چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۵:۵۸
۰ نفر

محدثه طالبی: «نیمه شعبان برای ما با همه اعیاد فرق دارد. البته در بقیه ولادت‌ها و جشن‌ها هم مراسم داریم اما نیمه شعبان از همیشه شلوغ‌تر می‌شود.

چراغانی نیمه شعبان

همه سني هم مي‌آيند. 50سال است كه ما به نيت امام زمان(عج) اين كار را انجام مي‌دهيم.» اين را مي‌گويد و سرش را بر مي‌گرداند سمت چراغ‌هاي كوچك بالاي سرش. گرماي هوا و داغي لامپ‌ها باعث شده بيشتر از دوستان ديگرش عرق كند. «حاجي بيا پايين ما مي‌بنديم.» همه درخواست‌هايي كه با اين جمله آغاز مي‌شوند را بي‌جواب مي‌گذارد و مي‌گويد: «هر روز كه از سركار بر مي‌گرديم، مي‌آييم براي چراغاني.6-5ساعت وقت مي‌گذاريم. روزهاي عادي اگر باشد جنازه‌مان هم به خانه نمي‌رسد اما اين روزها، عشق آقا نمي‌گذارد خسته شويم».

«بر محمد و آل محمد صلوات» صداي صلوات نيمه‌هاي شب دل آسمان را مي‌شكافد و بوي اسفند مي‌پيچد توي خيابان. خيابان 17شهريور تهران كم پيش مي‌آيد اين موقع شب اينقدر شلوغ باشد. پير و جوان و كوچك و بزرگ ندارد. از بچه‌هاي 7-6ساله تا پيرمردان ريش‌سفيد دست به عصا. همه مشغولند و سرشان به‌كار خودشان گرم. چند نفري گعده گرفته‌اند و خستگي در مي‌كنند و عده‌اي ديگر تازه از راه رسيده‌اند و مشغول سلام وعليك و خوش وبش. طبق يك قانون نانوشته‌ اينجا نه كسي رئيس است و نه مرئوس. همه با هم همكاري مي‌كنند تا سريع‌تر كارها پيش برود. يك‌ماه بيشتراست كه شروع كرده‌ا‌ند. تقريبا تمام طول خيابان 17شهريور چراغاني شده. ريسه‌هاي قرمز و سبز و سفيد تا ارتفاع 4متري بالا رفته‌اند و حلقه حلقه آمده‌اند پايين و عرض خيابان‌ها را هم طي كرده‌اند. بچه‌هاي حسينيه كاشاني‌هاي مقيم مركز در كنار باقي هم‌محلي‌هايشان نبض كار را در يكي از قديمي‌ترين خيابان‌هاي شرق تهران در دست گرفته‌اند و كار به يك چراغاني صرف ختم نشده است. درست در خط طولي ميان خيابان 6-5 جوان ديگر‌ آچار فرانسه به‌دست مشغول پيچ و مهره كردن تابلوهاي مستطيلي شكلي به داربست‌هاي فلزي هستند و چند پسر بچه 12-10 ساله هم مدام اصرار دارند كه كمكشان كنند. چرخ‌هاي دستي از تابلو‌ها پر و خالي مي‌شود و در چشم بر‌هم‌زدني بيش از 100 تابلو كه همه‌شان احاديث و روايتي است در مورد حضرت قائم(عج) در جايشان نصب مي‌شود. 50متر آن طرف‌تر اما ستون‌هاي بلندي از مهتابي‌هاي سفيد به هم تابيده شده به آسمان رفته‌اند. پسر 18ساله‌اي كنتور برق را كنترل‌ و سيم‌ها را جا به جا مي‌كند و دوستش كه كمي بزرگ‌تر به‌نظر مي‌رسد به آساني آب خوردن از ستون مهتابي‌ها بالا مي‌رود تا آخرين قطعه‌ها را نصب كند. پايين‌تر كه مي‌رويم گروه ديگري دارند لامپ‌هاي اضافي را با چرخ‌دستي برمي‌گردانند انبار و چند نفري زواياي مهتابي‌هاي رنگي ضربدري را كه در ارتفاع پايين‌تري درست زير ريسه‌ها نصب شده‌اند، جا‌به‌جا مي‌كنند.

