روزنامه اعتماد نوشت:
تحقيق 130 صفحهيي كه «سير قهقرايي مطبوعات روزانه» نام دارد را تيمي به سرپرستي آندرئاس فوگل، پروفسور امور ارتباطات به سفارش بنياد فريدريش ابرت انجام داده است.
بنياد فريدريش ابرت، بزرگترين تينك تنك (انديشكده) وابسته به حزب سوسيال دموكرات آلمان است. گزارش ميگويد كه كاهش قدرت خريد مردم نقش عمدهيي در افول يادشده دارد. علاوه بر اين مطبوعاتي كه عرضه ميشوند تناسبي با تغييرات شگرف دهههاي اخير در ساختار خانواده ندارند: «در حالي كه در خانوادههاي چند نفري هر بخش از روزنامههاي متعارف پاسخگوي نيازهاي اين يا آن فرد خانواده بود و آبونه آن را به صرفه ميكرد، در خانوادههاي كوچك شده و عمدتا مجردي اين امر موضوعيتي ندارد و بهايي كه براي بخش عمدهيي از صفحات روزنامه پرداخته ميشود بيمورد تلقي ميشود.
اين خطر كه محتواي روزنامه با خواست شخصي خانوادههاي اتميزه شده تطابق نداشته باشد به لحاظ آماري هم ابعاد قابل اعتنايي گرفته است كه در دادههاي ناشران روزنامهها و محققان مناسبات جامعه و مطبوعات به خوبي قابل رويت است. » گزارش سپس به افزايش جابهجايي جمعيت به دلايل كاري و شغلي اشاره ميكند كه جوانان مجرد سهم عمده را در آنها دارند و براي بخش بزرگي از آنها دشوار است كه خريد و خواندن يك روزنامه را در روال عادي زندگي خود ادغام كنند البته در ميان اين بخشها لزوما قدرت خريد مشكل اصلي نيست زيرا آنها به راحتي پول براي گوشي هوشمند هزينه ميكنند. اين گوشي البته در وجه عمده نه براي استفاده از رسانهها كه براي ارتباط با دوستان به صورت فردي يا در شبكههاي اجتماعي است. گزارش در ادامه سير كاهنده تيراژ روزنامهها از سال 1990 را علاوه بر دلايل يادشده به مسائل زير هم برميگرداند:
كمتر يا غيرسياسي شدن فضاي جامعه و سرخوردگي از سياستهاي مشابه شده احزاب
پناه بردن به حوزه زندگي خصوصي و سر در لاك خود كردن
جهتگيري مصرافگرايانه جامعه كه اولويتهايي غير از روزنامهها را وارد سبد كالاي خانوادهها كرده
تغيير و تحولات در فضاي رسانهيي كه از جمله در شكل رواج تلويزيونهاي خصوصي و سرگرمي بيشتر براي اهالي تجلي پيدا كرده
فرديت فزاينده در جامعه و متنوع شدن سبكهاي زندگي...
اين تحقيق، پاسخگويي به اين شرايط جديد را در گروي متنوع كردن محصولات روزنامهيي و جهتمند كردن آن به سوي ارضاي نيازهاي متنوع شده افراد جامعه ميداند.
بنا بر گزارش اين تنوع در عرصه آنلاين هم قابل ارائه است ولي آنلاين هم به نوبه خود محدوديتهايي دارد كه ميتواند به سود نشريات چاپي بهينه شده عمل كند: همه قدرت خريد يا امكان عملي استفاده از تبلت در روز را ندارند و خواندن متنهاي بلند در تبلت يا اسمارت فوت هم آسان نيست. همين حالا هم آمارها نشان ميدهند كه تنها 10 تا 12 درصد مردم از آنلاين براي دسترسي و خواندن رسانهها (نه اخبار جاري بلكه تحليل و تفسير و يادداشت و آموزش و...) استفاده ميكنند. يك نكته مهم در گزارش كيفيت گزارشها و مطالب مطبوعات است.
سرپرست تهيه گزارش در مصاحبه با يك نشريه آلماني ميگويد كه آنچه ما در عرصه آكادميك به عنوان يك كار يا گزارش خوب رسانهيي تلقي ميكنيم و خود و همكاران را از بابت آنها ميستاييم، لزوما با خواست و پسند بخشهاي بزرگي از مخاطبان هماهنگ نيست. او ميگويد كه يك گزارش خوب پرفاكت و پرمحتوا بايد براي سليقه مشتري امروزي بستهبندي شود، به نوعي با زندگي او پيوند پيدا كند يا دستكم اين احساس را در او تحريك كند كه با زندگي، مصالح و علايق او كاملا هم بيارتباط نيست.
نظر شما