ساکنان واشنگتن اخیراً نیکولاس کیج و هلنمیرن را دیدهاند که مشغول نقشآفرینی در فیلم «گنج ملی: کتاب اسرار» هستند. این فیلم درباره حقیقت ترور لینکلن است. این یکی از تازهترین فیلمهای هالیوود با دستمایه سیاسی است که در واشنگتن اتفاق میافتد.
از جمله دیگر تولیدات سیاسی هالیوود در سالهای گذشته میتوان از فیلم نیکسون ساخته الیور استون و رئیسجمهوری آمریکا نام برد. این فیلم یک کمدی درباره یک رئیسجمهوری است که همسرش را از دست داده و عاشق یک فعال سیاسی جوان میشود.
اعضای نخبگان هالیوود از سالهای دهه 1930 در پی تاثیرگذاری بر فعالیتهای سیاسی ملی بودهاند. در آن سالها، هالیوود در سلطه سران بزرگ استودیوها بود. تعامل هالیوود با دنیای سیاست در آمریکا دوسویه است و گاه هالیوود زیر فشار واشنگتن قرار گرفته است.
شماری از سیاستمداران موفق کار خود را از پرده سینما آغاز کردند. سرشناسترین فرد در این گروه رونالد ریگان است که رسیدن به ریاست جمهوری را از فرمانداری کالیفرنیا شروع کرد.
رشد ریگان کار آرنولد شوارتزنگر، نامزد حزب جمهوریخواه را برای حضور در فرمانداری کالیفرنیا آسان کرد که 36 سال بعد صورت گرفت. حالا تازهترین نمونه ارتباط بین واشنگتن و هالیوود فرد تامپسون، سناتور سابق ایالت تنسی است که در فیلم «قانون و نظم» بازی کرد.
اما برای آگاهی از تبدیل صنعت فیلم به یک بازیگر سیاسی باید به 75 سال قبل مراجعه کرد. رقابت بر سر فرمانداری کالیفرنیا در سال 1934 آزمایشگاه فنون انتخاباتی منفی بود که امروز رایج است. در این رقابت، آپتون سینکلر نویسنده در برابر فرانک مریام معاون فرماندار و نامزد مورد حمایت حزب جمهوریخواه قرار گرفت.
سینکلر برنامه انتخاباتی تودهگرایانهای داشت که شامل افزایش مالیات استودیوهای فیلمسازی بود. لوئیز بی مایر به استودیوی خود یعنی متروگلدوینمایر دستور داد درباره این رقابت فیلم مستند بسازد. وی ترتیبی داد که این فیلم در صدها سینما در سراسر این ایالت به نمایش درآید.
این فیلم فقرایی را نشان میدهد – که نقش آنان را هنرپیشههای حرفهای بازی کردند – که در اوج دوران رکود بزرگ آمریکا به کالیفرنیا میآیند تا از جنبش «فقر در کالیفرنیا را پایان دهید» که سینکلر سردمدار آن بود، به نان و نوایی برسند. افرادی با چهرههای خارجی با خوشحالی پیشبینی میکنند که به بهشت سوسیالیست خیالی سینکلر راه پیدا میکنند. برخی از صحنههای فیلم از قطعاتی بود که استودیوی برادارن وارنر ساخته بود. این استودیو نیز در پی آن بود که سینکلر را در این رقابت ناکام کند.
در آن زمان که خبری از اینترنت و تلویزیون نبود، فیلم مترو گلدوین مایر کاری کرد که در پی آن بود. مریام که عملاً فعالیت انتخاباتی چندانی نکرده بود، سینکلر را شکست داد. ران براونستین نویسنده روزنامه لسآنجلس تایمز در کتاب خود به نام «قدرت و زرق و برق: رابطه هالیوود – واشنگتن» که در سال 1991 منتشر کرد، نوشت: «رقابت فرمانداری کالیفرنیا در سال 1934 تمرین سیاست غولها بود ... سخت، عاقلانه، خودکامانه و مهمتر از همه اجباری بود.» این سرآغاز حضور روسای استودیوها در جهان سیاست بود که دیگر هرگز از آن عقب ننشستند.
در خلال جنگ جهانی دوم، صنعت فیلمسازی که هنوز زیر تسلط استودیوهای بزرگ بود، وارد فعالیتهای مربوط به جنگ شد و با همکاری نزدیک با دولت روزولت، برای ارتش فیلمهای آموزشی و برای تهییج مردم، فیلمهای وطنپرستانه تولید کرد.
