتي ايجاد شدهاست: ما در فضاي آنلاين كه هستيم؟ فردي كه ميگوييم هستيم و يا فردي ساختگي؟
در كتابي ديگر، انقلاب چهارم، لوچيانو فلوريدي استاد فلسفه و اخلاق در دانشگاه آكسفورد به بحث درباره چگونگي نحوه تغيير نگرش انسان از خودش براساس روايات آنلاين پرداختهاست. به گفته وي، وانمود كردن ذاتا پديده بدي نيست، بلكه بخشي از زندگي است. آنچه به عنوان حقيقت و اصل محسوب ميشود، خويش حقيقي انسان، بيثبات و ناپايدار است. به گفته وي آنچه ما طبيعي ميپنداريم در حقيقت محصول مداخلات انساني هستند كه كمتر قابل مشاهدهاند.
تعاملات آنلاين به گفته فلوريدي، تنها به ما فرصت كشيدن بيشتر نخ عروسكي مجازي را ميدهد. به گفته وي آنكه ديگران در فضاي مجازي از هويت ما تصور ميكنند، بر آنكه فرد فكر ميكند هست اثرگذاشته و در نتيجه اين تفكر بر هويت حقيقي فرد اثرگذار خواهد شد.
فلوريدي معتقد است انسان در دل چهارمين انقلاب زندگي ميكند. كوپرنيك انسان را از مركزيت جهان بيرون راند، داروين او را از جايگاه بيهمتايش در زيست پايين كشيد و فرويد او را از جايگاه فرضي برتري ذهنياش. اكنون انسان به واسطه ميانجيگري ماشينها در ارتباطات انساني، از مركز كره اطلاعاتي رانده ميشود.
فلوريدي كه هدفش كنكاشي جدي و فيلسوفانه است، در كتابش فراست،ارسطو و وردي را در بحث گوگلپلاس، واتساپ و ديگر مباحث ارتباطاتي مدرن درگير كردهاست. ويهمچنين از نوواژههايي جالبتوجه در كتابش استفاده كردهاست، براي مثال از آنلايف ( onlife ) براي بيان زندگي آنلاين و توصيف شكل جديد وجود انسان استفاده كردهاست.
نظر شما