فقط به عشق آقا

«به عشق امام زمان(عج) هر كاري مي‌كنيم؛ هر كاري باشه.» اين را رضا پسر 16 ساله‌اي مي‌گويد كه ريسه‌هاي سنگين و طويل را پيچيده دور دستش و آماده است تا از او بگيرند و نصب كنند. چند نفر ديگر هم حلقه زده‌اند به ميله‌هاي منحني ادامه مسير و سرپيچ‌ها را تميز مي‌كنند و با لبخندهايي كه از لبشان نمي‌افتد به سراغ ميله بعدي‌مي‌روند. «ما به نيت ديگري اين كار را انجام مي‌دهيم. همه‌اش دلي است. نه از دولت پولي مي‌گيريم نه حمايتي مي‌شويم. اصلا اگر بحث پول بيايد وسط همه‌‌چيز خراب مي‌شود .ديگر آن معناي هميشگي را ندارد.» سال‌هاست كه اين كار را مي‌كنند. حامد پسر جوان 22ساله‌اي است كه در پاسخ به اينكه اين كارتان چند سال سابقه دارد به پدر بزرگش اشاره مي‌كند و پدربزرگ هم مي‌گويد: «به اندازه سن من! براي آقا اين كار را مي‌كنيم؛ هر سال. با پول خود مردم به عشق آقا.»

سرباز سفارشي

به‌اش مي‌گويند پيك‌موتوري! تقريبا همه كارهاي نقل و انتقال وسايل از مسجد به سر خيابان و كوچه‌هاي اطراف را خودش به تنهايي انجام مي‌دهد. يك‌جا بند نمي‌شود؛ تندتند صحبت مي‌كند و همه‌اش نگران است كار‌به‌موقع انجام نشود. عليرضا سرباز است اما از آن سرباز‌هاي سفارشي! مي‌گويد سفارش‌اش را «امام زمان(عج)» كرده است؛«رفتن به خدمت برايم سخت بود، مخصوصا دور شدن از بچه‌محل‌ها. خودت مي‌بيني كه چقدر باحال هستند. چند‌ماه مانده به اعزام كه نيمه‌شعبان بود، دعايي كردم ؛گفتم: يا امام زمان! خودت مي‌داني كه چند سال است دارم برايت كار مي‌كنم. هيچ انتظاري هم نداشتم ولي دوست دارم تا باز هم پيشت بمانم و برايت كار كنم. امام‌زمان(عج) هم حاجتم را داد و افتادم آتش‌نشاني. الان هم هر شب بعد از خدمتم مي‌آيم اينجا!»

شمع، گل و پروانه

آقا مهدي استاد اين كار است. طرح‌ چينش تمام لامپ‌ها را خودش داده است و هر كدام هم يك اسمي دارد. يكسري لامپ از چند طرف خيابان آويزان شده و از وسط به هم گره خورده‌اند. مهدي مي‌‌گويد: «اين طرح اسمش شكوفه است. يكي هم شبيه خورشيد است كه قطعا به آن مي‌گويند خورشيدي و يكسري لامپ ايستاده هم هستند كه به آنها مي‌گويند گردان اكبر. آن يكي ماهي و آن دورتره هم مخملي بزرگ است.» مهدي تك‌تك بچه‌ها را صدا مي‌زند. هر كدام پي كاري مي‌روند. آنها تا صبح نيمه‌شعبان بايد كار كنند تا 3شب نيمه‌شعبان را جشن بگيرند. يكي از بچه‌ها آن دورتر ايستاده و داد مي‌زند: «آقا يك‌ماه كار مي‌كنيم فقط براي يك شب شام و شيركاكائو و شيريني عيد هم نوش جانمان».

آقا نگير؛ ريا مي‌شه!

