کسی از آن جمع نمیدانست تا ساعاتی دیگر سخنان معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری زمینهای میشود برای جبههگیری مسئولان بیمارستانها و صاحبان دفاتر خدمات مسافرتی.
اما درست چند ساعت بعد هنگامی که بسیاری از افراد حاضر در جلسه با عنوان هماهنگی و آشنایی بیشتر هر کس مشکلات خود را طرح کرد یکی از مسئولان بیمارستان در سخنانش از کنترل نرخ آژانسها گفت و اگرچه این سخنان باعث موضعگیری صریح اکبر غمخوار رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر مسافرتی و گردشگری استان تهران شد،خیلی زود این فضا که در ابتدا برای همه ابهام آلود بود جای خود را به فضایی برای تعامل داد.
طبقه سیزدهم هتل لاله این بار میزبان همایشی بود که بر اساس آن باید گردشگری سلامت ساماندهی میشد و در این راه تمامی صاحبان آژانسهایی که در این زمینه فعالیت داشتند آمده بودند تا در کنار مسئولان بیمارستانهای فعال در این حوزه به گفت و گو بپردازند. هیچ کس نمیدانست که در گوشه گوشه این تالار بزرگ و مجلل که در هر هفته یک همایش با موضوع گردشگری برگزار میشود پزشکان و مسئولان آژانسها در حال گفتگو هستند. هیچ کس نمیدانست که این همایش پس از پایان میتواند کمکی در خور بکند به این صنعت.
هنگامی که این همایش برگزار شد شاید کسی نمیدانست کشورهایی مانند اردن برای جذب بیمار و گردشگری درمانی سرمایهگذاری، فراوانی کرده است و در سال 2002 درآمدی معادل 150 میلیون دلار از این راه بدست آورده است.
این تازه ابتدای ماجرا است. این کشور به این درآمد کفایت نکرده است و در سال 2004 درآمد خود را به 300 میلیون دلار رساند و در گام بعدی درآمد حاصله اردن از توریسم پزشکی در سال 2006 به رقمی در حدود 650 میلیون دلار رسید. نکته حیرتآور این ماجرا زمانی است که متوجه میشویم این کشور از داشتن نیروی متخصص در این رشته محروم است و بسیاری از پزشکان این کشور تابعیت دیگر کشورها را دارند.
در واقع زمانی که در سال 1995 کشورهایی گوناگون نخستین گامها را در این زمینه برداشتند فکر نمیکردند که خیلی زود این حرکت جهانی شود و در سال 2004 این رویکرد صنعت توریسم در زمره فعالیتهای جدی صنعت توریسم درآید و خیلی زود کشورهایی را که حتی به لحاظ توان علمی چندان جایگاهی ندارند به فکر فعالسازی و درآمدزایی از این صنعت نوپا بیندازد.
این تمام اتفاقاتی نبود که در طبقه 13 هتل لاله مرور شد. در کنار همه این ماجراها که از آن سخن به میان آمد هر لحظه نکتهای مایه حیرت میشد.
اینکه کشوری مانند مصر نیز برای این صنعت نوپا به رغم توانایی محدودش دورخیز کرده است و اتفاقا سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص داده است و بر اساس برنامه باید تا سال 2010 پیشبینی درآمد 2 میلیاردی از این صنعت را به دست آورد و یا کشورهای بحرین و قطر و امارات و ...همین کشورهای کوچک جنوبی خلیج فارس که به محلی برای تفریح گردشگران تبدیل شده است در این صنعت نو پا از رقابت عقب ننشستهاند و با تجهیز بیمارستانها و مراکز پزشکی خود توانستهاند درآمد قابل توجهی برای خود فراهم آورند و اینکه امروزه در کشور با وجود داشتن توان علمی و پزشکی بالا و رقابت با بسیاری از کشورهای بزرگ و مطرح این رشته، هنوز سهم ما از بازارهای جهانی بسیار ناچیز و بلکه بیسهمی است.
