شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۹
۰ نفر

حمیدرضا ابراهیمی: داوود منافی‌پور، دبیر مجمع جهانی حضرت علی اصغر(ع) است. شغلش آزاد است و در زمینه کاغذ فعالیت می‌کند. ۳ فرزند هم دارد. تقریبا از سال ۸۲ مراسم شیرخوارگان حسینی را کلید زده است.

مراسم شیرخواران حسینی

وقتي نخستين سؤالم را درخصوص ايده اوليه شكل‌گيري اين فعاليت پرسيدم با مكثي كوتاه گفت: «اين سؤال خاصي است، شكل‌گيري اين حركت از يك نذر شروع شد.»

چرخ‌ دوخت‌هايي كه روضه مي‌خوانند

وضو گرفتم. آماده شدم براي تهيه يك گزارش مذهبي. توسل كردم به‌خود علي اصغر6 ماهه. حركت كردم. آدرس را پيدا كردم. گوشه‌اي دنج از امامزاده، خلوتي درست شده بود براي توسل. توسل به باب الحوائج؛ بابي كه گره گشاست. گوشه‌اي از امامزاده حميده‌خاتون باغ فيض شده بود هيئت. چرخ‌هاي خياطي مدام روضه مي‌خواندند و پارچه‌هاي سبز دوخته شده و نشده، پاي اين روضه‌ها اشك مي‌ريختند. در لابه‌لاي بحث‌هاي عقلاني، قسمتي از گزارش آنقدر دلي شد كه چندين بار باران اشك روانه صورت گزارشگر شد. با اينكه از قبل نيت هم كرده‌ام ولي باز اين تكه كلام آقاي منافي كه مي‌گويد: «جوان عزيز نيت‌كن و اينها را بنويس» تكانم مي‌دهد و نيتم را تكرار مي‌كنم.

ايده‌اي آسماني

از آقاي داوود منافي، درباره شكل‌گيري حركت جهاني شيرخوارگان حسيني پرسيدم، مي‌گويد: «هيچ‌كس حتي خود بنده مبدع اين حركت نبود؛ ايده‌اش آسماني بود؛ فرض كنيد نقطه كوري و مشكلي و نذري و گرفتن حاجتي. بعد از اينكه با دوستان اين مسئله را در ميان گذاشتيم تصميم گرفتيم كه اين حركت را آغاز كنيم». به نخستين كسي كه اين واقعه را گفت خانمش بود. لحظاتي هم با هم گريه كردند. براي خودشان هم شكل خاصي داشت. بعد هم داستان را براي آقاي خلج تعريف مي‌كند. براي آقاي خلج هم جالب بود.

سال اول يك مراسم؛ سال دوازدهم 2500 مراسم

فرقي نمي‌كند در روستاهاي سرد طالقان باشي يا سوئد. در شهرهاي گرم بهبهان يا قطيف و احساء و بني‌جمره. اولين جمعه محرم مادران مي‌شوند شبيه رباب و شيرخوارگان شبيه علي‌اصغر. روز جمعه اول محرم الحرام به‌عنوان آيين بزرگداشت حضرت علي‌اصغر(ع) ثبت ملي شده است. همه در يك ساعت و با لباس‌هاي يك شكل مي‌آيند. در مصلاي تهران بعضي از خانم‌ها از ساعت 3 نصفه شب پشت در مصلي مي‌ايستند كه جايشان بشود. سخنراني و مداحي و گهواره‌گرداني كه تمام شود نوبت به نذرنامه خواني مي‌رسد. نذرنامه هم از طريق صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش مي‌شود. مجلس شروع مي‌شود. دختر آقاي منافي پشت بلندگو مي‌رود. نذرنامه را قرائت مي‌كند و بيش از يكصد هزار مادر شيرخوار، همه يكصدا تكرار مي‌كنند: يا صاحب‌الزمان! فرزندم را نذر ياري قيام تو مي‌كنم؛ او را براي ظهور نزديكت برگزين و حفظ‌كن! در تمام شهر‌ها و حتي روستاهاي ايران اين مراسم برگزار مي‌شود. طنين نذرنامه در مصلاي تهران مطنطن مي‌شود. تعجب نكنيد. در سال 1382فقط يك مراسم برگزار كردند و اين در حالي است كه در سال 1393 در بيش از 2500نقطه در ايران و5قاره جهان اين مراسم برگزار مي‌شود. امسال هم لباس‌هاي اين مراسم به 40كشور فرستاده شده است.

