نيمه شب 26تير ساكنان يكي از محلههاي رشت با شنيدن فرياد كمكخواهي پيرزن همسايه از خانه بيرون آمدند اما هر چه زنگ خانه پيرزن را زدند، كسي جوابشان را نداد. آنها كه نگران همسايه خود شده بودند وارد خانه آنها شده و در داخل خانه با جسد غرق خون پيرزن روبهرو شدند. اين در حالي بود كه شوهر وي در خانه حضور نداشت و براي شركت در مراسم شب قدر به مسجد محل رفته بود.
همسايهها ماجرا را به پليس خبر دادند و تيمي از كارآگاهان جنايي راهي محل جنايت شدند. بررسيهاي اوليه حاكي از آن بود كه پيرزن با ضربات جسمي سخت كه به سرش وارد شده بود به قتل رسيده است. داخل خانه كاملا مرتب و اثاثيه دست نخورده باقي مانده بود. مأموران حدس ميزدند كه قتل با انگيزهاي جز سرقت صورت گرفته است اما وقتي شوهر مقتول از مسجد به خانه برگشت، با ديدن جسد همسرش گفت كه النگوي او به سرقت رفته است.
قاتل آشنا
تنها چيزي كه از خانه مقتول به سرقت رفته بود همان يك حلقه النگو بود. اين خانه مشرف به يك باغ بود و احتمال داشت كه عامل يا عاملان جنايت از طريق باغ وارد خانه قرباني شده باشند. مأموران در ادامه راهي باغ شدند اما در بررسي آنجا سرنخي بهدست نيامد.
سرقت يك حلقه النگو اين فرضيه را كه جنايت از سوي افراد معتاد صورت گرفته است، مدنظر قرار داد. مأموران حدس ميزدند عاملان جنايت از قبل با خانواده مقتول آشنايي داشته و ميدانستند كه در اين خانه يك زوج سالخورده زندگي ميكنند. بنابراين به پرسوجو از همسايهها پرداختند و در اين ميان متوجه شدند كه در نزديكي خانه مقتول 2برادر زندگي ميكنند كه اعتياد شديدي به شيشه دارند. مأموران وقتي به سراغ اين دو برادر رفتند متوجه شدند كه آنها از شب حادثه به بعد به خانه نيامدهاند.
جنايت هولناك
2 برادر معتاد تحت تعقيب قرار گرفتند و كارآگاهان در بررسيهاي تخصصي آنها را در خانه يكي از دوستانشان ردگيري كردند. متهمان در يك عمليات ضربتي دستگير شدند و با كشف النگوي مقتول از آنها به اداره آگاهي انتقال يافتند و به جنايت اعتراف كردند. در اين ميان يكي از آنها گفت: شب حادثه، من و برادرم قصد مصرف شيشه داشتيم اما خانهمان شلوغ بود و نميتوانستيم آنجا شيشه مصرف كنيم. در جستوجوي محلي براي مصرف مواد از خانه بيرون زديم و با ديدن چراغ خاموش خانه همسايه، يادمان آمد كه در اين خانه زوج سالخوردهاي زندگي ميكنند كه بيشتر اوقات در خانه نيستند. براي همين تصميم گرفتيم وارد خانه آنها شويم و در آنجا شيشه مصرف كنيم.
وي ادامه داد: از ديوار بالا رفتيم و وارد حياط شديم. در گوشهاي از خانه سرگرم مصرف شيشه شديم كه ناگهان پيرزن همسايه متوجه سر و صداي ما شد و از خانه بيرون آمد. با ديدن ما شروع به داد و فرياد كرد. هر چه به او گفتيم كه دزد نيستيم و فقط براي مصرف مواد وارد خانهاش شدهايم، دستبردار نبود و مرتب فرياد ميزد.
برادرم به طرفش رفت و او را به داخل خانه هل داد كه در همين هنگام سر پيرزن به ديوار برخورد كرد. من كه بهخاطر مصرف شيشه در حالت عادي نبودم با ديدن اين صحنه به كمك برادرم رفتم و با گوشتكوبي كه آنجا بود چند ضربه به پيرزن زدم. وقتي مطمئن شديم كه او نفس نميكشد النگويش را دزديديم و پيش از اين اينكه همسايهها سر برسند از روي ديوار به داخل باغ پريديم و فرار كرديم.سرهنگ فلاح كريمي، رئيس پليس آگاهي استان گيلان با بيان اين خبر به همشهري گفت: با اعترافات برادران شيشهاي براي هر دوي آنها قرار بازداشت صادر شد و تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.
نظر شما