همه این موارد منظره زیبای تهران را از طبقه سیزدهم هتل لاله در خاطرات تلخ میکند. در واقع این مشکل نظام سلامت ما نبوده بلکه کمتوجهی و بیتوجهی به این حوزه توسط سازمان میراث و گردشگری بوده است. نکتهای که یکی از رؤسای بیمارستانهای حاضر طرح کرد: ما این سخنان را میشنویم و باور نمیکنیم. این سخنان برایمان عجیب است.
چرا که تا به حال هیچ کمکی از سوی سازمان میراث فرهنگی به ما نشده و حالا حیرتزده تنها به سخنان مسئولین گوش میدهیم.بسیاری از آنان حیرت زده بودند. اینکه بعد از آن سفره پر زرق و برقی که در پایان جلسه برگزار شد این سخنان فراموش خواهد شد. اینکه آیا ممکن است حوزه گردشگری که مانند تمامی بخشهای آن در حال اغما بسر میبرد جانی دوباره بگیرد برای حرکت کردن و پویایی. این امیدواریهایی بود که آن شب در میان نور چراغها و تاریکی شیشههای دود گرفته هتل لاله داده شد.
آن سوی این حرف ها
در آن سوی ماجرا اما دکتر جهانگیری مدیر کل صدور پروانههای وزارت بهداشت در کنار معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چنین گفت: آنچه به عنوان گردشگری پزشکی مورد توجه است بیتردید مازاد نیازهای داخلیمان را به خارج اختصاص خواهد داد. هنگامی که مردم ما به خدمات خاصی نیاز دارند ما هرگز به فکر جذب توریسم خارجی در زمینه پزشکی نخواهیم بود. تنها زمانی این اتفاق خواهد افتاد که جای خالی داشته باشیم و به توریسم پزشکی اختصاص دهیم.
او در حالی که به تمام همکارانش نگاه میکرد و با اعتماد به نفس سخن میگفت اظهار داشت: سیاست ما در توانمند کردن توریسم پزشکی این نکته است که با هفت درصد رشد در صنعت توریسم میتوان به رشد بیست درصد در کیفیت پزشکی دست یافت.
این سخنان تنها مایه خوشحالی رؤسای دانشگاهها نبود بلکه زمانی این اتفاق افتاد که مدیرکل صدور پروانههای وزارت بهداشت از سیاست وزارتخانه مطبوعش سخن گفت. او به تمام رؤسای بیمارستانها و دفاتر خدمات مسافرتی که در جلسه بودند گفت که به تمام کسانی که می خواهند در عرصه توریسم پزشکی فعالیت کنند مجوز خواهد داد.
او به بیمارستانهایی اشاره کرد که باید با داشتن شرایطی مشخص برای این منظور اقدام کنند. او گفت که تنها بیمارستانهایی میتوانند مجوز بگیرند و در این عرصه فعالیت کنند که دو سال پیاپی به عنوان بیمارستان درجه یک شناخته شدهاند و پرونده تخلف در این رابطه نداشته باشند.
او از سیاست وزارتخانه مطبوعش برای هدایت و ساماندهی این عرصه خبر داد و به تمامی آژانسها و دفاتر خدمات مسافرتی خبر داد که چنانچه قرار باشد وزارت بهداشت به آنان مجوز بدهد بیتردید با معرفی آنان از مراجع ذیصلاح به درخواست آنان به سرعت رسیدگی کرده و در اسرع وقت مجوز کار برای آنان صادر خواهد شد.
نگران از بورکراسیها
اما این سخنان گویا تمام کسانی را که در زمینه توریسم سلامت فعالیت میکردند را به وجد آورده بود. انگار نه انگار پشت این شب شیشهای و از بالاترین نقطه ساختمان هتل لاله شهر در آرامش شبانه فرو میرود. اینجا و پشت شیشههای مات هتل عدهای با اشتیاق از رونق توریسم سلامت سخن میگفتند و آمارها و ارقام را با هم مقایسه میکردند و راهکارهای تازهای ارائه میدادند.