ارسال از منزل شخصي به نقاط مختلف دنيا

يكي از نكات جالب كنگره جهاني حضرت علي اصغر، لباس‌هاي يكسان نوزادان است. اين اتفاق شايد اگر محدود به ايران بود، چندان عجيب نبود اما نحوه ارسال لباس‌ها به كشور‌هاي دنيا هم براي خودش داستاني دارد؛ «دوستان و آشناياني كه در اين كنگره شركت مي‌كنند خودشان دست‌به‌كار مي‌شوند و مسافران كشور‌هاي مختلف را پيدا مي‌كنند. بخشي از لباس‌ها را به‌وسيله مسافر‌ها ارسال مي‌كنند. يك بخش را سازمان ارتباطات برايشان مي‌فرستد. بخشي را هم با هزينه خودشان مي‌فرستند.» تقريبا امسال تا اين لحظه حدود 50ميليون تومان هزينه لباس‌ها شده است. تمام هزينه‌ها از محل كمك‌هاي مردمي تهيه مي‌شود. از اين مبلغ نصف آن‌را مردم تأمين كرده‌اند و نصف اين را مقروض شده‌اند كه مي‌گويد در ماه‌هاي آينده به فضل‌الهي تأمين مي‌كنند. دفتر اين كنگره هم كه 40 كشور و 30‌استان را هماهنگ مي‌كند در منزل خود آقاي منافي است. وقتي از دفتر خيابان طالقاني از او سؤال مي‌كنم مي‌گويد: «پول اجاره ماهي يك ميليون تومان را نداشتيم بيرونمان كردند».

معجزات يك گهواره

آقاي حسيني اهل يزد است. 13سال بود كه بچه‌دار نمي‌شد و دكتر‌ها نااميدش كرده بودند. دكتر به آنها گفته بود مهاجرت كنيد شايد در مهاجرت به شهري با آب و هواي جديد خدا به شما بچه‌اي عنايت كرد. مهاجرت هم بي‌فايده بود. دكتر‌ها مي‌گفتند شما و خانمت هيچ مشكلي نداريد ولي نمي‌دانيم چرا بچه‌دار نمي‌شويد. خسته‌ شده بود. دوباره به يزد آمد. روز جمعه سال 83 بود؛ همان جمعه‌اي كه اين برنامه برگزار مي‌شد. پاي تلويزيون نشسته بود و در حال ديدن گهواره‌گرداني حضرت علي اصغر. دلش شكست. دل خانمش نيز. سال بعد خدا به آنها دوقلو عنايت كرد. نذر كردند در يزد، هر سال مسئوليت اين برنامه را برعهده بگيرند. خانم ‌اعظم محمدي همسر آقاي منافي است. معجزات متعددي از اين كنگره به چشم ديده است. او مي‌گويد: « من خودم ديدم بچه‌اي را كه كاملا فلج بود و شفا گرفت. البته بيشتر معجزات اين كنگره را پدر و مادر‌هاي عقيم ديده‌اند. در اين بين كساني بودند كه دكتر به‌صورت كلي نااميدشان كرده بود ولي به واسطه توسل به حضرت علي‌اصغر، بچه‌دار شدند. يكي از اين شفايافتگان خانم يكي از اميران بحرين بود كه مي‌گفت نمي‌خواستم شوهرم متوجه اين موضوع بشود، يكي از اين پارچه‌سبز‌هاي مراسم را بدون اينكه شوهرم بفهمد برداشتم و به شكم خودم بستم و بعد از مدتي باردار شدم».

