26 خرداد زن جواني با پليس تماس گرفت و از دستبرد دزدان مسلح به خانهشان خبر داد. اين زن گفت: همراه يكي از دوستانم براي خريد از خانه خارج شده بوديم كه 2سارق مسلح وارد خانه ما شدند و با تهديد مادر پيرم و پرستار او دست به سرقت همه طلاها و اموال باارزش خانه زدند. بهدنبال اين تماس تيمي از مأموران راهي محل سرقت شدند.
پيرزن صاحبخانه در تشريح ماجراي سرقت گفت: دقايقي پس از اينكه دخترم به همراه يكي از دوستانش خانه را ترك كرد، صداي زنگ خانه بلند شد. پرستار گوشي آيفون را برداشت و گفت كه مردي اسم دخترم را به زبان آورده و ميگويد كه از بستگان ماست. او در خانه را باز كرد و درحاليكه منتظر ورود يكي از بستگانم به داخل خانه بودم ناگهان 2مرد را كه نقاب بهصورت داشتند و يكي از آنها كلت كمري در دست داشت، مقابلمان ديدم. آنها با تهديد شروع به بستن دست و پاي من و پرستارم كردند. سپس گفتند كه دخترم را گروگان گرفتهاند و اگر سر و صدا كنيم، او را خواهند كشت. آنها با تهديد محل نگهداري طلا و جواهراتمان را بهدست آوردند و 50ميليون تومان طلايي را كه در خانه بود، دزديدند و فرار كردند.
ردپاي آشنا
با اين اطلاعات، تحقيقات كارآگاهان اداره يكم پليس آگاهي تهران براي كشف راز سرقت شروع شد. نخستين فرضيه دست داشتن پرستار پيرزن در اين سرقت بود. اما در ادامه تحقيقات مشخص شد كه وي بيگناه است. در ادامه مأموران به زني كه آن روز همراه دختر پيرزن بود، مشكوك شدند. اين زن از دوستان دختر خانواده بود كه با توجه به رفتوآمدش با اين خانواده از وضعيت زندگي آنها كاملا آگاه بود. مأموران متوجه شدند شوهر اين زن جواني به نام امير است كه مجرمي سابقهدار بوده و تاكنون چندين بار به اتهام ارتكاب جرايم مختلف دستگير و راهي زندان شده است. تيم تحقيق در ادامه به سرنخهايي دست يافت كه نشان ميداد امير در اين سرقت دست داشته است و قاضي پرونده دستور بازداشت او را صادر كرد. چند روز پس از سرقت امير درحاليكه همراه همسرش براي خوشگذراني به يك رستوران ايتاليايي در شمال تهران رفته بود، به محاصره پليس درآمد و در آنجا دستگير شد.
اعتراف به سرقت
مرد جوان در بازجوييها به سرقت مسلحانه اعتراف كرد و گفت: دختر پيرزن صاحبخانه از دوستان همسرم است. از صحبتهايي كه همسرم درخصوص آنها ميكرد، فهميدم كه وضع مالي خوبي دارند و مقدار زيادي طلا در خانهشان نگهداري ميكنند. از همان موقع نقشه سرقت را طراحي كردم و براي اينكار از يكي از دوستانم كمك خواستم. چند روز بعد متوجه شدم كه همسرم قصد دارد همراه دختر پيرزن براي خريد به بازار برود. تصميم گرفتم همان روز نقشه سرقت را عملي كنم.
با دوستم تماس گرفتم و همسرم را به مقابل خانه مالباخته رساندم و همان حوالي كمين كردم. وقتي دوستم رسيد و همسرم و دختر خانواده براي خريد بيرون رفتند، ما دست به سرقت زديم. با اعترافات اين مرد همدستش در يكي از شهرهاي شمالي كشور شناسايي و او نيز دستگير شد. سرهنگ حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: با كشف مقداري از طلاهاي مسروقه در خانه دومين متهم، تحقيقات درخصوص ديگر جرايم احتمالي اين دو متهم ادامه دارد.
نظر شما