چند نفري داخل مسجد هستند كه كارهاي پشتيباني و چراغاني كردن طاق نصرت مسجد فاطميه را انجام مي‌دهند. اينها همان‌هايي هستند كه اصلا تمايلي ندارند از‌شان گزارش بگيريم. چند باري اصرار مي‌كنيم اما يكي از آن طرف داد مي‌زند: «آقا نگير ديگه. نمي‌خوايم ريا تو كارمون قاطي شه». راهمان را كه كج مي‌كنيم، سرپرست گروه مي‌گويد: «آقا ناراحت نشين. هر كدام از اينها براي نيت‌شان اينجا هستند. همه‌شان دلشان پاك است؛‌ براي همين احساس مي‌كنند اگر از آنها عكس بگيريد، توي كارشان ريا كرده‌اند.»

صلوات يادت نره

تجمع مردم در اطراف مهديه تهران زياد است. جرثقيل در حال بلند كرد طاق نصرت است‌ و با هر حركتي كه جرثقيل انجام مي‌دهد ذكر سلام و صلوات و نام حضرت قائم بر لب مردم جاري مي‌شود. طاق روي استراكچر قرار مي‌گيرد و چند نفر به سرعت از داربست‌ها بالا مي‌روند و با ذكر «يا علي» طاق را مي‌گيرند و پايه‌هايش را محكم مي‌كنند. فضا اما به‌شدت معنوي شده است. همچنان اسفند دود مي‌شود‌ و فرش‌ها از حسينيه بيرون مي‌آيند و در كنار پياده رو پهن مي‌شوند. شربت نذري پخش مي‌شود و جوان‌ها همچنان در سطح خيابان ترافيك را از كنار جرثقيل و مسير بسته شده عبور مي‌دهند و مسن‌تر‌ها مي‌نشينند روي فرش. خيابان آبياري مي‌شود و اطراف مهديه را تميز مي‌كنند. شب ولادت حضرت علي‌اكبر(ع) است و مداحي آغاز مي‌شود. سرعت تزيين پياده‌رو‌ها با پرچم‌ها و ريسه‌هاي تزييني بالا‌تر مي‌رود. تا 2ساعت بعدي تمام پياده‌رو آذين‌بندي شده است و درختان زرورق به‌خود گرفته‌اند. نگراني از بابت اتمام كار پيش از نيمه شعبان ندارند‌؛ چرا كه آنها هم 2هفته است كه مشغول به كارند. شعري در مدح حضرت علي‌اكبر(ع) خوانده مي‌شود و با مولودي بعدي همه با انرژي بيشتر مشغول كار مي‌شوند.

نيمه شعبان كجا برويم

مسجد مقدس جمكران
نيمه‌شعبان‌ها بيش از دو ميليون نفر در اين مسجد دور هم جمع مي‌شوند و براي انتظار او دعا مي‌كنند. اگر امكان رفتن تا قم وحضور درشلوغي را داريد، اين فرصت را از دست ندهيد. حال و هوايتان حسابي عوض مي‌شود.

احيا

اگر دلتان مي‌خواهد در اين شب عزيز، كمي هم در خانه خدا با خودتان خلوت كنيد، برنامه مسجد دانشگاه تهران را يك گوشه ذهنتان داشته باشيد؛ دانشگاه تهراني‌ها شب نيمه‌شعبان مراسم ويژه احيا دارند.

چشم‌روشني

اگر هوس ديدن چراغاني و شادي مردم و خوردن شيريني و شربت كرده‌ايد، خيابان‌هاي قديمي‌تر تهران و محله‌هاي ميدان خراسان، تيردوقلو، 17شهريور و خيابان ايران پيشنهادهاي خوبي هستند. نورباران لامپ‌هاي رنگارنگ و طاق نصرت‌هاي باشكوه، حسابي سرحال‌تان مي‌آورد.

مولودي

جشن‌هاي ولادت ائمه، هميشه مشتريان پروپا قرص خودش را دارد. نيمه‌شعبان هم كه مي‌شود، مداح‌ها سنگ تمام مي‌گذارند. امامزاده صالح(ع) و امامزاده علي‌اكبر چيذر در شمال، مهديه امام‌حسن در غرب، حسينيه پنبه‌چي و مهديه تهران در جنوب و عشاق‌الحسين و بيت‌الرقيه در شرق تهران از معروف‌ترين پاتوق‌هاي جشن‌هاي مذهبي هستند.

 

کد خبر 262288

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha