چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۵
۰ نفر

عیسی محمدی: دنیا هم جای عجیبی است. بعضی وقت‌ها به‌خاطر نیاز خودت، آرشیوی برای خودت جمع می‌کنی و بعد تا چشم باز می‌کنی، می‌بینی که در گوشه‌ای از کتابخانه یک فرهنگسرای بزرگ، جایی را به تو داده‌اند تا این آرشیو را ارائه کنی، به اشتراک بگذاری تا بقیه هم در این بهره‌مندی با تو شریک باشند.

اتفاقي كه براي نرگس اسلامي‌شرار هم افتاد. او نابيناي مادرزاد بود؛ يعني در اصل، پدرش هم نابينا بوده و هست، برادرش هم نابيناست. خب، آستين بالا زد و دنبال رفع نيازهاي خودش رفت. چون خانواده‌اي فرهنگي داشتند، مطالعه يكي از اين نيازها بود اما پيدا كردن كتاب‌هايي به خط بريل و جابه‌جايي اين كتاب‌ها و استفاده از آنها، براي خودش پروژه‌اي بود. چه كار كرد؟ از وقتي كه پاي كتاب‌هاي صوتي به حوزه فرهنگي كشور باز شد، فهميد كه اين كتاب‌ها، همان چيزي هستند كه دنبالش است. حالا اين دانشجوي كارشناسي ارشد ادبيات فارسي دانشگاه آزاد، مسئول جامع‌ترين كتابخانه صوتي شهرداري تهران است و البته حتي جامع‌ترين در كشور.

تولد يك ايده

از وقتي كه او ارزش كتاب‌هاي صوتي را دريافت، رفت و اين كتاب‌ها را جمع كرد، جمع كرد و جمع كرد تا اينكه در كامپيوتر خانه‌اش، يك آرشيو 5هزار تايي از آنها را براي خودش كنار گذاشت؛ «پدرم مي‌گفت كه كتاب‌هاي صوتي، البته مسبوق به سابقه بوده‌اند ولي نه به اين فراگيري. به اين صورت كه مثلا يكي از اعضاي خانواده خلاصه درس‌ها يا كتاب‌هاي ضروري را به‌صورت ضبط شده، تهيه مي‌كرد و در اختيار عضو نابيناي خانواده‌شان مي‌گذاشت اما از دهه 60 به بعد، يواش يواش فراگيري اين كتاب‌ها شروع شد.» اسلامي‌شرار، به جاهاي زيادي سر مي‌زد تا از امكانات فرهنگي آنجا استفاده كند، ازجمله به فرهنگسراها. همين رفت‌وآمدها، موجب شد تا ايده اوليه كتابخانه صوتي «جوانه‌ها» شكل بگيرد. طرحش را نوشت، تحويل داد، استقبال كردند و بعد نخستين كتابخانه صوتي حوزه شهري پايتخت شكل گرفت؛ كتابخانه‌اي كه حاصل يك حوصله و احتياج بود.

روحي بزرگ در كتابخانه‌اي كوچك

آنها كه گذرشان به فرهنگسراي خاوران افتاده است، مي‌دانند كه داريم از چه مجموعه عظيم و بزرگي صحبت مي‌كنيم؛ براي خودش شهري است اما وقتي كه متوجه شويد بزرگ‌ترين و جامع‌ترين كتابخانه صوتي كشور كه در كنج اين فرهنگسرا آرميده، تنها 3رايانه و ميز و چندتايي هدست دارد، شايد كمي توي ذوق‌تان بخورد. البته تصوري كه از يك كتابخانه صوتي داريد، بايد كمي عوض شود؛ چون اين تصوير، هيچ نسبتي با يك كتابخانه معمولي ندارد؛ «ما كلا 3 تا رايانه داريم. اوليش كه به‌عنوان بانك ذخيره فايل‌ها مورد استفاده قرارمي‌گيرد. 2تاي ديگر هم براي اين است كه اعضا بيايند و فايل‌ها را گوش كنند. درست مثل اعضاي كتابخانه‌هاي معمولي كه مي‌آيند و برخي از كتاب‌ها را ورق مي‌زنند كه ببينند به كارشان مي‌آيد يا نه.» هرچند كه ماهيت يك كتابخانه صوتي، فرق مي‌كند با ذات يك كتابخانه معمولي اما اسلامي‌شرار معتقد است كه جا دارد امكانات‌شان بيشتر و بيشتر هم بشود.