پرسش‌هاي زياد يك 6 ماهه

آقاي منافي راست مي‌گفت. از بيرون كه به قضيه نگاه مي‌كني همين‌گونه است، كاري عجيب و سؤال برانگيز؛ «شايد سال اول براي خود ما كه مجري اين كار بوديم خيلي كار عجيبي بود و واقعا براي كسي كه نخستين بار نگاهي به اين نوع تعظيم آييني دارد يك نگاه خاص است و سؤال‌برانگيز.مادر‌ها با كودكان شيرخوارشان، در جايي جمع مي‌شوند و به عزاداري براي 6ماهه شهيد كربلا مي‌پردازند، در نوع خودش تا الان بي‌سابقه بوده است و مي‌توانيم بگوييم كه اين اجتماع يك اجتماع سؤال‌برانگيز است. شايد هم اين اشاره آسماني بدين خاطر بوده كه حضرت علي‌اصغر(ع) سؤال بزرگي است؛ وقتي كه به اين هيئت و به اين شكل اين حركت خودش را ظهور مي‌دهد. آن هم اين سؤال كه حضرت علي اصغر كيست؟ حضرت علي اصغر چه نسبتي با تعظيم شعائر دارد؟ چرا تعظيم اين شعار؟ حضرت علي اصغر فرزند كيست و چرا و چگونه و براي چه به شهادت رسيد؟ سؤالاتي كه در عصر حاضر و با كمك اين اجتماع، از بشريت مي‌پرسيم. خطاب ما كل بشريت است كه چرا بايد يك كودك شيرخوار به اين وضع به شهادت برسد؟»

درد خدا

آقاي منافي اعتقاد دارد كه حضرت علي اصغر(ع) بزرگ‌ترين بهانه براي عاشورا پژوهي است. او مي‌گويد: «حضرت علي‌اصغر يك سؤال بي‌پاسخ است كه ما آن‌را از بشريت داريم، خارج از هرگونه دين و مذهب و گرايشي. و سؤال بزرگ ما اين است« باي ذنب قتلت»؟! خداوند در قرآن در آيه 9سوره تكوير، به كشته‌شدن اعتراض مي‌كند. ‌شأن نزول اين آيه براي فرزندان كفار است كه زنده به‌گور مي‌شدند. خداوند صداي اعتراض خود را در قرآن بلند مي‌كند و مي‌گويد: «به چه گناهي كشته شد؟» حال فرزند نوه رسول خدا به اين وضع به شهادت رسيده است. فكر نمي‌كنيد كه صداي اعتراض خدا بلند‌تر بشود؟» آقاي منافي اسم اين قصه را گذاشته است درد خدا. اين مجمع جهاني، داعيه دارد كه صداي اين درد خدا را حتما به گوش جهانيان برساند. اعتقاد دارد حضرت علي اصغر(ع) با موضوعيت شيرخواره‌بودن، تشنه‌بودن، بي‌دفاع‌بودن و مورد هدف تير جنگي قرار گرفتن؛ مي‌تواند بالا‌ترين زنده‌كننده و احياگر كربلا باشد. آنها مي‌گويند حضرت علي اصغر مسيح كربلاست. راهبر آنها در اين حركت اين شعار است؛ كربلا حيات شيعه و علي‌اصغر حيات كربلاست.