اما در پایان جنگ، حال و هوا در هالیوود و واشنگتن عوض شد. با آغاز فعالیتهای ضدکمونیست کنگره آمریکا در اواخر دهه 1940، هالیوود نیز از احضاریهها در امان نماند. چهرههای زیادی در هالیوود، چه روی صحنه و چه پشت صحنه، مشهور و ناشناخته برای شهادت در مورد پیوندهای حال و گذشته خود با کمونیستها و نام بردن اسامی افراد مرتبط به واشنگتن فراخوانده شدند. بسیاری از هالیوودیها کنگره تحت تسلط جمهوریخواهان را مخالف خطرناک آزادیهای مدنی میدانستند.
همان طور که براونستین گزارش داد، بیشتر هالیوودیهای درگیر در سیاست – مانند هلن گاهاگان داگلاس هنرپیشه که در دهه1940 در کنگره خدمت کرد یا اورسون ولز که در نظر داشت در سال 1948 انتخابات کنگره شرکت کند - به سبک فرانکلین روزولت لیبرال بودند.
اما بهترین هنرپیشگانی که در عرصه سیاست ملی آمریکا درخشیدند، لیبرال نبودند.
جورج مورفی توانست در سال 1964 رقیب خود پییر سالینجر دبیر مطبوعاتی در دوره کندی را در انتخابات سنا شکست دهد. نفر دوم رونالد ریگان بود که کار خود را به عنوان یک لیبرال آغاز کرد و به رهبران صنف هنرپیشگان سینما بدل شد و نهایتاً با پایان حرفه هنرپیشگی در دهه 1950، در عالم سیاست به جانب راست چرخید.
با آغاز وحشت سرخ در اواخر دهه 1940، هالیوود به دو دسته کسانی که با تحقیقات کنگره همکاری کردند و کسانی که نکردند، تقسیم شد. این دوره به هالیوود 10 موسوم است و علت نامگذاری آن، زندان رفتن عدهای از نویسندگان و کارگردانان کنگره به مدت یک سال و به دلیل اهانت به کنگره بود. جرم آنان خودداری از اعلام این امر بود که آیا عضو حزب کمونیست بودند یا نبودند؟ موضوعی که غیرقانونی نبود. به علاوه آنان از نام بردن از دیگران خودداری کردند. پس از آزادی، برخی از آنان در اروپا مشغول به کار شدند یا به کار خود ادامه دادند بی آنکه مورد توجه قرار بگیرند.
نتیجه فعالیتهای کنگره در این زمینه تهیه فهرست سیاهی از هالیوودیها بود که هرگز فعالیت سیاسی نداشتند، چه برسد به آنکه کمونیست باشند. در برخی موارد، بهای ادامه کار، خیانت به یک دوست بود. اما شواهد معتبری از تصاویر یا گفتوگوهای چپگرایانه در فیلمها وجود نداشت.
با این حال، این فهرست سیاه باعث شد تا حرفه دهها نفر مخدوش شود. روسای استودیوها بیشتر روی منافع متمرکز شدند و نسبت به فیلمهای دارای پیام سیاسی بیاعتنایی بیشتری پیشه کردند. در نتیجه این وضعیت حدود یک دهه خودسانسوری ایدئولوژیک در صنعت فیلمسازی پدید آمد که فقط با کاهش فضای جنگ سرد در اواسط دهه1980 به پایان رسید.
ریگان که در آن دوره از رهبران اتحادیه کارگری بود، با کنگره همکاری کرد. موفقیت سیاسی وی هرگونه تردید در مورد امکان دسترسی هنرپیشگان سابق را به مناصب ارشد سیاسی از بین برد. شوارتزنگر که اکنون دومین دوره فعالیت خود را در مقام فرماندار کالیفرنیا میگذراند، همچنان از میراث ریگان بهره میبرد. موفقیتهای هنری فرد تامپسون باعث شده است تا گمانههایی در مورد امکان نامزدی وی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح شود.
نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد رایدهندگان در مورد حضور چهرههای هالیوود در عالم سیاست اعتقاد یکسانی ندارند. در بهمن سال گذشته، نظرسنجی شبکه سیبیاس نشان داد 47 درصد پاسخدهندگان معتقد بودند که چهرههای هالیوود میتوانند دیدگاه تازهای در سیاست عرضه کنند، در صورتی که 48 درصد گفتند بهتر است آنان از سیاست دور بمانند.
منبع :politico.com / ژوئن 2007