همه دعوت‌اند

مسئول جامع‌ترين كتابخانه صوتي كشور، واقع در فرهنگسراي خاوران، البته سعي مي‌كند عدد دقيقي از تعداد كساني كه از اين كتابخانه استفاده مي‌كنند افشا نكند؛ «والله تا حالا نشمرده‌ام، كه اين هم از اشكالات من است اما فكر كنم حدود هزار نفري بشوند البته ما يك سري عضو ويژه هم داريم كه مثلا در هر كتابخانه‌اي كه عضو بشوند، مي‌توانند با آن كارت ويژه بيايند و از كتابخانه ما هم استفاده كنند. روي هم رفته، تقريبي مي‌توانم بگويم هزار نفري از اينجا استفاده مي‌كنند.» و جالب‌تر اينجاست كه بدانيد، نيمي از اين هزار نفر هم، افرادي معمولي هستند؛ يعني الزاما براي استفاده از اين كتاب‌ها، شرط نابينا يا كم بينا بودن را لحاظ نكرده‌اند. بچه مدرسه‌اي‌ها و ديگر اعضا، معمولا مي‌آيند و از كتاب‌هايي كه اينجا موجود است، استفاده مي‌كنند و اين البته از هدفگذاري‌هاي مسئول اين كتابخانه هم بوده است؛ چرايش را مي‌توانيد در پاراگراف بعدي جست‌وجو كنيد.

مانع‌ها هميشه هستند

راستش را بخواهيد آموزش صوتي و كتاب‌هاي صوتي در جهان، يك جهش آموزشي محسوب مي‌شود كه حالا از قبلش، نابينايان و كم‌بينايان هم سود مي‌برند؛ يعني در اصل، اين اتفاق نيفتاده است كه صرفاً اين گروه، از اين كتاب‌ها استفاده كنند بلكه در كشورهاي پيشرفته، اين اتفاق افتاده است تا براي ساعت‌هاي ترافيك و هدررفت زماني شهروندان، محصولي قابل‌ارائه باشد كه اين ساعت‌ها را، تبديل به ساعت‌هايي طلايي و پربار كند. اسلامي‌شرار مي‌خواهد اين ايده را در كشور ما هم پياده كند؛ يعني به جاي اينكه مردم درگير گوش دادن موسيقي يا خيره شدن بي‌هدف به اطراف‌شان باشند، به كتاب‌هاي آموزشي و غيرآموزشي صوتي گوش بسپارند. البته مشكلاتي هم سر راه‌شان قرار دارد؛ «ببينيد، ناشرها كتاب چاپ مي‌كنند تا سودش را ببرند. اگر قرار باشد ما كتاب‌هاي صوتي را در اختيار همه بگذاريم، در حق ناشرها اجحاف مي‌شود. اين امر براي ما محدوديت ايجاد كرده است. با وجود همه اين محدوديت‌ها ولي كتاب‌هاي خوبي جمع كرده‌ايم.»

باري روي يك دوش

و اما توليد اين كتاب‌ها هم براي خودش، عالمي دارد. البته توليد اين كتاب‌ها، حرفه‌اي صورت نمي‌گيرد. حرفه‌اي، از اين منظر كه تيمي، حقوق بگيرند و اين كار را بكنند. غالب كتاب‌هاي صوتي اين كتابخانه، از پيش موجود بوده‌اند يا اينكه خود مسئول اين كتابخانه، اقدام به توليدشان كرده است؛ «يكشنبه‌ها را گذاشته‌ام براي اين كار؛ يعني مرخصي مي‌گيرم و مي‌روم و صبح تا شب، اين كتاب‌ها را مي‌خوانم و ضبط مي‌كنم. برخي از دوستان هستند كه استوديو دارند و داوطلبانه، استوديو را در اختيار مجموعه مي‌گذارند. برنامه هر يكشنبه من همين است. به اين ترتيب، تا حالا موفق شده‌ام كتاب‌هاي زيادي را توليد كنم. البته كار سختي است، انرژي مي‌گيرد. اينكه تا شب يكسره بايد بخواني و ضبط بكني واقعا آدم را خسته مي‌كند؛ اينكه تك نفره بايد اين كار را بكني ولي چاره‌اي نيست. تا حالا كه كارها خيلي خوب پيش رفته است.»