ظرفيتي براي مادران جهان

آقاي منافي درخصوص محوربودن زن در اين همايش اعتقاد دارد اگر در جامعه‌اي سامان و بهبودي شكل بگيرد، محوريت آن توسط زن صورت مي‌گيرد. او مي‌گويد: «اين حركت با نقطه محوريت زن و بهتر بگوييم مادر در حال موج‌سازي‌ است. گستره اين موج هر روز بيشتر و بيشتر مي‌شود. مادر‌ها در اين همايش به اين نيت مي‌آيند كه جگرگوشه خود را نذر ياري و نصرت و سربازي منجي موعود كنند. هيچ مادري آن هم در اوان زندگي شيرخوارگي فرزند خود دوست ندارد بچه خود را به ميدان جنگ بفرستد ولي حضرت علي‌اصغر(ع) اين ظرفيت را براي اعتقاد مادران فراهم كرده است كه با جان و دل به اين عرصه قدم بگذارند و يك آماده‌سازي‌ شكل مي‌گيرد كه آنها با مصلح آخر بيعت كنند. از نظر تربيتي وقتي يك مادر با اين رويكرد زندگي مي‌كند و فرزندش را به‌عنوان ياريگر مصلح تربيت مي‌كند، طبعا يك فرزند صالح تربيت خواهد كرد». دبير مجمع جهاني حضرت علي‌اصغر(ع) بر اين عقيده استوار است كه ظرفيت شهادت حضرت علي‌اصغر در تربيت بي‌مانند است. او مي‌گويد: «مادران با الگوي ايثار، مربي فرزندانشان هستند». شاهد مثالش هم يك مادر است؛ مادري كه در كربلا خم به ابرو نياورده؛ حضرت رباب. او مي‌گويد: «امام حسين(ع) فرمودند:« مثلي ما يبايع مثل يزيد» ؛مثل من با مثل يزيد بيعت نمي‌كند. امام حسين(ع)، زن و فرزندش را در سرزميني آورد كه آن سرزمين فقط تحريم بود. اين تحريم، تحريم آب و غذا نبود، تحريم انسانيت و شرف بود. در آن تحريم به تمام معنا، حضرت رباب تمام قلب و وجودش را به همسرش ايثار كرد. اين مادر‌ها با نگاه به ايثار حضرت رباب، الگويي را در زندگي مي‌گيرند كه ما در جنگ تحميلي به چشم ديديم».

حضرت علي اصغر، ذخيره الهي

آقاي منافي يك‌سالي مي‌شود كه در اين زمينه به‌صورت تخصصي مطالعه كرده و روي روايات و آيات قرآن پژوهش انجام داده است. او دكترين اين پژوهش را تدوين كرده است. برنامه 10 سال اول و 10‌سال دوم هم دارد. طبق گفته آقاي منافي اين سعادت نصيب من شده كه نخستين نفري باشم كه اين دكترين را مي‌شنوم. البته همين بحث‌ها در حال جمع‌آوري و ارسال مكتوب به بيوت مراجع عظام است؛ «حضرت علي اصغر ظرفيت بي‌مانند و بي‌بديلي است كه خداوند اين ظرفيت را ذخيره كرده است كه اين روزهاي نزديك به ظهور، اين ذخيره انرژي خيزشي، روشنگري و بيداري در تمامي اديان و مكاتب را داشته باشد.» اينها بخشي از دكترين اين مجمع است. اين مجمع، ظرفيت حضرت علي‌اصغر را آنقدر بالا مي‌داند كه وقتي به دنيا مي‌گويد حضرت علي اصغر، طفل 6 ماهه در كربلا كشته شد، براي دوست و دشمن سؤال ايجاد مي‌شود كه حسين‌ابن‌علي كيست؟ چه مي‌خواست؟ به كجا مي‌رفت؟ يزيدابن معاويه مظهر استكبار، تماميت‌خواهي، انحراف، بدعت و... كيست؟! آقاي منافي مي‌گويد كربلا -بلاتشبيه- يك اورانيوم غني‌شده براي قوت و قدرت شيعه است و حضرت‌علي‌اصغر(ع) جايگاه آزاد‌سازي‌ اين اورانيوم و به منصه ظهور رساندن قدرت كربلا. اندكي كه تامل كني صدق گفته‌هايش برايت هويدا مي‌شود؛ «اگر در قضاوت تمامي بشريت بنشينيم شايد دوست و دشمن بگويند كه در كربلا يك جنگ نابرابر بود. جنگ 30هزار نفر در برابر 72نفر. به ما مي‌گويند اولا حسين ابن علي خودش جنگيد. ثانيا فرزندان و اقوامش نيز جنگيدند. يك جنگ نابرابر بوده كه به ظاهر شكست‌خورده است. نقطه اوج سؤال ما اينجاست: آيا حضرت علي‌اصغر(ع) جنگيد؟ آيا زره به تن داشت؟ حتي ما در تاريخ داريم كه وقتي حضرت اباعبدالله حضرت علي‌اصغر را به ميدان آوردند، با لباس غيرجنگ و به طلب آب آمدند و حتي اشاره كردند كه اين كودك شيرخوار را بگيريد و خودتان سيرابش كنيد».