عدهای هم مدام از مشکلات سخن میگفتند و نگران بورکراسی بودند و از قولهای داده شده در سالهای گذشته میگفتند و اجرایی نشدن آنها. اما این همه ماجرا نبود. ابراهیم پورفرج رئیس جامعه تورگردانان ایران هم با اشاره به فعالیت توریسم سلامت به منظور ارائه خدمات درمانی به گردشگران خارجی گفت: مدتها بخش خصوصی به این موضوع فکر کرده است. در حال حاضر تعداد دفاتر خدمات مسافرتی کشور در حدود 2200 دفتر است که آنها افراد متخصص و صاحبفکری را در اختیار دارند.
او به اجرایی بودن طرح مشترک سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت و درمان اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین زمینههایی که میتوان در مورد آن به نتیجه رسید این است که این دو ارگان طرحی اجرایی ارائه دهند، نه طرحی که تنها منافع بیمارستانها یا آژانسها را تامین کند.
اکبر غمخوار هم سخن گفت، البته همه او را به عنوان مدیر عامل اسبق باشگاه پیروزی میشناختند اما او با ارائه آمار و اطلاعات خوب نشان داد که یکی از اعضای پر تلاش صنعت گردشگری و به ویژه گردشگری سلامت است. او گفت: ما امکانات و پزشکان مناسبی داریم اما مهمترین نکته این است که قدرت معرفی خود را به بازارهای جهانی نداریم. او گفت که این مهمترین مشکل ماست. نمونهای را هم آورد تا همه به گفتههایش جدیتر فکر کنند. «در سال گذشته تعداد 5 هزار بیمار از کشورهای مختلف به منظور مداوای بیماری چشم خود وارد کشور شدند.
آنان هنگامی که با پزشکان خوب و توانمند ما مواجه شدند و از سویی امکانات کشور ما را دیدند و مهمتر از همه قیمت مناسبی که برای مداوای بیماری پرداختند بلافاصله مسیر را برایمان هموار کردند. تنها در تابستان امسال در حدود 20 هزار گردشگر تنها با این هدف وارد کشور میشوند. اکبر غمخوار گفت مهمترین ضعف ما در حوزه اطلاعرسانی است که باید خود را در این بخش توانمند کنیم.
اما دکتر احمد وثوق مسئول مرکز پژوهشی رویان نیز که مرکزش در عرصه توریسم سلامت فعال است نیز سخن گفت. او با اشاره به تجارب بدست آمده مرکز مورد نظرش گفت: تا به امروز مرکز رویان از 22 کشور جهان بیمار پذیرفته است. او در مورد شیوه سلولدرمانی به عنوان یک اتفاق که میتواند ما را در این عرصه نسبت به گذشته موفقتر کند سخن گفت و به دستآوردهای جدید مرکز متبوعش در بدست آوردن این علم که تنها به چند کشور اختصاص دارد اشاره کرد.
پایان ماجرای شب همایش گردشگری سلامت در هتل لاله با سخنان خوب مسئولان وزارت بهداشت و سازمان میراث فرهنگی همراه بود و این سؤال در پس سیاهی شب همیشه جان میگیرد که آیا برای این کورسوی ناپیدا چراغی هست؟ آیا میتوان به سخنان زیبای مسئولان که در لابلای زیبایی محوطه هتل بیشتر خودنمایی میکرد، امید بست.
محمد شریف ملک زاده معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این همایش مدام ذکر میکرد که ما به این خاطر از رسانهها دعوت کردهایم تا در این جلسه شرکت کنند تا در آینده این سخنان را که گفتیم پیگیری کنند و از ما بخواهند و ما را زیر سؤال ببرند که چرا کاری صورت نگرفته است و آینده راهی است به ناپیدای سخنان گفته نشده...