فايل‌هايي كه دود شد

اما فكر مي‌كنيد اين كار جالب و بزرگ چه مشكلاتي دارد؟ مشكل جا، از نخستين مواردي است كه حسابي به چشم مي‌آيد. مشكل امكانات هم هست. راستي فكر مي‌كنيد يك هارد جانبي اكسترنال چقدر هزينه دارد؟ به واسطه نبودن همين ذخيره جانبي، 2بار تا حالا فايل‌هاي صوتي اين كتابخانه، دود شده و به تاريخ پيوسته است؛ «دقيقا دو بار اين اتفاق برايمان افتاده است. البته تقاضا داده‌ايم كه برايمان هارد اكسترنال بخرند كه هنوز اقدام نشده. كار ما به اين ترتيب است كه من نام فايل‌ها را در كامپيوتر خانه‌ام، به‌صورت فينگيليش آرشيو مي‌كنم تا هم اگر كتابي اضافه شده بتوانم به مجموعه اضافه كنم، هم بتوانم استفاده كنم، هم اينكه بقيه دوستان نابينا هم اگر خواستند استفاده كنند يا امانت بگيرند، يك زبان مشترك ذخيره كامپيوتري داشته باشيم اما در كتابخانه، طبيعي است كه اين فايل‌ها بايد فارسي باشد و به‌صورت طبقه‌بندي كتابخانه‌اي. 5هزار كتاب صوتي، متأسفانه 2بار دود شد و رفت هوا. مجبور شديم از اول، اين 5هزار تا را بازنويسي و فارسي‌نويسي كنيم.»

نابيناي كتاب‌خوار

نرگس شرار مابين حرف‌هايش، اشاره‌اي هم به كتاب‌خوان ترين عضو نابيناي اين كتابخانه صوتي مي‌كند؛ «يكي از شهروندان منطقه14 عضو اين كتابخانه است و هميشه به اينجا مي‌آيد. اينقدر كتاب مي‌خواند كه ديگر برايش پارتي‌بازي مي‌كنيم و هر هفته، كلي كتاب به او مي‌دهيم؛ واقعا كتاب‌ها را مي‌خورد!» با توجه به استقبالي كه از اين كتابخانه صورت مي‌گيرد، خيلي اظهار اميدواري مي‌كند كه داوطلباني هم پيدا شوند تا بتوانند آنها را در اين راه ياري كنند؛ هر چه باشد يك‌تنه اين بار را به دوش كشيدن، واقعا طاقت‌فرساست؛ فكرش را بكنيد براي يك كتاب صوتي 10ساعته، حداقل بايد بين 20 تا 30 ساعت وقت گذاشت و ضبط كرد و كتاب صوتي ساخت. البته چند تا داوطلبي هم وجود دارد ولي فعلا همه كارها را خودش انجام مي‌دهد؛ «دوست دارم تحصيلكرده‌هايي كه براي استفاده از كتاب‌هاي كتابخانه معمولي فرهنگسرا مي‌آيند، در جريان قرار بگيرند تا اگر توانايي‌اش را دارند، برايمان كتاب ضبط كنند. اين خيلي به ما كمك مي‌كند.»

آينده روشن است

صحبت از كتابخانه‌هاي صوتي، به سايت‌هايي چون ايران راديو و... هم كشيده مي‌شود و نمايشنامه‌هايي كه براي استفاده عمومي، به‌صورتي صوتي در اختيار مخاطبان مي‌گذارد كه البته به گفته وي دانلودش مشكل است. به آينده سفر مي‌كنيم تا ببينيم كه اين كتابخانه جامع ولي كوچك و واقع شده در كنج كتابخانه اصلي فرهنگسراي خاوران، مي‌خواهد در آينده چه بشود و به كجا برسد؛ «دوست دارم كه براي كودكان نابينا فعاليت كنم. حتي دوست دارم كه اگر امكانات بدهند، براي كودكان كتاب توليد كنم و اينجا بگذارم. متأسفانه به اين كودكان بي‌توجهي مي‌شود. خيلي خوب است جاهايي باشند كه در كنار آموزش تحرك و مهارت مسيريابي، اين كتاب‌ها را هم ياد بدهد. پدر من كه نابيناست، از كودكي خودش درگير اين مشكل بوده و براي من سنگ تمام گذاشته است؛ با توجه به اينكه خودش هم جزو دست‌اندركاران توليد كتاب‌هاي صوتي بوده. اما بعضي از پدر و مادرها اين همت و سواد را ندارند؛ به‌خاطر همين بچه‌هايشان امكان كتابخواني را ندارند.»