نقطه اصلي جدال توحيد با كفر

تمام حرف اين دكترين در اين ساعت كربلاست. در همين زماني كه امام حسين(ع)، حضرت علي اصغر را به ميدان آوردند. پرانتزش را باز مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «اگر دشمنان امام‌حسين(ع) مهلت داده بودند كه اين طفل شيرخوار با تشنگي به شهادت برسد، مي‌گفتند ايشان زن و فرزند خود را در كربلا آورد و اين طفل هم به خاطر تشنگي شهيد شد. اما اين اتفاق نيفتاد و ايشان را با تير جنگي به شهادت رساندند. اينجا نقطه اصلي جدال توحيد با كفر است. نقطه شهادت حضرت علي‌اصغر(ع) در كربلا برمي‌گردد به اين امر خداوند به شيطان كه فرمان خدا را اطاعت نكرد. شيطان گفت خدايا مرا مهلت بده. مهلت گرفت. مهلت گرفت براي اينكه به خدا بگويد انساني كه تو مي‌گويي به آن سجده كن لياقت سجده من را ندارد. لذا آمد در دنيا و شروع به دسيسه كردن كرد. نقطه اوج كار شيطان همين‌ جاست؛ جايي كه شيطان مي‌خواهد انتقام بگيرد. در تمام تفاسير داريم كه نور ائمه اطهار در سلب حضرت آدم بود كه خدا به او گفت سجده كن. خدا امر كرد به اين سجده و شيطان سجده نكرد. چون نور اهل‌بيت بود، نور امام حسين(ع) و پيغمبر(ص) بود. اينجا شيطان فكر كرد نقطه انتقامش از آدميزاد اينجاست. خواست از آدم انتقام بگيرد. بالاترين اشتباه شيطان اينجا بود؛ چرا كه الان بزرگ‌ترين بهانه براي ما شده است؛ بهانه‌اي براي اينكه در دنيا ظلم و كفر و شرك را با استفاده از همين اتفاق معرفي كنيم؛ همين اتفاقي كه حضرت علي‌اصغر بي‌دفاع به شهادت رسيد». نكته حائز اهميت در صحبت‌هاي آقاي منافي اينجاست كه مي‌گويد: «اگر حضرت علي‌اصغر با تشنگي از دنيا رفته بود ما حرف چنداني براي گفتن نداشتيم ولي اينها به فرمان شيطان تير پرتاب كردند.  حرمله‌ابن كاهل اسدي ابزار شيطان بود اما شيطان احمق اينجا اشتباه كرد.»

بازتاب‌هاي بين‌المللي

صدق دكترين اين مجمع را مي‌توان در بازتاب‌هاي بين‌المللي جست‌وجو كرد؛ بازتاب‌هايي كه به قول خودش در قياس با ديگر فعاليت‌هاي عاشورايي خودنمايي مي‌كند. او بيان مي‌دارد: «مراكز زيادي داريم كه تعظيم شعائر مي‌كنند اما چرا نسبت به زحماتي كه در ارگان‌ها و سازمان‌هاي دولتي كشيده مي‌شود، بازتاب‌هاي بين‌المللي بدين شكل نداشته‌ايم؟! كليساي رم، دانشگاه ليدن هلند، دانشگاه سوربن فرانسه و دانشگاه محمدابن سعود عربستان، نه‌تنها موضع گرفتند بلكه بيانيه هم صادر كردند. دانشگاه محمدابن سعود عربستان كنفرانس تحريف عاشورا برگزار كرد. در آن كنفرانس اعلام كردند عبدالله رضيع وجود ندارد. جمهوري اسلامي براي اينكه موج عاشوراپژوهي در دنيا راه بيندازد اين كار را دارد انجام مي‌دهد». منافي اين نقطه تاريخ را نقطه رسوايي جريان باطل به شمار مي‌آورد و مي‌گويد: «آنها جرأت نمي‌كنند بگويند ما حضرت علي‌اصغر را به شهادت رسانديم. آنها منكر اين قضيه هستند و مي‌گويند ما نكشتيم. مي‌گويند واقعه كربلا را ما انجام داديم ولي عبدالله رضيع را ما به شهادت نرسانديم. چون آن نقطه، نقطه رسوايي است. اين واكنش‌ها به اين مجمع برنمي‌گردد بلكه به نقطه خيزشي اين حركت برمي‌گردد و آن حضرت علي اصغر است.»

