اصرار به باز کردن گره با دندان!
از امهات نكات اينكه در عالم حقوق يا هر علم تخصصي ديگر كلمات و عبارات داراي آثار و تبعات خاص خود بوده و اگر بدون مداقه و يا برخلاف معاني خاص كلمات در دواين حقوقي و يا قانون عبارتي ذكر شود كه ما وضع له نباشد خود ظلم مضاعفي است كه به مخاطب روا ميشود. درخصوص دعوي موكل اينجانب استاد پرويز تناولي با سازمان فرهنگي و هنري تنها بهعلت يك ايراد شكلي (عدمارائه اصول قراردادها) در جلسه اول طبق ماده 96قانون آيين دادرسي قرار ابطال صادر شده است. اصولا بين قرار و حكم تفاوت از زمين تا آسمان است. اولي در شكل و دومي در ماهيت است. دادگاه شعبه 38 به همين علت وارد در ماهيت دعوي نشده است. در چنين حالتي دعوي مختومه نميتواند باشد. چون دعوي هنوز بهصورت ماهيتي مورد رسيدگي قرار نگرفته است تا شمول و انطباق عبارت مختومه شدن بر آن دعوا مصداق داشته باشد... بنابراين اظهارنظري چنين قاطعانه و محرز با واقعيات و معاني كلمات انطباق نداشته و ندارد.
پاسخ همشهري:
1- هدف از نگارش آن يادداشت توصيه طرفين دعوي به پيگيري پرونده در محاكم قضايي طبق روال و اصول قانوني بود و در متن اشارهاي به مختومه شدن «پرونده اخير» نشده است؛ پروندهاي كه طبق روايت شما، بدون ارائه اصول قراردادها نزد قاضي مطرح شده و طبيعي است از نظر شكلي بهدليل نداشتن ادله متقن قابل پيگيري نيست.
2- قراردادي كه ميبايست از سوي خواهان به دادگاه ارائه و براساس آن خوانده ملزم به پاسخگويي شود، ظاهرا هنوز به محضر دادگاه ارائه نشده است. ضمن اينكه براساس همان قرارداد، دوطرف درصورت داشتن اختلاف نظر بايد دعوي خود را نزد داور مرضيالطرفين قرارداد مطرح كنند و به نتيجه برسانند؛ حَكَمي كه ما و شما ميدانيم كيست.
3- خوشبختانه آقاي تناولي در گفتوگوي اخير خود بر لزوم مذاكره با سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران براي حل مشكل تأكيد كرده است؛ اتفاقي كه ميتوانست پيش از اين بدون حاشيهها و جنجالهاي رسانهاي بيفتد و كار به نگارش نامه به رئيسجمهور محترم نرسد. انتظار مردم از اهالي هنر پايبندي به قانون و پيگيري امور از مجاري مرتبط است كه اميدواريم در موضوع مجسمههاي آقاي تناولي هم به همين شكل عمل شود.
نظر شما