از شهر بهعنوان دنياي تنهايي نام برده ميشود؛ دنياي بيكسي و بيهويتي، ساكنان شهرها اغلب بيگانههايي هستند كه از كنار هم ميگذرند بدون حتي سلام وعليكي.از نظر امان الله قرايي استاد جامعهشناسي دانشگاه، دامنههاي اين بيهويتي و بيگانگي فقط معطوف به سردي روابط بين ساكنان شهرهاي بزرگ نميشود بلكه ميتواند ريشه انواع آسيبهاي اجتماعي و جرم و جنايت را به موضوع بيهويتي شهرها و ساكنان آن نسبت داد.
وي عدم تجانس فرهنگي، بومي نبودن و مهاجرت پذيري را از مشخصات جامعه شهري امروز تهران ميداند و ميگويد: از آنجايي كه در ميان مهاجرين ترس از شناخته شدن وجود ندارد پس نيروي خود كنترلي كمتري نسبت به بوميها و ساكنان قديمي وجود دارد و اين امر ميتواند در بروز انواع رفتارهاي پرخطر مؤثر باشد.
امان الله قرايي در مقابل از محلاتي نظير خيابان ايران، چهارراه آبسردار يا خيابان خورشيد بهعنوان محلات با هويت و قديمي نام برد كه ساكنان آن اغلب بومي بوده و تحت هيچ شرايطي حاضر به ترك محل زندگي خود نيستند. وي در تعريف مشخصات اين محلات به تجانس فرهنگي، دلبستگي و تعلق خاطر زياد در ميان ساكنان اين محلات نسبت به محل زندگي شان اشاره كرده و ميافزايد: آنها سالهاي سال و نسل اندر نسل دراين محلات زندگي كردهاند، يكديگر را ميشناسند، با هم حشر و نشر و تبادل نظر داشته و انسجام بسياري در روابط و رفتارهايشان به چشم ميخورد؛ امري كه از نظر اين استاد دانشگاه باعث شده محلات مورد اشاره ازجمله خوشنامترين محلات شهر تهران باشند با كمترين آمار آسيبهاي اجتماعي و جرم و جنايت.
شهروندي يعني ثبات در محل سكونت
اصولا در تعريف مفهوم شهروندي جنبههاي مكاني و فضاي زندگي در يك منطقه جفرافيايي ملاك قرار گرفته است. بنابراين ثبات در محل زندگي ميتواند منجر به هويتي قابل تعريف براي اشخاص باشد. امري كه دركشورهاي درحال توسعه با تغييراتي دست به گريبان است.
در اينباره طهمورث شيري، استاد جامعهشناسي دانشگاه از ناپايداري در محل سكونت ميگويد. از نگاه وي ما در شهر تهران با افرادي با هويتهاي قومي، منطقهاي و زباني پراكندهاي مواجهيم كه به ناچار اينجا كنار هم زندگي ميكنند. پس در تهران نه تعريف جامع و مانعي از شهروند وجود دارد و نه اينكه هويت جمعي و محلي منسجم و مشتركي بين شهروندان اين شهر به چشم ميخورد.
از نظر وي مسائل مورد اشاره باعث شده تا تعريف هويت شهروندي در تهران بهشدت مختل و كار براي مديريت شهري سخت شود. به گفته اين استاد دانشگاه از آنجايي كه در ميان شهروندان تهراني چند نوع رابطه از همسازي و همرنگي گرفته تا تعارض، اختلال، تضاد و مغايرت به چشم ميخورد باعث ميشود كه نتوانيم يك هويت شهروندي تعريف شده و يك شخصيت اكتسابي سامان يافته داشته باشيم.
طهمورث شيري جامعه تهران را ناپايدار و بيثبات با بافت فرهنگي، سياسي، اقتصادي پرنوسان ميداند كه باعث شده تا وقتي مديريت شهري قصد ميكند براي اداره امور كلانشهري چون تهران از مشاركت اجتماعي بهرهمند شود بهدليل اختلال در تعريف هويت شهروندي با اشكال مواجه شود چراكه براساس تعاريف استاندارد بينالمللي ما اصولا درتهران شهروند نداريم.
اين در حالي است كه پيش از اين محلاتي نظير پامنار، ميدان خراسان و... قابل تعريف بودند و هويت داشتند. بزرگان و ريشسفيداني در هر محل مورد احترام و مرجع بسياري از امور و حل و فصل مسائل بودند. طهمورث شيري در عين حال از تلاشهاي مديريت شهري بهمنظور شكلگيري شوراياريها و انجمنهاي محلي تقدير كرد اما تحقق بخشي از اهداف اين طرح كه شامل افزايش تعلق خاطر و مسئوليت پذيري در قبال شهر است را نيازمند زمان دانست.
به گفته اين استاد دانشگاه اگر اين شوراهاي محلي بتوانند در ريزترين و جزئيترين محلات شهر تهران نفوذ كنند ميتوان اميدوار بود كه مشاركت اجتماعي و مسئوليت پذيري مردم براي اداره بخشي از امور شهر به سرانجام برسد. وي كار اصلي شوراياريها و انجمنهاي محلي را جلب اعتماد مردم دانست و گفت:
اعتماد اجتماعي بهدليل تغييرات پي در پي مديريتي از بين رفته و بيثباتي مديريتي باعث شده تا مردم خيلي براي مديران و برنامههاي آنها اعتباري قائل نشوند به همين دليل از مشاركت در برنامههاي مربوط به اداره شهر بپرهيزند. اين در حالي است كه تجربه ثابت كرده، آن دسته از برنامههاي توسعهاي كه همواره از بالا به پايين ديكته ميشوند با موفقيت چنداني روبهرو نميشوند، به همين دليل بهنظر ميرسد با تقويت شوراهاي محلي و تهيه برنامههاي توسعهاي از پايين و توسط نهاد شوراياريها در هر محله شاهد افزايش مشاركت عمومي در اداره شهر و متعاقب آن مسئوليتپذيري، تعلق خاطر، انسجام، تعامل و در نهايت تحقق مفهوم شهروندي در كلانشهر تهران باشيم.
نظر شما