يا علي اصغر ادركني

آقاي رياحي يكي از مسئولين اصلي اين كنگره به كما رفت. يك نفر از اعضاي همين كنگره خواب ديد آقاي رياحي مرده است و او بالاي سر جنازه‌اش ايستاد و 3 بار گفت يا مسيح حسين يا علي‌اصغر، ادركني و آقاي رياحي زنده شد. از خواب بلند شد. مات و مبهوت اين خواب بود. هنوز رياحي در كما بود. اطبا گفته بودند به هيچ وجه از كما بيرون نمي‌آيد، اگر هم بيرون بيايد فلج خواهد شد. با دوستان بر سر بالينش حاضر شد. خواب چند روز پيش يادش افتاد. 3 بار بالاي سرش گفت يا مسيح حسين يا علي اصغر، ادركني. بساط گريه‌اي در كنار بالينش جور شد. رياحي فردا از كما بيرون آمد. هيچ مشكلي هم نداشت. اين شد كه اين ذكر سر لوحه و شعار اين گروه قرار گرفت. آقاي منافي مي‌گويد جوان عزيز هر وقت كارت گره خورد، اين ذكر را تكرار كن.

كنگره‌اي جهاني، با نذر و نياز مردم

آقاي منافي مي‌گويد تا زمان انجام اين مصاحبه هيچ مجموعه دولتي كمكي به اين حركت نكرده است، حتي درخواست‌هاي كمك به اين طرف و آن طرف هم كرده‌اند ولي امروز و فردا كرده‌اند و هيچ خبري هم نشده است. حتي براي ارسال لباس‌ها به وزارت امور خارجه هم نامه زده‌اند و درخواست كمك كرده‌اند ولي دست آخر گفتند نمي‌توانيم. البته صدا و سيما كمك‌هاي شاياني كرده است و از آقاي ضرغامي هم تشكر كرد كه هر سال تيزر‌هاي اين برنامه را پخش مي‌كند. كادر اصلي اين قصه حدود 5-4 نفر هستند. خانواده خود آقاي منافي اعم از همسر و 3 فرزندش مستقيما هركدام كاري در اين مجمع دارند. خانم اعظم محمدي، همسر آقاي منافي است كه مسئوليت دوخت لباس شيرخوارگان را بر عهده دارد. از 6‌ ماه قبل كارشان را شروع مي‌كنند. 60-50 نفر خانم براي دوخت اين لباس‌ها مي‌آيند. همه هم تبركاً و قربه‌الي‌الله حضور دارند. 15نفر چرخ كار ثابت دارند و خانم‌هاي ديگري هم هستند كه براي بسته‌بندي كمك مي‌كنند. بيشتر بسته‌بندي‌ها به حسينيه‌ها و منازل مي‌رود و با كمك گروه‌هاي ديگر بسته‌بندي مي‌شود. حدود 2هزار نفر در اين بسته‌بندي‌ها كمك مي‌كنند. او مي‌گويد: «ما از نهم و دهم رجب كه مشهور است به تولد حضرت علي اصغر شروع به فعاليت مي‌كنيم تا اولين جمعه محرم كه روز جهاني حضرت علي‌اصغر است؛ درست مي‌شود 6 ماه؛ از تولد آقا تا شهادت ايشان.»

 

کد خبر 276543

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha