طبیعی است که با وجود اعمال فشارهای بسیار از جانب دولتهای مخالف دستیابی ایران به فناوری هستهای و بویژه آمریکا این امر مورد توجه قرار نگرفت و روند پیگیری پرونده ایران با باقی ماندن در شورای امنیت بطور کامل از شکل حقوقی و طبیعی خارج شد.
همین مسئله موجب گردید تا دولتمردان ایرانی دریابند در چنین شرایطی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هیچوجه تلاشی را برای بازگرداندن پرونده ایران به شرایط عادی انجام نمیدهد و برای مواجه نشدن با فشارهای غرب، با تصریح در قطعنامههای خود درباره برنامه هستهای ایران بطور واضح مسئولیت قانونی این نهاد در کمک به اعضای آژانس در جهت دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای را نادیده میگیرد، لذا باید با در پیش گرفتن یک دیپلماسی فعال، تهران، خود برای وارد کردن دوباره آژانس به روند پرونده اقدام کند.
به عبارت دیگر در شرایط کنونی، تهران دریافته است یکی از بهترین راههای مقابله با اعمال فشار کشورهای مخالف برنامه هستهای ایران از طریق تحریمهای شورای امنیت، وارد کردن دوباره آژانس به عرصه حل و فصل مناقشات مرتبط با فعالیتهای هستهای تهران خواهد بود و طبیعی است زمانی که آژانس، وظایف قانونی خود را انجام نمیدهد به هر حال باید بهنوعی آنرا به انجام این کار وادار کرد تا با جایگزین شدن این نهاد بینالمللی به جای شورای امنیت، بتوان به عادی شدن روند بررسی پرونده هستهای ایران کمک کرد.
بازیگران متکثر
درخواست دبیر شورای عالی امنیت ملی از محمد البرادعی، دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اعزام گروهی از کارشناسان و مقامات آژانس که بتوانند در جریان مذاکره با مقامات ایرانی، چارچوبی را برای حل و فصل شبهات باقیمانده آژانس درباره برنامه هستهای ایران تعیین کنند، در همین راستا قابل ارزیابی است؛ چرا که ایران دریافت همزمان با انجام مذاکره با غرب، باید به نوعی علاوه بر جلوگیری از انحصاری شدن طرفهای درگیر در برنامه هستهای ایران، نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در این میان احیا کند.
به نظر میرسد دولتمردان ایرانی این بار با پی بردن به اشتباه گذشته خود که بازیگران مرتبط با پرونده را به 3 کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان منحصر کرده بودند، دریافتهاند که باید برای پیروز شدن در مناقشات موجود، به بازیگران اروپایی که پیش از این بارها همراهی و هماهنگی آنها با آمریکا در شکل برخورد با ایران به اثبات رسیده، بیش از ظرفیتشان بها داده نشود و به جای آن تلاشها به سمت پررنگتر شدن نقش آژانس به عنوان یک نهاد تخصصی در این زمینه معطوف گردد.
سفر علی لاریجانی، مسئول مذاکرات هستهای ایران به وین و مذاکره او با البرادعی پیش از انجام دور اخیر مذاکره با خاویر سولانا، هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا که البته بیشتر در قالب نماینده کشورهای عضو گروه 1+5 به مذاکره و رایزنی با ایران میپردازد، نشان از همین رویکرد ایران دارد.
رفع بهانهها
از سوی دیگر، تهران دریافته است برای وارد کردن دوباره آژانس انرژی اتمی به روند پیگیری برنامه هستهای ایران، باید بهانههای آن را برطرف کرد.بنا به اعتراف دبیرکل آژانس، بازرسان این نهاد تاکنون بازرسیهای بسیاری را از تأسیسات هستهای ایران به عمل آورده و هیچ انحرافی را در فعالیتهای ایران مشاهده نکردهاند، اما با نگاهی به قطعنامههایی که آژانس درباره برنامه هستهای ایران صادر میکرد، میتوان در کنار این اعتراف، کراراً تأکید این نهاد را بر ناتوانی آژانس در شفاف کردن برخی نقاط فعالیتهای هستهای ایران مشاهده و البته نسبت به واقعی بودن آن ابراز تردید کرد.
دقیقاً به همین علت، ایران بهترین راه برای وارد کردن دوباره آژانس به عرصه حل و فصل منازعات را در آن دید که اعلام کند حاضر است برای رفع شبهات آژانس درباره فعالیتهای هستهای خود، مذاکره کند و ظرف 2 ماه به راه حلی عملی برای برون رفت از شرایط کنونی دست یابد.
کارشکنی آمریکا
مذاکرات 2 روزه تیم مذاکره کننده آژانس به ریاست اولی هاینونن، معاون البرادعی در تهران دقیقاً در همین راستا برگزار شد تا رسانههای خارجی آنرا تلاش ایران برای جلوگیری از تصویب سومین قطعنامه تحریم در شورای امنیت خطاب کنند.
این نوع نگاه محافل رسانهای غرب را نمیتوان نادرست دانست، چرا که همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد، قصد تهران از همکاری بسیار بیشتر از حد متعارف با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خارج کردن پرونده از شرایط غیر عادی شورای امنیت و بررسی حقوقی و طبیعی آن در نهاد دیدهبان هستهای سازمان ملل است.
از سوی دیگر این رویکرد رسانهای به مذاکرات ایران و آژانس، حکایت از وجود تلاشهای غرب و بهویژه آمریکا برای به سرانجام نرسیدن مذاکرات دارد.
به هر حال اقبال ایران به حل مسائل موجود و همچنین توافقات انجام شده میان ایران و آژانس در جریان مذاکرات هفته گذشته که آژانس از آن در قالب توافق بر سر تعیین بازرسان جدید در ایران، بازدید بازرسان از تأسیسات آب سنگین اراک در آینده نزدیک، نهایی کردن رویکرد پادمانهای آژانس به تاسیسات نطنز به عنوان یکی از نقاط اصلیای که آژانس مدعی است درباره آن شبهه دارد، همکاری برای حل مسائل باقیمانده درباره آزمایشهای قبلی پلوتونیوم در ایران و ... یاد میکند، میتواند آژانس را بار دیگر به عنوان اصلیترین مرجع درگیر در پرونده هستهای ایران، جایگزین بازیگرانی کند که عملکردشان تا کنون حکایت از احترام نگذاشتن آنان به حقوق مسلم ایران در دستیابی به فناوری هستهای صلحآمیز داشته است.