از ارسال پستي تا دريافت فايل
حالا اگر هوس كرديد از كتابخانه صوتي جوانه‌ها استفاده كنيد، چه بايد بكنيد؟

برخي از صاحب‌نظران، معتقدند كه موج بلند آموزش صوتي را بايد يكي از گام‌هاي بلند و برهه‌هاي تاريخي مهم حوزه آموزش در جهان بناميم. فكرش را بكنيد؛ ساعت‌هاي مرده خودتان را درگير كتاب‌شنوي يا كتابخواني صوتي باشيد، مي‌دانيد چقدر برايتان خوب است؟ رفت‌وآمد در تهران بزرگ، ساعت‌هاي زيادي را در طول روز و هفته و‌ماه و سال از ما تلف مي‌كند. چرا از كتاب‌هاي صوتي استفاده نكنيم؟ غالب ما دستگاه‌هاي پخش صوتي قابل حمل، تبلت، گوشي همراه و... داريم و به راحتي مي‌توانيم با يك هدفون از اين كتاب‌ها استفاده كنيم. اگر فكر مي‌كنيد كه به اين كتاب‌ها نيازمنديد، پس شما هم مي‌توانيد به كتابخانه صوتي جوانه‌ها بياييد.

عضو ويژه يا عادي؟
اولين مرحله اين است كه بايد عضويت در كتابخانه داشته باشيد. البته مي‌توانيد عضويت ويژه هم داشته باشيد؛ تا بتوانيد از همه كتابخانه‌هاي شهرداري تهران و سازمان فرهنگي هنري استفاده كنيد. در اين صورت، كارتان را ويژه‌تر راه خواهند انداخت.

پستي يا حضوري؟
اگر داخل شهر تهران هستيد كه مراجعه حضوري بهترين راه است اما اگر احيانا عضو گروه نابينايان يا كم‌بينايان هستيد و تردد به فرهنگسراي خاوران برايتان دشوار است، مي‌توانيد به راحتي آب خوردن تماس بگيريد و ليست كتاب‌هاي موجود را چك كنيد و سفارش بدهيد كه برايتان پستش كنند البته امكان پست، بيشتر براي خارج تهران درنظر گرفته شده است و به تعبيري، براي همه جاي كشور انجام مي‌شود.

فلش يا سي‌دي؟
اگر حضوري آمديد، مي‌توانيد فلش مموري همراه خودتان بياوريد. فايل‌هاي صوتي را البته روي سي‌دي و دي‌وي‌دي هم كپي مي‌كنند و تحويل مي‌دهند اما غالبا ترجيح مي‌دهند از فلش استفاده كنند؛ مي‌دانيد كه دوره دي‌وي‌دي هم ديگر دارد ور مي‌افتد.

اينترنتي هست يا نه؟
چون حجم فايل‌هاي صوتي كتاب‌ها بالاست، فعلا قابليت دانلود ندارند. بايد صبر كرد تا بستر و امكانات لازم را براي اين كار فراهم شود تا ديگر براي دريافت فايل‌هاي صوتي مجبور به رفت و آمد تا محل كتابخانه نباشيد.

كدام موضوعات؟
موضوعات كتابخانه صوتي جوانه‌ها همان موضوعات غالب ديگر كتابخانه‌هاي عادي است؛ به روايت مسئول اين كتابخانه، كتاب‌هاي حوزه‌هاي فلسفه، روانشناسي، ادبيات، تاريخ، سرگذشت‌نامه‌ها، داستان، كودك و نوجوان، زبان انگليسي، كامپيوتر ويژه نابينايان، جامعه‌شناسي، علوم سياسي و اقتصادي، فرهنگ و هنر، اديان و عرفان، مذهبي و... در اين كتابخانه يافت مي‌شود.

 

کد خبر 274876

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha